توضیح دهه فجر برای کودکان با داستان و شعرهای ساده و زیبا

این مطلب رو با دوستان خود به اشتراک بگذارید

توضیح اتفاقاتی مانند دهه فجر و پیروزی انقلاب برای کودکان می تواند کمی پیچیده و سخت باشد. با توجه به نزدیک شدن به روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و دهه فجر تصمیم گرفتیم پستی را به تعریف دهه فجر برای کودکان اختصاص دهیم که با خواندن آن بتوانید دهه فجر را برای کودکان به زبان ساده توضیح دهید تا آن ها بفهمند در این دهه چه اتفاقاتی افتاده است.

می توانید با ایده گرفتن از متن های زیر با زبان ساده دهه فجر را به کودکان توضیح بدهید. توضیح دهه فجر برای کودکان، با زبان خودشان بسیار دلنشین و قابل فهم می باشد.

 

تعریف دهه فجر برای کودکان

در سال های گذشته کشور ایران یک شاهی داشت که خیلی زورگو بود و به همه ی مردم ظلم می کرد. شاه همیشه به فکر خودش بود و خوش گذرانی می کرد و کلی پول و زمین داشت و همیشه به مردم ایران ستم می کرد. مردم عادی کشور ایران خیلی زحمتکش بودند و برای زندگی کلی سختی می کشیدند اما نمی توانستند پولی زیادی درآورند چون شاه با زور پول آن ها می گرفت. در این روزها مردم ایران نتوانستند ساکت بمانند و خواستند از حق و حقوق خودشان دفاع کنند به همین دلیل به رهبری امام خمینی (ره) شورش می کردند و همیشه به خیابان ها می رفتند و شعار مرگ بر شاه می دادند.

مطلب مرتبط: نقاشی دهه فجر

شاه ظالم خیلی از مردم کشورمان را شکنجه کرد و آن ها را کشت. حتی امام خمینی (ره) را سال های زیاد از کشور ایران دور کرد. اما مردم ساکت نشدند و به کار خود ادامه دادند تا اینکه به رهبری امام خمینی(ره) در بهمن ماه شاه را فراری دادند و امام خمینی (ره) به ایران بازگشت. به همین دلیل مردم ایران هر سال در 12 تا 22 بهمن ماه که به آن دهه فجر می گویند این پیروزی را جشن می گیرند. اگر از پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ هایمان بپرسیم همه ی این خاطرات را به یاد می آوردند.

 

 توضیح داستان دهه فجر برای کودکان

در آن زمان که شاه در ایران بود به مردم ایران خیلی سخت گذشت و در کشور حکومت نظامی بود. حکومت نظامی یعنی مردم اجازه نداشتند شب ها به خیابان بروند. سربازهای شاه در خیابان ها بودند و اگر کسی در خیابان بود او را می زدند و شکنحه می کردند. مردم زیادی در آن روز ها شهید شدند. در آن زمان شاه به دلیل مخالفت با امام خمینی(ره) او را از کشور ایران دور کرد و به یک کشور دیگر فرستاد. مردم در آن روز ها در حال شورش بودند و همیشه به خیابان ها می رفتند و شعار می دادند. شعار هایی مانند( مرگ بر شاه ) (درود بر خمینی ) (استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ) سر می دادند.

همچنین بخوانید: انشا درباره دهه فجر

سربازهای شاه مردم زیادی را شکنجه کردند و کشتند اما مردم ایران باز هم ادامه می دادند و می خواستند شاه را از ایران بیرون کنند تا امام خمینی (ره) باز گردد. این شورش که به رهبری امام خمینی بود وقتی شاه دید مردم دست از شورش برنمی دارند بسیار ترسید و پا به فرار گذاشت و از ایران فرار کرد. با فرار شاه از ایران، امام خمینی به کشور بازگشت و در فرودگاه مهرآباد مورد استقبال فراوانی از طرف مردم قرار گرفت. در آن روزها مردم کشور عزیزمان بسیار خوشحال بودند. به همین دلیل هر سال در بهمن ماه دهه فجر و 22 بهمن را جشن می گیرند. بعد از بازگشت امام خمینی رهبری ایران به دست ایشان بود.

 

توضیح کوتاه دهه فجر برای کودکان

زمانی که شاه در ایران حضور داشت مردم در ظلم و ستم بودند و زندگی سختی داشتند به همین دلیل مردم عزیز ایران تصمیم گرفتند با همکاری و همت یکدیگر شاه را از ایران بیرون کنند. پس مردم کشور ایران به رهبری امام خمینی (ره) در ایران دست به شورش زدند و از 12 بهمن تا 22 بهمن با تمام سختی ها و ظلم ها این شورش و قیام ادامه داشت تا شاه از ایران فرار کرد و امام خمینی(ره) بعد از سال ها دوری از ایران به کشور بازگشت و رهبری ایران را بر عهده گرفت. به همین دلیل در 22 بهمن مردم جشن میگیرند و از 12 تا 22 بهمن، این 10 روز را دهه فجر می نامند.

 

داستان کوتاه دهه فجر کودکانه

نویسنده: سهیل رضایی

یه روزی کشورمون ایران یه شاهی داشت به اسم محمدرضا پهلوی. اون خیلی به مردم زور می گفت، فقط بفکر خودش و قدرتش بود. کلی هم زمین و پول در اختیارش بود و مردمم چون پولی نداشتن برای ارباب هاشون کار می کردن تا از گشنگی نمیرن. اونوقت بود که امام خمینی اعتراض کرد.

مردمم ازش حمایت کردن. شاه خیلی بد بود. مخالفاشو شکنجه می کرد و امام خمینی رو از کشور دور کرده بود اما مردم کشورمون باز هم تو خیابونا میومدن و شعار مرگ بر شاه رو می دادن… آخرش موفق شدن و شاه مجبور به فرار شد.

و اینطوری شد که کشورمون هم پرچمش به نام خدا یعنی (الله) تغییر کرد و هم به انتخاب مردم اسم جمهوری اسلامی رو کشورمون گذاشته شد.

پیشنهاد می کنیم دیدن کنید: داستان کودکانه در مورد راستگویی

شعر دهه فجر برای کودکان

دهه فجر برای کودکان

توضیح دهه فجر برای بچه ها با شعر:

دهه فجر اومده

دهه فجر اومده

شور و غوغا اومده

امام خوب ماها

به وطن باز اومده

شاه بدجنس بلا

اون که بود مثل خلا

پا گذاشت به فرار

تا که بره از این دیار

اره ای شاه برو

ای امام ما بیا

بعد از این همه بلا

تا که بیاد شور و صفا

 

توضیح دهه ی فجر برای کودکان با شعر کودکانه دهه فجر

یک پادشاه ظالم

یک آدم ستم کار

تو کشور ما می کرد

کارهای بد چه بسیار

اصلا نبود با خدا

همیشه بود با شیطان

مردمو آزار می داد

راحت و خیلی آسان

هر آدمی که می دید

مومن و با خدا بود

می خواست که از تو ریشه

زود کنه اونو نابود

می نداخت اونو به زندان

بدون هیچ دلیلی

شکنجه می کرد زیاد

با ضرب و شتم و سیلی

آدم های زیادی رو

کرد با این کار شهید

اما با کارهای بد

روز خوشی هم ندید

مردم قیام کردنو

این شاه کردن بیرون

به جاش آوردن ایران

یک امام مهربان

شکست دادن شیطانو

با یاری خداوند

هر کسی با خدا هست

پیروز و سربلنده

 

توضیح کودکانه دهه فجر با شعر

این دهه فجر است گویی نوب هار

وین همه مهراست از او یادگار

غصه ها رفتند و افسانه شدند

ناله ها فریاد مستانه شدند

در دهه فجر امتش پیروز شد

ماه بهمن ماه جان افروز شد

فجر گویی نوب هار زندگی

چون چراغی در ره سازندگی

ما همه دلداده رهبر شدیم

تا ابد او یار و ما یاور شدیم

گفته بودم قصه دارم با شما

قصه ای از ماه بهمن بچه ها

آنچه بشنیدید بر آیندگان

باز گویید تا بماند همچنان

از نهضت قاطعانه روح الله

شد دست ستمگران ز ایران کوتاه

با دست تهی و این همه پیروزی

لا حول و لا قوت الا بالله

از خون سرخ بهمن سرسبز شد بهاران

اندیشه باور شد، در امتداد باران

بر صخره ‏های همت جوشیده خون غیرت

بانگ سرود و وحدت آید زچشمه ساران

و الفجر بهمن آمد، فصل شکفتن آمد

بر پهندشت باور، خالی است جای یاران

مثل غنچه بود آن روز غنچه ای که روییده

در هوای بهمن ماه بر درخت خشکیده

مثل آب بود آن روز آب چشمه ای شیرین

چشمه ای که می بیند مرد تشنه ای غمگین

گرچه در زمستان بود چون بهار بود آن روز

سرزمین ما ایران لاله زار بود آن روز

روز خنده ی ما بود روز گریه ی دشمن

روز خوب پیروزی بیست و دوم بهمن بیست و دوم بهمن

مثل غنچه بود آن روز غنچه ای که روییده

در هوای بهمن ماه بر درخت خشکیده

مثل آب بود آن روز آب چشمه ای شیرین

چشمه ای که می بیند مرد تشنه ای غمگین

گرچه در زمستان بود چون بهار بود آن روز

سرزمین ما ایران لاله زار بود آن روز

روز خنده ی ما بود روز گریه ی دشمن

روز خوب پیروزی بیست و دوم بهمن

 

شعر زیبای کودکانه برای توصیف دهه فجر

چه زیبا بود فریاد من و تو

میان کوچه ها در زیر رگبار

صدای خشم بی اندازمان بود

تمام حرف های روی دیوار

چه زیبا بود بند وحدت ما

که با آن دست شب را بسته بودیم

به فکر پر زدن بودیم و رفتن

اگر چه مثل مرغی خسته بودیم

چه زیبا بود شب هایی که لب ها

پر از بوی گل ِ تکبیر می داد

شبی که مشت های بسته ی ما

به تنهایی حریف تیر بودند

چه زیبا بود شب را خواب کردن

تمام برف ها را آب کردن

چه زیبا بود در تاریکی شب

نگاهی بر گل مهتاب کردن

چه زیبا بود و زیباتر از آن ها

که یک امروز زیبا را بسازیم

همه با یاد آن هایی که رفتند

بهار سبز فردا را بسازیم

یه روز تو ماه بهمن
خنده نشست رو لبها
چونکه اومد به میهن
امام و رهبر ما
میون کوچه هامون
گلدون گل گذاشتیم
پَر می زدیم ز شادی
درد و غمی نداشتیم
بیا با هم بخونیم؛
بازم مثل همیشه
شعار اون شهیدان؛
که رو دیوار نوشته
تا خون در رگ ماست؛
خمینی رهبر ماست
تا خون در رگ ماست؛
ایران میهن ماست

 

توضیح دهه فجر با شعر برای دانش آموزان

برخیز، که فجر انقلاب است امروز
بیگانه صفت، خانه خراب است امروز
هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد
از لطف خدا، نقش بر آب است امروز
فجر است و سپیده حلقه بر در زده است
روز آمده، تاج لاله بر سر زده است
با آمدن امام در کشور ما
خورشید حقیقت از افق سرزده است
«والفجر» که سوگند خدای ازلی است
روشنگر حقی است که با «آل‌علی» است
این سوره به گفته امام صادق
مشهور به سوره «حسین‌بن‌علی» است
شب رفت و سرود فجر، آهنگین است
از خون شهید، فجر ما رنگین است
این ملت قهرمان و آگاه و رشید
ثابت قدم است و قاطع و سنگین است
شب طی شد و روز روشن از راه رسید
خورشید امید شرق، از غرب دمید
عیسای زمان، راز زمین، «روح خدا»
در کالبد مرده، دمی تازه دمید
این نهضت حق، که خلق ما برپا کرد
نه شرقی‌و غربی است، نه سرخ است و نه زرد
در وسعت و عمق و شور و یک‌پارچگی
زیباتر از این نمی توان پیدا کرد
جان‌های جهانیان به لب آمده است
جان در پی حق، داوطلب آمده است
جمهوری اسلامی ما در این قرن
فجری است که در ظلمت شب آمده است
بر ملت تازه رَسته از دام و کمند
آن بردگی گذشته، یارب مپسند
این در که به‌روی ما گشودی از مهر
بار دگر از قهر، خدایا تو مبند

نظرات