متن شعر بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی از استاد شهریار همراه با معنی

این مطلب رو با دوستان خود به اشتراک بگذارید

حتما شعر پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند از استاد شهریار را خوانده و یا شنیده اید. استاد شهریار هنگام خواندن این شعر گریه می کند. در ادامه می توانید متن کامل شعر بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی چون بهاران می رسد با مـن خزانی می کند را مشاهده کنید همراه با معنی و دکلمه شعر با صدای خود استاد.

متن شعر بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی شهریار

پیــــرم و گــــاهی دلـــم یــــاد جوانی مـــی کند

بلبل شوقـــــم هوای نــغمه خوانـی می کنــد

همتــم تــــا می رود ساز غزل گیـرد بــه دست

طاقتــــم اظهار عجـز و ناتــــوانی می کنــــد

چشمه سار طبـــع من دیگر نــمی جوشد ولی

جویبـــــار اشکم آهنـگ روانـــــی می کنــــد

بلبلی در سینه می نالد هنــوزم کایـــــن چــمن

با خــزان هم آشتـی و گل فشانـــی می کنـــد

ما به داغ عشقبــــازی ها نشستیم و هنـــــوز

چشم پروین همچنان چشمک پرانی می کنـد

نای ما خامش ولی این زهره ی شیطان هنوز

با همان شور و نـوا دارد شبـــانی می کنـــد

گر زمیـــــن دود هوا گردد همانـــا آسمـــــان

با همیـــن نخوت که دارد آسمانـی می کنـــد

سال ها شد رفتــــه دمسازم ز دست اما هنـوز

در درونم زنده است و زنــــــدگانی می کنـــد

با همه نسیــــــان تو گویـــــی کز پی آزار من

خاطــــرم با خاطـــــــرات خود تبانی می کنـد

بی ثــــــمر هر ساله در فکر بــهارانـــــم ولی

چون بهاران می رسد با مـن خزانی می کند

طفل بــــودم دزدکی پیــــر و علیلــــــم ساختند

هر چه گردون می کنـــد با ما نـهانی می کنـد

دور اکبر خوانی ما طی شد اکنـــون یک دهن

از اجل بشنو که با ما شمر خوانـــی می کنــد

می رسد قرنی بـــه پایان و سپــهر بایـــــگان

دفتــــر دوران مـا هـــم بایـــــگانی می کنــــد

شهریــــــــارا گو دل مــــــا مهربانان مشکنید

ور نــــه قاضی در قضا نـــامهربانی می کنــد

معنی شعر بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی شهریار

شعری با مفهومی غمگین که روایتگر زندگی شهریار است که آن را در دوران پیری خود سروده و یادی از ایام جوانی خود می کند.

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند، شهریار به جوانی خود که نگاه می کند به یاد خاطرات سال های دور خود می افتد

سال ها شد رفتــــه دمسازم ز دست اما هنـوز

در درونم زنده است و زنــــــدگانی می کنـــد

همچنین بخوانید: متن شعر تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است

او هنوز عشق قدیمی خود را فراموش نکرده و به آن وفادار است اما از بی وفایی یار گله می کند:

ما به داغ عشقبــــازی ها نشستیم و هنـــــوز

چشم پروین همچنان چشمک پرانی می کنـد

شهریار در این شعر می گوید که بیهوده چشم انتظار روزهای خوب است:

بی ثــــــمر هر ساله در فکر بــهارانـــــم ولی

چون بهاران می رسد با مـن خزانی می کند

دکلمه شعر بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی شهریار

دانلود دکلمه

برای دانلود بهترین دکلمه های استاد شهریار با صدای خود ایشان کلیک کنید.

نظرات