شعر دوبیتی شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)؛ زیبا و حزن انگیز
ضمن تسلیت شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تعدادی شعر دوبیتی زیبا به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تقدیم حضورتان می کنیم که امیدواریم مورد پسند شما واقع شود. سعی شده از شعرهای دوبیتی برای شهادت حضرت فاطمه (س) استفاده شود که توسط شاعران شناخته شده تری سروده شده باشد.
این دوبیتی ها برای عرض تسلیت شهادت حضرت فاطمه (س) مناسب هستند و همچنین می توان آن ها را در مجالس روضه حضرت فاطمه در ایام فاطمیه خواند.
دوبیتی زیبا برای شهادت حضرت فاطمه
نمي شد باورم زهرا نباشد
به خانه نغمه ی اما نباشد
خدايا دخترم می گريد اينكه
نماز مادرش برپا نباشد
دوبیتی شهادت حضرت فاطمه
من با که گویم این که بهارم خزان شده
ماهـم به خــاک تیـره غربت نهـــان شده
بانوی بی نشان که به هرسو نشان ز اوست
رفت از برم به قامت همچون کمان شده
بخواب ايجا كه از سيلی خبر نيست
نشاني از عدوی پر شرر نيست
سلامم را به بابا گر رساندی
بگو ياری برای من دگر نيست
دوبیتی شهادت حضرت فاطمه زهرا
ای بی نشانه ای که خدا را نشانه ای
هر سو نشان توست ولی بی نشانه ای
زهرای پاک ، ای غم زیبای دلنشین
تو خواندنی ترین غزل عاشقانه اي
شعر دوبیتی شهادت حضرت فاطمه
نگاه سرد مردم بود و آتش
صدا بین صدا گم بود و آتش
به جای تسلیت با دسته ی گل
هجوم قوم هیزم بود و آتش
همچنین بخوانید: آداب روضه حضرت فاطمه
دوبیتی درباره شهادت حضرت فاطمه
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود
خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه
گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود
اشعار دوبیتی شهادت حضرت فاطمه
كمی از غسل زیر پیرهن ماند
كمی از خون خشك بر بدن ماند
كفن را در بغل بگرفت و بو كرد
همان طفلی كه آخر بی كفن ماند
متن دو بیتی شهادت حضرت فاطمه
دل از غم فاطمه توان دارد ، نه
و ز تربتِ او کسی نشان دارد ، نه
آن تربتِ گمگشته به بَر ، زوّاری
جز مهدی صاحب الزمان دارد ، نه
مطلب پیشنهادی: عکس نوشته شهادت حضرت فاطمه
دوبیتی زیبا برای شهادت حضرت فاطمه
گرفتی از مدینه گفتنت را
دریغ از من نمودی دیدنت را
ولی با من بگو ساعت به ساعت
چرا كردی عوض پیراهنت را
دوبیتی برای شهادت حضرت فاطمه زهرا
نخلی که شکسته ثمرش را نزنید
مرغی که زمین خورد پرش را نزنیددیدید اگر که دست مردی بسته
دیگر در خانه همسرش را نزنید
شعر دوبیتی درباره شهادت حضرت فاطمه
من بودم و باب هل اتی را بستند
امكان رسیدن به خدا را بستند
ای كاش بمیرم كه خجالت زده ام
من بودم و دست مرتضی را بستند
یتیمان جز دو چشم تر ندارند
به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد
که طفلان علی مادر ندارند
مطالب مرتبط: شعر توسل به حضرت زهرا
دوبیتی شهادت حضرت فاطمه
عمریست رهین منت زهرائیم
مشهور شده به عزت زهرائیم
مُردیم اگر به قبر ما بنویسید
ما پیر غلام حضرت زهرائیم
هر چه گفتند و شنیدم نمی از دریاست
ما چه گوییم ز مدح تو که مداح خداستقرنها می گذرد از شب دفن تو ولی
شیعه می سوزد از این درد که قبر تو کجاست
دوبیتی شهادت حضرت فاطمه زهرا
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم
مامور برای خدمت زهرائیم
روزی كه تمام خلق حیران هستند
ما منتظر شفاعت زهرائیم
دوبیتی زیبا برای شهادت حضرت فاطمه (س)
آمد او از کوچه اما از علی رو می گرفت
زیر چادر دستهایش را به پهلو می گرفت
بازویش حتی توان شانه کردن هم نداشت
تا که زینب را برای شانه گیسو می گرفت
یتیمان جز دو چشم تر ندارند
به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد
که طفلان علی مادر ندارند
شعر دوبیتی برای شهادت حضرت فاطمه و غربت حضرت علی بعد از شهادت ایشان
کسی که بود پس از مصطفی پناه علی
انیس ومونس و غمخوارو تکیه گاه علیتمام غربت هستی بر او هجوم آورد
نگاه فاطمه افتاد بر نگاه علی
چه حالی داده دل را دست مادر
که می شستی ز دنیا دست مادر
از آن سیلی مگر چشمت نمی دید
که می جستی مرا با دست مادر
زمان آخرین عمر زهراست
کنار او فغان وآه بر پاست
وصیت می کند بر شوهر خود
بمیرم چشم مولا همچو دریاست
شعر دوبیتی شهادت حضرت فاطمه و مظلومیت حضرت علی
آنان که بر این خانه هجوم آوردند
در خاک نهال کینه را پروردند
در کعبه علی شکسته بتهاشان را
اکنون به در خانه تلافی کردند
بصورت تا که در کوچه زمین خورد
خدایا یاس من از اینکینه پژمرد
زجا برخاست اما حاصلش رفت
ز یک ضربه گل ششماههاش مرد
خون است که روی خاک خشت افتاده است
داغ است به قلب سر نوشت افتاده است
خیزید و فرشته را به بیرون ببرید
آتش به در باغ بهشت افتاده است
اشعار دوبیتی شهادت حضرت فاطمه
ای خاکِ درِ تو تاجِ سرها زهرا
وی قبر تو مخفی ز نظرها زهرا
تا باب شفاعت تو باز است چه غم ؟
گر بسته شود تمام درها زهرا
بر چهره شکوه آسمانی داری
یک پنجره باغ ارغوانی داری
ای رزم تو بین کوچه و در پس در
بر سینه مدال قهرمانی داری
شعر دوبیتی شهادت حضرت فاطمه
الهی داد از این دل داد از این دل
كنار قبر زهرا كرده منزل
بگو زهرا ز جا خیزد ببیند
كه اشك دیده كرده خاك او گل
دوبیتی شهادت حضرت زهرا و مصیبت حضرت زینب
چه فخری خالق از تو بنده كرده
كه خونت دین حق زیبنده كرده
ولی زهرا، محبت های زینب
علی را روز و شب شرمنده كرده
بگو آتش چرا بر معجر افتاد
پر پروانه در خاکستر افتاد
گمان تیزی مسمار در بود
که بر سینه نشسته تا در افتاد
چنان داغت دلم غمناك كرده
كه دست من تو را در خاك كرده
بجایت زینب مظلومه تو
غبار غم ز رویم پاك كرده
گرنگاهی به ماکندزهرا
دردهارادواکندزهرا
کم مخواه ازعطای بسیارش
هرچه خواهی عطاکندزهرا
متن دو بیتی شهادت حضرت فاطمه
ز سوز دل كنم گریه برایت
كه دیگر نشنوم زهرا صدایت
در و دیوار خانه با نگاهم
به یادم آورد آن ناله هایت
دو بیتی شهادت حضرت زهرا (س)
دیگر آن خنده ی زیبا به لب مولا نیست
همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست
قطره ی اشک علی تا به ته چاه رسید
چاه فهمید که کسی همچو عـلـی تنها نیست
دوبیتی درباره شهادت حضرت فاطمه
كنار تربتت اندر دل شب
بود نام تو زهرا جاری از لب
به خانه تا روم با دیده تر
كشد ناز مرا مظلومه زینب
مهمان کربلا شده بانوی بی نشان
ای روضه خوان بیا و کمی از عطَش بخوانشب های جمعه رو ب حرم کن فقط بگو
از آب هم مضایقه کردند کوفیان …#لعنة_الله_علی_القوم_الظالمین_الی_الابد
همچنین بخوانید: متن ادبی تسلیت شهادت حضرت فاطمه
دوبیتی ناراحتی حضرت علی برای شهادت حضرت فاطمه
اگر محور به هر امكان علی بود
ولی بر فاطمه مهمان علی بود
كنار تربتت مظلومه زهرا
سر شب تا سحر گریان علی بود
دوبیتی از زبان حضرت علی برای شهادت حضرت زهرا
الا ای چاه، یارم را گرفتند
گلم، باغم، بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند
شهادت حضرت فاطمه (س) تسلیت باد
دوبیتی برای شهادت حضرت فاطمه زهرا
چه شبهایی به یادت گریه كردم
ز دیده دامنم پر لاله كردم
دگر نبود توانم خیزم از جا
نهان تا كه تو هجده ساله كردم
دوبیتی شهادت حضرت فاطمه از زبان حضرت زینب (س)
منم زینب که بی دلدار مانده ست
به قلبم خون به چشمم خار مانده است
نگاهم خیره میماند همیشه
به آن خونی که بر دیوار مانده است
چنان دست علی آتش برافروخت
كه حتی میخ در، در شعله اش سوخت
نداند كس به جز مولی الموالی
چگونه میخ در آن سینه را دوخت
ای کاش فدک این همه اسرار نداشت
ای کاش مدینه در و دیوار نداشت
فریاد دل محسن زهرا این است:
ای کاش در سوخته مسمار نداشت
سوزاند دل فاطمه را آتش كین
بین در و دیوار شده نقش زمین
با پهلوی فاطمه چها كرد لگد
كاندر یم خون از او شده سقط جنین
دوبیتی زیبا برای شهادت حضرت فاطمه
غرقاب غمم دگر مرا ساحل نیست
جز اشک فراق دیگرم حاصل نیست
ای مرگ بیا!که زندگی کردن من
بی فاطمه جز خوردن خون دل نیست
بر خلق جهان كه گشته معلوم علی
از حق خودت شدی تو محروم علی
بر كنگره عرش بجان حسنین
با اشك نوشته است، مظلوم علی
در جهان تا زنده ام گويم ثناي فاطمه
دست حاجت مي برم سوي خداي فاطمه
گر براي درد بي درمان مداوا طالبي
رايگان درمان كند دارالشفاي فاطمه
چون مرغ سحر شكسته باشد بالم
یك تن نبود فاطمه پرسد حالم
رفتی تو ولی جان نبی روح علی
بی تو به خدا صفا ندارد عالم
بی تو با شمع علی تا به سحر می سوزد
شمع می میرد و او بار دگر می سوزد
یک نفر مثل درختان سپیدار بلند
در خیالش همه شب بین دو در می سوزد
دوبیتی از زبان زینب (س) برای شهادت حضرت زهرا (س)
غم دوران من گردد یتیمی
كه هم پیمان من گردد یتیمی
من از قد كمانت حتم دارم
بلای جان من گردد یتیمی
متن دو بیتی شهادت حضرت فاطمه
رفتی تو و زینبت ز غم می سوزد
آتش ز نوایش به دلم افروزد
این خانه عزاخانه شود بار دگر
هر گاه نگاه خود به در می دوزد
نمی گویم كه تو نامهربانی
زبس خون رفته از تو ناتوانی
دلم خواهد در آغوشم بگیری
چه سازم كه شكسته استخوانی
دوبیتی برای شهادت حضرت فاطمه و ناراحتی حضرت علی (ع)
در ظلمت شب شهاب را می شستند
آیینــه آفتــاب را می شستند
در چشمه خون چکان چشمان علی
پیمــانه نور ناب را می شستند
مكن مخفی به سینه آه، مادر
مرا كن از غمت آگاه ،مادر
مشو راضی پس از تو زنده باشم
گل خود را ببر همراه ،مادر
یا علی جان تربت زهرا کجاست؟
یادگار غربت زهـرا کجاست؟
تا ز نورش دیده را روشن کنم
بر مزارش شعله ها بر تن کنم
دوبیتی برای شهادت حضرت فاطمه زهرا
بی سبب نیست که تو علت خلقت باشی
توکه هم شأن علی، فاتح خیبر هستی
نه فقط بر حسن و زینب و کلثوم و حسین
فاطمه، بر همه ی خلق تو مادر هستی
ديدار بقيع ز آرزويم نرود
من فاطميم ز خلق وخويم نرود
عمريست غلام در گه زهرايم
يا رب مددي كه آبرويم نرود
خوشی ز عمر ندیده خدا نگهدارت
صنوبری که خمیده خدا نگهدارت
قرار بعدی ما کربلا زمان غروب
کنار راس بریده خدا نگهدارت
تو هم با کوفه هم دستی مدینه
نمک خوردی، ولی پستی مدینه
کسی بر بــازوی زهـــرا نمیزد
اگـر دستــم نمیبستی مدینه
مگر ز اهل مدینه چه دیدی ای مادر
که دل ز زندگی خود بریدی ای مادر
چرا نماز شبت را نشسته میخوانی
چرا به فصل جوانی خمیدی ای مادر
لعنت به عدو که روح تقوا را کشت
ایمان و کمال و عشق و معنا را کشت
باز آ و بگیــر انتقــامی سنگیــن
از آنکه ز راه ظلم زهرا را کشت
در خانه آه دارد علی
عشق پهلو شکسته دارد علی
آن پسر جان داد فدای مادرش
حسن حسین داغ مادر دارند یا علی
ملجاءِ دنیای رجا فاطمه
محتجب حجب و حیا فاطمه
مرحمت و لطف و عطا فاطمه
صلِّ علی صلِّ علی فاطمه
چه خوب ميشد اگر ما بزرگتر بوديم
شبيه مادرمان ياور پدر بوديم
درون خانه نشستيم و رفت مادرمان
به جای مادرمان كاش پشت در بوديم
بسوز ای شمع غم امشب، بساط غم مهیا است
بسوز، اما تو با حسرت شب هجران زهرا است
بسوز ای شمع غم امشب، علی با گل وداع دارد
علی را درد زهرا و، عدو را درد دنیا است
بر نور خدا عصمت کبری صلوات
بر دخت نبی ام ابیها صلوات
بر آن که بود شفیعه روز جزا
همتای علی حضرت زهرا صلوات
دوبیتی ترکی شهادت حضرت فاطمه
نه دلیله من ایلیم بیان نه ئمیش جلالت فاطمه
سالوب اهل عالمی حیرته او جلال و شوکت فاطمه
بونی بیر خدای جهان بلور که ندور شرافت فاطمه
او شرافته او مصیبته ایدوب انجم انجمن آغلادی
بالالارێم عطریمی بو یانان قاپێدان آلارلار عم اوْغلو جان
یانا یانا آه-وْ-فغان سسی، بو ائوه سالارلار عم اوْغلو جان
ندی چاره بو گئجهدهن داخێ، نهنهسیز قالارلار عم اوْغلو جان
داخی قوْیما آه-وْ-نوایه چوْخ، حسنیم شیرین سخنیم گله
بولورم نقدری زمانه دن
ئورگونده وار گِیله فاطمه
بو سکوتون اودلوری قلبیمی
نیه گلموسن دیله فاطمه
گل عم اوغلی باشیم اوسته ناخوشام عیادت ایله
توکمه اشگوی عذاره ، آز منی خجالت ایله
یوخدی دردیمون دواسی، صولدی عمریمون صفاسی
فاطمه دیلون فداسی، یاسینی تلاوت ایله
گر منی قیزیم گوگلون ایسته سه
ای بلالرین کانی زینبیم
عطریمی بو مسمار دردن آل
سینمون قالور قانی زینبیم