معرفی کتاب بینوایان، شاهکاری که ویکتور هوگو 17 سال صرف نوشتن آن کرد
حتما نام کتاب بینوایان را شنیده اید و به احتمال زیاد آن را خوانده اید و یا حداقل فیلم بینوایان با شخصیت های به یاد ماندنی ژان والژان و کوزت را به یاد دارید. بینوایان رمان مشهوری است که آن را جزو 6 رمان برتر دنیا می دانند و بهترین اثر ویکتور هوگو نویسنده نامدار فرانسوی است. ویکتور هوگو برای نوشتن این شاهکار ادبی 17 سال زمان صرف کرد و بیهوده نیست که نتیجه آن چنین اثر شگفت انگیزی شده که با وجود گذشت سال ها از انتشار آن هنوز طرفداران و علاقه مندان خود را از دست نداده است و آن را به عنوان بهترین رمان ها به یکدیگر معرفی می کنند.
در این نوشته از مینویسم اطلاعاتی در باب معرفی کتاب بینوایان شامل مشخصات کلی کتاب بینوایان، خلاصه داستان بینوایان، جملات زیبا از کتاب بینوایان، بخش هایی از قسمت های جذاب کتاب بینوایان، شخصیت های اصلی کتاب بینوایان و … تقدیمتان می کنیم و همچنین اطلاعاتی درباره نویسنده اثر یعنی ویکتور هوگو ارائه داده و بهترین ترجه کتاب بینوایان را خدمت شما معرفی می کنیم. پیشنهاد می کنیم اگر کتاب بینوایان را نخوانده اید همین حالا برای تهیه و خواندن این کتاب اقدام کنید.
پیشنهاد کتاب: کتاب نبرد من کتابی از زبان هیتلر
معرفی کامل کتاب بینوایان ویکتور هوگو
بینوایان نام رمانی فرانسوی است که نام آن در زبان فرانسه Les Misérables می باشد. نویسنده کتاب بینوایان ویکتور هوگو می باشد. ویکتور هوگو کتاب بینوایان را در سال 1862 نوشته است. این کتاب در قرن 19 تبدیل به یکی از بزرگترین رمان های آن زمان تبدیل شد. داستان کتاب بینوایان حول زندگی چند شخصیت اصلی شکل گرفته که زندگی آن ها با نوعی با یکدیگر گرده خورده است. ژان والژان شخصیت اصلی این کتاب است که چهره ای محبوب در این کتاب دارد و شخصیت او در خلال داستان هایی که برایش اتفاق می افتد دچار دگرگونی هایی می شود و تلاش او برای به عهده گرفتن سرپرستی کوزت و نجات او از دست خانواده تناردیه ها درون مایه اصلی کتاب را شکل می دهد.
کتاب بینوایان با جزئیاتی که از اوضاع حاکم بر فرانسه آن زمان ارائه می دهد به خوبی نشان دهنده جو حاکم بر رانسه آن زمان است و اعتقادات سیاسی و حتی نگرش مردم آن زمان فرانسه نسبت به عشق و فقر را به خوبی نشان می دهد. تاکنون نمایشنامه های زیادی برای رمان بینوایان نوشته شده و چند فیلم با نام بینوایان ساخته شده است.
آپتن سینکلر رمان نویس معروف آمریکایی رمان بینوایان را یکی از شش رمان برتر جهان معرفی میکند و در خصوص کتاب بینوایان می گوید:
“مدت زمان زیادی است که وجود دارد، به خاطر قانون و عرف، یک محکومیت اجتماعی که در مواجهه با تمدن یک جهنم مصنوعی بر روی زمین میسازد و پیچیدگیهای یک سرنوشت که با مرگ و میر انسانهای گره خوردهاست؛ مدت زیادی به خاطر سه مشکل عصر – تخریب مردان بر اثر فقر، تباهی زنان بر اثر گرسنگی و کوتاهی دوران کودکی بر اثر ضعف جسمانی و روحی- که حل نشدهاست. مدت زیاد به خاطر این که در مذهبها خفگیهای اجتماعی باید از بین برود. به عبارت دیگر، تا هنگامی فقر و جهل از زمین رخت برنبندد کتابهایی از این دست هرگز نمیتواند بیفایده باشد.”
مشخصات کتاب بینوایان
- کتاب بینوایان یکی از بلندترین رمانهای نوشته شده در تاریخ است.
- نام کتاب: بینوایان
- نام نویسنده: ویکتور هوگو
- زبان اصلی کتاب: فرانسه
- مترجم: تعداد زیادی ترجمه از کتاب بینوایان وجود دارد که در ادامه برخی از آن ها را معرفی می کنیم
- تعداد صفحات کتاب بینوایان: ۱۵۰۰ صفحه در ویرایش انگلیسی، ۱۹۰۰ صفحه در ویرایش فرانسه و ۱۶۵۰ صفحه در ویرایش فارسی
- کتاب بینوایان در 4 جلد به چاپ رسیده است.
- سال انتشار: 1862
خلاصه داستان کتاب بینوایان
داستان کتاب بینوایان با روایت زندگی شخصی به نام ژان والژان شروع می شود که به دلیل دزدیدن تکه نانی به زندان می افتد و پس از 19 سال از زندان آزاد می شود. ژان وال ژان بعد از اینکه از زندان آزاد می شود با شخص بزرگی به نام اسقف مایرول آشنا می شود که همان شخصی است که شمعدان های او را می دزدد اما او به روی خودش نمی آورد و با این کارش درس بزرگی به ژان والژان می دهد و باعث می شود مسیر زندگی او تغییر کند.
ژان والژان بعد از آزادی از زندان تبدیل به فرد مشهوری می شود و حتی شهردار می شود و به دنبال دختری به نام کوزت می گردد که مادرش به تازگی از دنیا رفته. کوزت به دلیل فقر مادرش به خانواده تناردیه ها سپرده شده تا از او نگهداری کنند و از بدرفتاری های آن ها رنج می برد. ژان والژان به دلیل قولی که به مادر کوزت در هنگام مرگ داده است سرپرستی کوزت را عهده دار می شود. کوزت عاشق جوانی به نام ماریوس شده و در این بین دختر بزرگ خانواده تناردیه ها برای رسیدن این دو به یکدیگر سنگ اندازی می کند.
داستان رمان زان والژان پر از قصه های فرعی و زیبا است که با خواندن آن ها در فضای این کتاب غرق می شوید و هر لحظه منتظر اتفاق بعدی هستید.
بخشی از قسمت های جذاب کتاب بینوایان
- در یکی از نخستین روزهای ماه اکتبر ۱۸۱۵، تقریبا یک ساعت پیش از غروب آفتاب، مردی که پیاده سفر میکرد، داخل شهر کوچک دینی میشد. سکنه کمیابی که در آن لحظه جلو پنجرهشان، یا بر آستانه خانهشان بودند، این مسافر را با یک نوع اضطراب مینگریستند. مشکل بود که راهگذری با ظاهری فلاکتبارتر از این دیده شود. این، مردی بود میانه بالا، چهارشانه، تنومند، در کمال سن. ممکن بود چهل و شش یا چهل و هشت سال داشته باشد. کلاهی با آفتابگردان چرمی متمایل به پایین، قسمتی از چهره سوخته شده از تابش آفتاب و وزش باد و خیس شده از عرقش را میپوشاند. (جلد اول – صفحه ۳۰۴)
- این زن و شوهر، از طبقه حرامزادهای بودند که مرکب از مردم ناهنجار کامیاب و مردم زیرک تلخکام است و بین طبقه موسوم به اواسطالناس و طبقه موسوم به طبقه پست، قرار گرفته، واجد بعضی نواقص طبقه اخیر و همه مفاسد طبقه نخستین است بیآنکه حمیت جوانمردانه کارگران را، ویا انتظام شرافتآمیز مردم متوسط را داشته باشند. اینان از طبایع رذلی بودند که اگر اتفاقا آتش تیرهای گرمشان کند، به آسانی غول آسامی میشوند. در ذات این زن ریشه توحش و در طبیعت این مرد، یک نسج گدایی وجود داشت. هر دو برای ترقیات زشتی که در جهت بدی امکانپذیر است، عالیترین درجه لیاقت را داشتند. در عالم یک نوع جانهای خرچنگ صفت وجود دارند، که پیوسته به قهقرا سوی ظلمت میروند و در دوران زندگی بیآنکه قدمی پیش گذارند به عقب برمیگردند، تجربه را برای افزودن بر شناعتشان به کار میبرند، پیوسته به کار میبرند، پیوسته بدتر میشوند و بیش از پیش خویشتن را به سیاهی متزایدی میآلایند. این زن و این مرد از این گونه نفوس بودند. (جلد اول – صفحه ۴۲۸)
- از بازگشتن یک فکر به مغز، به آن اندازه میتوان جلوگیری کرد که از بازگشتن آب دریا به ساحل بتوان جلو گرفت. برای ملاح، این، جزرومد نامیده میشود؛ برای گناهکار، پشیمانی نام دارد. خدا، جان را مانند اقیانوس میشوراند. (جلد اول – صفحه ۵۱۳)
- یک دختر بچه که عروسک نداشته باشد تقریبا به همان اندازه بدبخت و به طور کلی همچنان ممتنع است که یک زن بچه نداشته باشد. پس کوزت هم از شمشیر عروسکی ساخته بود. (جلد اول – صفحه ۷۲۱)
- پیش رویش دو راه میدید که هردو به یک اندازه سرراست بودند. اما نکته همین بود که دو راه میدید؛ و این به وحشتش میانداخت زیراکه در مدت زندگیش هرگز جز یک خط مستقیم نشناخته بود. بالاتر از همه، چیزی که رنجش را به منتهی درجه میرساند این بود که این دو راه متضاد بودند. برگزیدن هریک از این دو راه متضمن طرد دیگری بود. حقیقت در کدام یک از این دو است؟ (جلد دوم – صفحه ۸۵۵)
جملات زیبا از کتاب بینوایان
- پیروزی واقعی جان آدمی، فکر کردن است.
- به یک موجود آنچه را که بیفایده است بدهید، و آنچه را که لازم است از وی بگیرید، یک لات خواهید داشت.
- در دنیا به عقیده من هیچکس عاقل نیست مگر زن و شوهری که یکدیگر را به اندازه پرستش دوست بدارند.
- راههای سرنوشت آدمی همه سرراست نیستند؛ به صورت خیابانی مستقیم پیش پای صاحب خود منبسط نمیشوند؛ بنبستهایی دارند، و راههای کج و معوجی، و پیچهای تاریکی، و چهارراههای اضطرابآوری که چندین راه از آنها منشعب میشود.
- بدبختی، مربی استعداد است.
- بهمرگ راضی شدن، بهفتح نائل شدن است.
- تعارف و خوش آمدگوئی، چیزی مانند بوسیدن از روی چادر است.
- جسد دشمنی را که تشییع میکنی سنگین نیست.
- خدا فقط آب را آفرید، انسان شراب را.
- شاید بتوان از هجوم سیلآسای یک ارتش ممانعت کرد، اما از هجوم افکار و عقاید نمیتوان جلوگیری نمود.
- فقر و مسکنت ، مردان را بهجنایت و زنان را بهفحشاء سوق میدهد.
- فکر کردن، شغل ذهن است، خواب دیدن، تفریح آن.
- فلسفه، میکروسکوپ افکار است.
تحلیل و نتیجه گیری از کتاب بینوایان
کتاب بینوایان پر از داستان های آموزنده است. اولین تلنگری که از خواندن این کتاب به انسان وارد می شود داستان فقر و خانواده های محروم است که ژان وال ژان عضوی از این طبقه است و برای بدست آوردن یک تکه نان مجبور به دزدی می شود. دومین درسی که این رمان می گیریم تأثیر بخشندگی و بزرگواری در هدایت دیگران است. بخششی که اسقف مایرول در حق ژان وال ژان کرد باعث شد تا از او انسان دیگری متولد شود و این سلسله نیکی ادامه دار شود.
پایبندی ژان وال ژان به قولی که به مادر کوزت داده در این داستان ستودنی است تا جائیکه آخرین تصویری که در ذهن ژان وال ژان نقش می بندد لحظه ای است که به مادر کوزت قول داده و او با خیال راحت از دنیا می رود چون هم به قول خود به مادر کوزت عمل کرده و هم قولی که به اسقف مایرول داده بود را عملی کرده است.
نقش انسان های منفی مانند خانواده تناردیه ها و بازرس ژاور نیز در این داستان به زیبایی روایت شده. در این کتاب از عشق نیز دریغ نشده است و ماجرای عشقی کوزت در آن به زیبایی روایت شده است.
ویکتور هوگو در کتاب بینوایان همچنین به تشریح بیعدالتیهای اجتماعی و فقر و فلاکت مردم فرانسه میپردازد، همان عوامل و محرکهای اجتماعی که منجر به سقوط ناپلئون سوم شد.
معرفی کتاب: 100 کتاب جذابی که قبل از مردن باید بخوانید
سخن ویکتور هوگو درباره داستان کتاب بیوایان:
«این کتاب که خواننده پیش از این لحظه در کلیات و جزئیات از این سو به آن سو میرود… یک فرایند از شر به خیر، از بی عدالتی به عدالت، از بطلان به حقیقت، از شب به روز، از اشتها به وجدان، از فساد اداری به زندگی؛ از حیوانیت به وظیفه، از جهنم به بهشت، از هیچ به خدا. نقطه شروع: جسم، مقصد: روح.»
درباره ویکتور هوگو
ویکتور هوگو (Victor Marie Hugo)، با نام کامل ویکتور ماری هوگو، شاعر، داستان نویس و نمایش نویس معروف فرانسوی است که با آثار فاخر خود در تمام دنیا شناخته شده است. ویکتور هوگو متولد 26 فوریه 1802 میلادی است و در سن 83 سالگی، در سال 1885 در گذشت. ویکتور هوگو در سال ۱۸۲۲ با آدل فوشه دوست دوران کودکی خود ازدواج کرد.
ویکتور هوگو فرزند یکی از فرماندهان ارتش ناپلئون بناپارت بود و در سال های کودکی، با جدایی مادر از خانواده، فرزند طلاق شد. ویکتور هوگو از از اولین سال های جوانی به نویسندگی روی آورد و در سن 15 سالگی با شعر و نوشته هایش مورد توجه برخی از سیاستمداران و اعضای فرهنگستان فرانسه قرار گرفت. در سن 19 سالگی نیز مورد استقبال ویژه لویی شانزدهم قرار گرفت و به قدری به اشعار ویکتور هوگو علاقه داشت که سالانه مقرری به وی می پرداخت.
معروفترین اثر ویکتور هوگو بینوایان است ویکتور هوگو درباره این کتاب می گوید: بعد از نوشتن این کتاب ترسی از مردن ندارد چون رسالتش را در عرصه نویسندگی انجام داده است. ویکتور هوگو رمان بینوایان را در 60 سالگی منتشر کرد و از او بیش از 50 اثر دیگر موجود است که با اینکه آثار فاخزی هستند هیچ کدام محبوبیت بینوایان را ندارد.
بهترین ترجمه کتاب بینوایان کدام است؟
ترجمه های زیادی از کتاب ویکتور هوگو در ایران وجود دارد مانند:
- ترجمه اعتصام الملک پدر پروین اعتصامی
- ترجمه گیورگیس آقاسی / انتشارات پیروز /1342 ،انتشارات سکه / 1362
- فریدون کار / انتشارات اسب سپید / 1345
- امیر اسماعیلی / انتشارات توسن / 1362
- عنایت الله شکیباپور / انتشارات گنجینه / 1362، انتشارات فنون / 1368 ، انتشارات قصه جهان نما/ 1380
- محمد باقر پیروزی / انتشارات سروش / 1368
- الهه تیمورتاش / انتشارات سپیده / 1368
- محمد مجلسی / انتشارات دنیای نو / 1380
- علی اتحاد / انتشارات سپیده / 1382
- گروه مترجمان روزنامه همشهری / روزنامه همشهری / 1387
- مهدی علوی / انتشارات اکباتان / 1389
- نسرین تولایی و ناهید ملکوتی / انتشارات نگاه / 1393
- ترجمه حسینقلی مستعان
- ترجمه محمد مجلسی
- و ….
پیشنهاد رمان: معرفی کتاب کیمیاگر
این که بهترین ترجمه کتاب بینوایان کدام است یک نظر شخصی است اما ترجمه ای که حسینقلی مستعان ارائه داده یکی از بهترین ترجمه های کتاب بینوایان است.
معرفی شخصیت های اصلی رمان بینوایان
ژان والژان:
شخصیت اصلی رمان بینوایان که برای دزدیدن یک تکه نان به 5 سال زندان محکوم شد و به دلیل چند بار فرار از زندان این مدت به 19 سال افزایش پیدا کرد. هدف ژان والژان از این دزدی سیر کردن شکم بچه های بی بضاعت خواهرش بود. ژان والژان بعد از مرگ مادر کوزت به دنبال او می گردد تا سرپرستی او را به عهده بگیرد.
بازرس ژاور:
یک بازرس پلیس متعصب که در تعقیب ژان والژان است و نگهبان زندان می باشد. او و ژان والژان کشمکش های زیادی با یکدیگر دارند.
فانتین:
ماد روزت که زنی زیباست و همسرش او را رها کرده است و دخترش یعنی کوزت را برای نگهداری به خانواده تناردیه ها سپرده است. او برای تأمین مخارج دخترش مجبور می شود دندان های خودش را بفروشد و حتی به راه های بدی کشیده شود. فانتین در این رمان به دلیل حرف های ناامید کننده ای که درباره دخترش کوزت از ژاور می شنود در حالی که در بیمارستان بستری است از دنیا می رود.
کوزت:
دختر فانتین که به دلیل فقر از سه سالگی مجبور به کار در خانه تناردیه ها می شود. بعد از مرگ مادرش فانتین، والژان کوزت را از خانواده تناردیه میخرد و مثل دختر خودش به او توجه میکند. او در یک صومعه در پاریس به وسیله راهبهها آموزش میبیند. در زمان بزرگسالی بسیار زیبا میشود. او عاشق ماریوس پونتمرسی شده و در اواخر داستان با هم ازدواج میکنند.
ماریوس پونتمرسی:
جوانی است که عاشق کوزت می شود او دانشجوی رشته حقوق است
اپونین:
دختر بزرگ خانواده تناردیه که برای بدست آوردن پول با پدرش در جنایت های او همکاری می کندو اپونین رقیب عشقی کوزت می شود و سعی می کند مانع رسیدن ان ها به هم شود. او در لحظات آخر زندگی اش به کارهایی که علیه کوزت کرده اعتراف می کند و از ماریوس می خواهد تا او را ببخشد.
خانوم و آقای تناردیه:
زن و شوهری که 5 فرزند دارند دو دختر و 3 پسر. این زوج ناراحتی های زیادی برای کوزت و ژان والژان ایجاد کردند و پس از داستان های زیادی که برای آن ها پیش می آید در نهایت ورشکست شده و تبدیل به تاجر برده می شوند.
اسقف مایرل:
شخصی که باعث عوض شدن مسیر زندگی ژان وال ژان می شود.
کتاب بینوایان یک رمان همه چیز تمام است که با خواندن آن با وجود طولانی بودنش احساس خستگی نمی کنید و درس های بزرگی از خواندن این رمان خواهید گرفت. سعی کردیم معرفی کتاب بینوایان را برای شما به بهترین شکل انجام دهیم. پیشنهاد می کنیم خواندن این اثر شگفت انگیز ویکتور هوگو را از دست ندهید.