اسم دختر سه حرفی (ایرانی و خارجی) فوق العاده زیبا

اگر برای نوزاد دختر خود که به تازگی متولد شده و یا در روزهای آینده به جمع شما می پیوندد به دنبال اسم زیبای سه حرفی هستید ما در این مطلب فهرستی از اسم فوق العاده زیبا دختر سه حرفی ایرانی و خارجی را جمع آوری که نموده ایم که به همراه معنی و ریشه این اسامی فوق العاده زیبا بیان شده است.

اسم دخترانه سه حرفی (ایرانی و خارجی)

آدا
معنی: پاداش مینوی، فرشته توانگری
ریشه: فارسی

آنا
معنی: مادر
ریشه: ترکی
در عبری به معنای دوست داشتنی، ظریف، خوش اندام، برانگیزاننده لطف و محبت

آوا
معنی: صدایی که به آواز خوانده می‌شود یا از آلات موسیقی به گوش می‌رسد.
ریشه: فارسی

آهو
معنی: جانور معروف که نام دیگر آن غزال است، آهو به زیبایی چشم و خرامش در رفتار معروف است.
ریشه: فارسی

پری
معنی: موجودی لطیف و بسیار زیبا و نیکوکار و نامرئی که گاه خود را نشان دهد و با جمالش انسان را فریفته‌ی خود می‌کند، زیبارو و دارای اندام ظریف؛ در ادب فارسی پری گاه به معنای اَهرِمن، به معنای شیطان به کار رفته است.
ریشه: فارسی

تاژ
معنی: لطیف، نازک، نام پسرفرواک برادر هوشنگ پادشاه پیشدادی
ریشه: فارسی

ثَمر
معنی: میوه؛ (به مجاز) نتیجه و حاصل
ریشه: عربی

ثَمن
معنی: بها، قیمت
ریشه: عربی

حنا
معنی: گیاهی درختی که گل‌های سفید و معطر دارد، گرد بسیار نرم سبز رنگی از گیاهی به همین نام
ریشه: عربی

حوا
معنی: نخستین انسان ماده در مذاهب سامی، در نجوم نام صورت فلکی بزرگی در آسمان نیمکره‌ی جنوبی، به روایت تورات و قرآن، نخستین زنی که خدا آفرید، همسر حضرت آدم (ع)
ریشه: عربی

خُرّم
معنی: سرسبز و با طراوت؛ شاد، خوشحال، خوب، خوش؛ فرخنده، مبارک
ریشه: فارسی

دِنا
معنی: قسمتی از کوهستان شمال غربی فارس که قلهای معروف به همین نام دارد، نام شهرستانی در شرق استان کهگیلویه و بویراحمد
ریشه: فارسی

رها
معنی: نجات یافته و آزاد، با آزادی، آزادانه، رهایی
ریشه: فارسی

رزا
معنی: رز
ریشه: فرانسوی

سحر
معنی: زمان قبل از سپیده دم، صبح
ریشه: عربی

سما
معنی: آسمان
ریشه: عربی

سمر
معنی: حکایت، افسانه، داستان؛ مشهور و گفتار و سخن
ریشه: عربی

سها
معنی: (تلفظ: sohā) نام کوچکترین ستاره دب اصغر که در قدیم چشم پزشکان از آن برای آزمون صحت بینایی استفاده می‌کردند.
ریشه: عربی

صَبا
معنی: نسیم ملایم و خنکی که در برخی نواحی از طرف شمال شرق می‌وزد در مقابلِ دَبور؛ (به مجاز) پیام رسان میان عاشق و معشوق
ریشه: عربی

صنم
معنی: بت، شخص زیبا رو، معشوق زیبارو؛ در عرفان صنم در نزد بعضی از عرفا عبارت است از حقایق روحی در ظهور تجلی صورت صفاتی است.
ریشه: عربی

طَلا
معنی: زر، فلزی زرد رنگ و قیمتی؛ (به مجاز) هر شیی یا هر شخص بسیار ارزشمند
ریشه: عربی

طره
معنی: موی پیشانی، زلف
ریشه: عربی

عسل
معنی: مایعی خوراکی که زنبور عسل می‌سازد، بسیار شیرین و دوست داشتنی
ریشه: عربی

غَزل
معنی: نوعی شعر، شعر عاشقانه؛ در موسیقی ایرانی هر نوع سخن آهنگین که به آواز یا همراه سازها خوانده می‌شده است.
ریشه: عربی

گلی
معنی: منسوب به گل، مانند گل، به رنگ گل
ریشه: فارسی

لار
معنی: طناز
ریشه: کردی

لنا
معنی: نصیب و بهره
ریشه: عربی

نفس
معنی: عمل دو بازدم را گویند، مایه زندگی، کسی که وجودش مانند نفس کشیدن برای زندگی لازم است
ریشه: فارسی

نوا
معنی: صدای آهنگین، نغمه،آواز، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی
ریشه: فارسی

نوشا
معنی: نیوشا، شنوا، شنونده
ریشه: فارسی

هلن
معنی: فرانسه از یونانی روشنایی، نور، در اساطیر یونان همسر منلاس پادشاه اسپارت که جنگ تروا به خاطر او روی داد.
ریشه: یونانی

هما
معنی: پرنده‌ای با جثه بزرگ که بنا به تصور گذشتگان سایه‌اش بر سر هر کسی بیفتد به سعادت و خوشبختی می‌رسد. هما از شخصیتهای شاهنامه بوده است و نام دخترگشتاسپ پادشاه کیانی
ریشه: فارسی

یاس
معنی: گلی زینتی با رنگهای سفید، زرد، سرخ و بنفش و بسیار خوشبو، گل منسوب به حضرت زهرا (س)
ریشه: فارسی