دلنوشته بلند برای امام حسین (ع) (زیبا و غمگین)
وقتی ماه محرم فرا می رسد، دلتنگی برای امام حسین (ع) و کربلا نیز شروع می شود. همه مسلمانان و مومنان در روزهای محرم برای امام حسین (ع) عزادارای و سوگواری می کنند، این عزاداری های از ته دل نشان دهنده ی دلتنگی بیش از حد مسلمانان برای امام حسین می باشد. در این پست مجموعه دلنوشته بلند برای امام حسین (ع) به شما ارائه می شود، با ما همراه باشید.
مجموعه دلنوشته غمگین و بلند برای امام حسین (ع)
دلنوشته زیبا برای امام حسین (ع)
باز دلم رفته کنج شش گوشه زانو بغل گرفته و روضه ی عطش را زار می زند …
انگار همه روضه ی تو را می خوانند حسین ..
حوالی ظهر بود.
می خواستم لب باز کنم و بگویم که چقدر تشنه ام، آنقدر که زبان در کامم…اما به جای کلمات اشک بود که از گوشه ی چشمم سرازیر شد …
کسی برایمان از سپید شدن ناگهانی موهایش گفت که چطور چند لحظه اضطراب برای همیشه رنگ سپید را مهمان گوشه ای از گیسوانش کرده …
و آب که تند و زلال گوشه ای جاری بود و لب های عطش ناکی که بوی خنکای آب تشنه ترش می کرد …
انگار همه روضه ی تو را می خوانند حسین …
متن دلنوشته بلند برای امام حسین
یا امام حسین درک نشده ام، درکی ندیده ام،
فهمیده نشده ام؛
تو حالم را می دانی، تو می دانی که درک نشدن یعنی چه؟
می دانی که در کنار درک نشدن متهم شدن یعنی چیه،
تو میدانی تمام کسانی که دم از همراهی می زنند و در روزی که باید کنارت باشند رهایت میکنند یعنی چیه. می توانی دوای دردم باشی،
می توانی درکم کنی، من بنده ای امام حسینی هستم،
قدم در مسیر تو گذاشته ام،
مقصدم سوی خداست اما در این دنیایی که پر است از آدم هایی که فقط خود را می بینند، نیاز به درک دارم.
تو باش که مرا درک میکنی، تو باش که آرام جانم می شوی و تو باش که به خاطر بودنت در زندگی ام با خود بگویم که به غیر از خدا کسی هست که مرا می بیند، کسی هست که به من توجه دارد.
دلنوشته برای امام حسین بلند – متن دلنوشته بلند برای امام حسین (ع)
من آمده ام به دنیا
آمده ام که تو را دوست بدارم، آمده ام که تو را بستایم
تو را بسرایم و تو را زمزمه کنم
و دستانم را در شبکه های ضریحت گره کنم و چشمانم را به نم اشک عزایت آبیاری…
مرا با دنیای دنیایی ها کاری نیست
من در تاریخ تو مانده ام
با آن که با تو نبودم اما دل که به مهر تو داده ام!
و برای من هر روز عاشوراست و همه جا کربلا
انگار همه روضه ی تو را می خوانند
حسین…
به من بیاموز چگونه دوستت بدارم و چگونه با تو باشم و چگونه در تو ذوب شوم
یا لیتنی کنت معک
ای کاش آن روز با تو بودم …
یک دلنوشته ی بلند برای امام حسین (ع)
روزهای محرم نزدیک است…
آوای حسین حسین همه جا را پر کرده.
این آوا مثل دَواییست برای دردی که در جان دارم.
یا امام حسین، هر بار که نامت را می شنوم، گویی این دوا را استفاده می کنم و تمام درد و غمی که در جان دارم می رود.
به من بگو که با خود چه داری، چه در وجودت هست که این چنین مرا عاشق خود کرده ای؟
چه در خود داری که با شنیدن نامت هر چه درد دارم فراموش میکنم؟ بنده ای که غم را جزوی از زندگی خود می دانست، وقتی نام مولایش را می شنود، وقتی آوای صدا زدن سرورش را می شنود، این غم شسته می شود و می رود.
متن پیام دلنوشته برای امام حسین (ع)
این کاروان نیست که پیش می رود؛ حادثه است!
این بیابان های داغ است که گام های کاروان را به دوش می کشد.
این ظهر دم کرده بیابان های تفتیده اتفاق است که بر تن دقایق، عرق کرده است.
کاروان، آرام آرام رهسپار می شود با صدای زنگ شتران و شیهه اسبان.
کربلا، نفس نفس می زند و فرات، تشنه تر از همیشه، در خویش می جوشد و سر بر جداره ها می کوبد…
متن دلنوشته بلند برای امام حسین (ع)
دوست دارم بگریم، بر وضع خودم، زندگی ام مانند راهی بی پایان است که هر چه می دوم به انتهایش نمی رسم.
یا امام حسین، چطور به شهادت رسیدی اما زندگی ات نقطه پایانی داشت؟
چطور توانستی پایانی زیبا برایش در نظر بگیری؟
چطور بعد از این که پایان یافت، افراد دیگری راهت را شروع کردند؟
راه زندگی من مانند مسیری با چاله هایی از غم شده، هر قدم که برمیدارم در چاله ای از غم می افتم و دوباره برمی خیزم تا ادامه دهم اما نمی دانم که جلویم چاله ای عمیق تر است.
تو که راهت را شناختی، تو که مسیرت را دانستی، تو که برای زندگی ات پایانی زیبا داشتی، به من بگو چگونه بر این مسیر بی پایان، پایان دهم؟
چگونه خود از این چاله های غم خارج شوم تا به خدا برسم؟
متن زیبای دلنوشته برای امام حسین طولانی
حسینم …………..
صدای قدم های مهربانت کوچه دلم را پر کرده است
قلبم با شنیدن صدای کاروانت پر میکشد
محرم آمد
محرم آمد تا بگوید حسین فراموش نشدنی است
آمد تا بگوید: هیهات من الذله
حسینم ….
این بار مرا با خود به دیار عاشقانه خود ببر
بگذار من هم بوی بهشت را از سرزمین کربلا حس کنم
دلم هوای کوچه های کربلا را کرده است
نمی دانم چگونه هستند
خودم ندیدم اما می گویند: حال و هوای عجیبی دارد
می گویند: آدمی عاشق تر می شود
می گویند: هر کجایش را نگاه کنی حسین را میبینی
حسینم…
تو را قسم می دهم به همین محرم
به همین ماه عزیز ، مرا با خود ببر
ببر از این دنیای تنگ و دلگیر
دیگر نمی توانم آسوده باشم، منتظر می مانم
می دانم صدایم میکنی
اگر دلم به سویت پر بکشد…
دلنوشته زیبا برای امام حسین (ع) بلند
می گویم از کربلا که آمدم، تا مدت ها ..توی اتوبوس، بازار، مهمانی .. یکهو به خودم می آمدم و می دیدم دارم سینه میزنم !
می گوید: تا مدت ها توی مترو، خیابان، سر کلاس .. گریه می کرده ام .. بعد می زند زیر آواز :
مقصد بود کرب و بلا جمله در راهیم
گهواره جنبان علی اصغر شاهیم
باعشقش تا خدا میریم
در میان بلا میریم
پای پیاده تا کربلا میریم
دلنوشته خاص و بلند برای امام حسین (ع)
در میان مردمی اسیر شده ام که هر یک به نحوی به هم خیانت می کنند،
هر یک به نحوی هم را تنها می گذارند و هر یک به شکلی از پشت به هم خنجر می زنند.
این مردم را که می بینم به یاد امام حسین می افتم،
با خودم می گویم کاش مثل او همان هفتاد و دو تن بودند اما بودند!
کاش همان هفتاد و دو تن بودند اما تنهایت نمی گذاشتند، کنارت بودند و مرهم دل بی قرارت می شدند.
اما حالا، این مردم تشکیل شده اند از مجموعه آدم هایی که فقط برای منفعت کنار هم هستند،
برای ابزار و وسیله کردن یکدیگر در مسیر رسیدن به خواسته هایشان در کنار هم قرار گرفته اند.
متن دلنوشته خاص برای امام حسین
ان ها کـه تن بـه هر ذلتى مى دهند تا زنده بمانند،
مرده هاى خاموش و پلید تاریخند
و ببینید آیا کسانى کـه سخاوتمندانه با حسین بـه قتلگاه خویش آمدهاند و مرگ خویش را انتخاب کرده اند
در حالى کـه صدها گریزگاه آبرومندانه براى ماندنشان بود
و صدها توجیه شرعى و دینى براى زنده ماندنشان بود
تأویل نکردهاند و مرده اند؛ این ها زنده هستند!
آیا ان ها کـه براى ماندنشان تن بـه ذلت و پستى، رها کردن حسین و تحمل کردن یزید دادند،
کدام هنوز زنده اند؟
دلنوشته بلند برای امام حسین (ع) برای کپشن
یا امام حسین عاشقی کرده ای و میدانی رسیدن به معشوق چه حسی دارد.
در راه خدا حاضر شدی جانت را بدهی و این کار را کردی یعنی برای عشقت جانت را دادی.
تو میفهمی درد دل عاشقی را که با تو سخن می گوید،
درک میکنی حال دل عاشقی را که از نرسیدن به معشوق می گوید.
نمی گویم دستم را بگیر، نمی گویم راهم را هموار کن اما درد دلم را بشنو،
صحبت هایی که مدت ها سر دلم بوده را گوش بده، شاید مرهمی بر حل مشکلم نباشد اما قلبم را آرام میکند،
قلبی که بعد از صحبت با تو می داند که درک شده، می داند که فهمیده شده، می داند با عاشقی سخن گفته که خود قلبی عاشق بر خدای خویش دارد.
دلنوشته بلند و ناب در مورد امام حسین (ع)
های دل زیـنـبه ،هـر قـدم بـه کـربلا نـزدیـک مـیشن دلـشورش بـیـشتـر مـیـشه.
نمـیدونم از داداشش پـرسیده کـه چـی قـراره سـرمـون بـیـاد یـانـه ؟
شاید یـه چـیزائی مـتـوجه شـده ،خـدایا چـرا ضـربان قـلبـم تـندتـند مـیزنـه ؟خدا کـجا داریـم مـیریم ؟
چرا مـناجـاتـای حـسین لـحنـش فـرق کـرده ؟چـرا عـباس اینقدر دور بـچه هـا مـیگرده ؟
گـریـه هـای شیـرخـواره هـم کـم شـده..
هیچکس نمیفهمه زینب چی کـشیده و چه جـور دلـشوره ای داشتـه …
السلام علیک یا زینب کبری(س)
متن دلنوشته زیبا و بلند درباره امام حسین
روز و شب را بی هدف می گذرانم، یا امام حسین خسته شده ام از زندگی بی هدف، زندگی و زنده ماندنی که مانند بودن در بیراهه است، بیراهه ای که در آن گم گشته ام و به هر سو که میروم به بن بست می خورم.
دوست دارم در زمان تو می بودم، با تو بودم و همراهی ات می کردم.
چه زیباست شهادت در راهی که می دانی زندگیت را زیبا می کند و چه نفرت انگیز است زنده ماندنی که بدون دلیل است.
امام مظلومم، زندگیم بی دلیل شده، دلیلی برای ادامه دادنم بده، دلیلی برای نفس کشیدن هایم بده، ضامنم شو که تو بهترین ضمانت کننده ای.