پیشنهاد ویژه دانلود آلبوم ماندگار و زیبای استاد محمدرضا شجریان و استاد مشکاتیان با نام بیداد را خدمت شما دوستداران موسیقی اصیل ایرانی داریم. آلبوم بیداد یکی از مشهورترین آثار استاد شجریان و مشکاتیان است که این آلبوم از دو بخش تشکیل شده که بخش اول در دستگاه همایون و با آهنگسازی پرویز مشکاتیان و بخش دوم در همایون و شور و با نوازندگی تار توسط غلامحسین بیگجهخانی است.
مطالعه بیشتر: بیوگرافی استاد شجریان
اشعار آلبوم بیداد از بیت ها و غزلیات شاعران نامی ایران زمین استاد سخن سعدی و حافظ شیرازی انتخاب شده که تاثیرگذاری و ماندگاری این آلبوم را دوچندان کرده است.
پخش آنلاین و دانلود آلبوم بیداد بصورت تک تک
قطعه مقدمه
دانلود آلبوم بیداد با کیفیت 320 | تک تک
نوازندگان بخش نخست آلبوم بیداد:
سنتور: پرویز مشکاتیان
تار:محمدرضا لطفی
تمبک: ناصر فرهنگ فر
بربط: ارسلان کامکار
کمانچه: اردشیر کامکار
نی: جمشید عندلیبی
تار: زیدالله طلوعی
بم تار: فرخ مظهری
تکنواز آواز: پرویز مشکاتیان
نوازندگان بخش دوم آلبوم بیداد:
تار: غلامحسین بیگجهخانی
تمبک: جمشید محبی
تکنواز آواز: غلامحسین بیگجهخانی
اشعار و متن آهنگ های آلبوم بیداد
(جمله اول بیداد)
یاری اندر کس نمیبینیم، یاران را چه شد(2)
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
(جمله دوم بیداد)
آب حیوان تیرهگون شد(2) خضر فرخ پی کجاست
کجاست
خون چکید از شاخ گل ابر بهاران را چه شد
(اشاره به عراق+بیات راجع)
کس نمیگوید که یاری داشت حق دوستی(2)
حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
(عشاق)
لعلی از کان مروت بر نیامد سالهاست(2)
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد
چه شد
(عشاق+قرچه)
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سرآمد شهریاران را چه شد(2)
(جمله دوم عشاق+فرود به بیداد+شوشتری)
صد هزاران گل شکفت و(2) بانگ مرغی برنخاست
برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
چه شد(2)
عندلیبان را چه پیش آمد(2) هزاران را چه شد(2)
هزاران را چه شد
(جمله اول شوشتری)
گوی توفیق و کرامت در میان افکندهاند
کس به میدان در نمیآید
نمیآید(2)
سواران را چه شد
کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد
سواران را چه شد
(قطعه سوز و گداز)
(جمله دوم شوشتری)
زهرهسازی خوش نمیسازد
خوش نمیسازد
مگر عودش بسوخت
کس ندارد ذوق مستی
ذوق مستی میگساران را چه شد
کس ندارد ذوق مستی(2) میگساران را چه شد
(شوشتری+فرود به همایون)
حافظ اسرار الهی کس نمیداند
کس نمیداند خموش(2)
خموش
از که میپرسی(2) که دور روزگاران را چه شد(2)
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
آواز همایون، گزیدهٔ دو غزل از حافظ.
(جملهٔ اول درآمد همایون)
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش(2)
بر جفای خار هجران(2) صبر بلبل بایدش
(جمله دوم درآمد همایون)
ای دل(3) اندر بند زلفش از پریشانی منال
منال
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش(2)
(جملهٔ اول چکاوک)
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار(2)
کار ملک است آنچه تدبیر و تأمل بایدش
(جملهٔ دوم چکاوک – اوج چکاوک)
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری است(2)
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
(بیداد)
با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام(2)
هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
(بیات راجع)
نازها زان نرگس مستانهاش باید کشید(2)
این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
(عشاق)
ساقیا(3) در گردش ساغر تعلل تا به چند
تا به چند
دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش
تسلسل بایدش
(عشاق + فرود به قرچه)
کیست حافظ(2) تا ننوشد باده بی آواز رود
عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش
دلم رمیده شد و غافلم من درویش
(قرچه)
دلم رمیده شد و غافلم من درویش
که آن شکاری سرگشته را چه آمد پیش
چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم
که دل به دست کمان ابروییست کافر کیش
(رضوی)
چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم
که دل به دست کمان ابروییست کافر کیش
(حجاز)
خیال حوصله بحر میپزد هیهات(2)
چههاست در سر این قطره محال اندیش
(جامهدران)
بنازم آن مژهٔ شوخ عافیت کش را
که موج میزندش آب نوش بر سر نیش
(جمله اول بیات کرد)
ز آستین طبیبان هزار خون بچکد
گَرَم به تجربه دستی نهند بر دل ریش
(جمله دوم بیات کرد)
به کوی میکده گریان و سرفکنده روم
چرا که شرم همیآیدم ز حاصل خویش
(ابوعطا+فرود به عشاق)
نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر
نزاع بر سر دنیی دون مکن درویش
(شوشتری + فرود به همایون)
بدان کمر نرسد دست هر گدا حافظ
خزانهای به کفآور ز گنج قارون بیش
سایر اشعار خوانده شده در آلبوم بیداد
روز وصل دوستداران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد
کامم از تلخی غم چون زهر گشت بانگ نوش شاد خواران یاد باد
گر چه یاران فارغند از یاد من از من ایشان را هزاران یاد باد
مبتلا گشتم در این بند و بلا کوشش آن حقگزاران یاد باد
گر چه صد رود است از چشمم روان زندهرود باغکاران یاد باد
حافظ شیرازی
آنکه هلاک من همی خواهد و من سلامتش هر چه کند به شاهدی کس نکند ملامتش
باغ تفرج است و بس، میوه نمیدهد به کس جز به نظر نمیرسد سیب درخت قامتش
کاش که در قیامتش بار دگر بدیدمی کانچه گناه او بُوَد من بکشم غرامتش
سعدی شیرازی