300 اسم دخترانه شیک و خاص به ترتیب حروف الفبا به همراه معنی
«300 اسم دخترانه شیک و خاص به ترتیب حروف الفبا به همراه معنی»
در این پست می توانید یک اسم شیک و با کلاس و در عین حال با اصالت برای فرزند دلبندتان پیدا کنید. از آنجایی که نام فرزند بر تعیین آینده و سرنوشت او بی تاثیر نیست، پدر و مادر ها همیشه برای انتخاب اسم کودکان خود با یک سردرگمی مواجه هستند. با خواندن این پست می توانید نامی برای دخترتان انتخاب نمایید که قدیمی نشود و همچنین کودکتان در سن نوجوانی از انتخاب این اسم احساس خوشایندی خواهد داشت.
حتما بخوانید : اسم دخترانه جدید ترکی
مجموعه ی از اسم های فوق العاده شیک دخترانه به ترتیب حروف الفبا
در ادامه این پست نام های دخترانه با ریشه های اصیل ایرانی ، عربی و لاتین را به همراه معنی و به ترتیب حروف الفبا مشاهده می نمایید.
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (آ)
آتوسا : نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی و به معنی قدرت و توانمندی است
ریشه اسم آتوسا: ریشه یونانی دارد اما از گذشته دور در فرهنگ ایرانی بوده است.
آرشیدا : بانوی درخشان آریایی، بانوی آراسته و درخشان (آر به دومعنی به کار می‌رود: اول مخفف آریایی و دیگری مخفف آرا به معنای آراینده)
ریشه اسم آرشیدا: فارسی
آتریسا : آذرگون مانند آتش، دختری با چهره‌ای زیبا و برافروخته
ریشه اسم آتریسا : فارسی
آیدا : شاد، خوش
ریشه اسم آیدا : ترکی
آلا : نعمتها ، نیکی ها
ریشه اسم آلا : ترکی
الیسا : دختری که مانند گل انار لطیف است
ریشه اسم الیسا : مرکب از الیس (عربی) به معنای گل انار و الف تانیث فارسی
اِلسانا : مثل ایل، مثل مردم ایل و شهر و ولایت، چون خویشان
ریشه اسم اِلسانا: ترکی
اَنوشا : بی مرگ و جاویدان
ریشه اسم آنوشا: فارسی است
اُلگا : اولین قدیسه‌ی روسی، همسر و نایب
ریشه اسم الگا: یونانی
اِلناز : مایه افتخار ایل، باعث فخر و تفاخر شهر و ولایت؛ موجب نعمت و رفاه و آسایش
ریشه اسم اِلناز : ترکی
اِلیکا : هِل، دانه‌ی معطر گیاهی از تیره‌ی زنجبیل‌ها
ریشه اسم اِلیکا : سنسکریت
اِلینا : نیکویی و نعمت برای ما
ریشه اسم اِلینا : عربی
ایپک : ابریشم، حریر، ابریشمی
ریشه ایپک: ترکی
آترین : آذرین مانند آتش، زیبا و پر انرژی
ریشه اسم آترین : فارسی
آتنا : در اساطیر یونان، خدای اندیشه، هنر، دانش و صنعت
ریشه اسم آتنا : فرانسوی
آدرینا : آتشین، سرخ رو، دختر زیبا رو، بانوی آتشین
ریشه اسم آدرینا: فارسی
آدنیس : آدونیس، گلی به زرد و قرمز رنگ که موقع تابش خورشید باز می‌شود.
ریشه اسم آدنیس : فنیقی
آراگل : آراینده گلها، زیبا کننده گلها
ریشه اسم آراگل : فارسی
آرالیا : نام عمومی گروهی از گیاهان علفی، درختی و درختچه‌ای که بعضی از آنها زینتی‌اند.
ریشه اسم آرالیا: انگلیسی
آناشید : مرکب از کلمه ترکی آنا به معنای مادر و کلمه فارسی شید به معنای خورشید. دختر زیباروی مادر، مایه دلگرمی و روشنایی زندگی مادر
ریشه اسم آناشید: فارسی
آرمانا: امیدوار، آرزومند
ریشه اسم آرمانا: فارسی
آرمیتا: الهه نعمت، آرامش یافته
ریشه اسم آرمیتا: اوستایی – پهلوی
آرمیس : روشن، پاک و جاودان، نام پسر زئوس و مایا
ریشه اسم آرمیس: فارسی
آرمینا : دختر همیشه پیروز، بانوی مقتدر، الهه زیبایی
ریشه اسم آرمینا : فارسی
آرنیکا : آریایی نیک خو
ریشه اسم آرنیکا : فارسی
آروشا : درخشان، نورانی، باهوش، نام دختر داریوش سوم
ریشه اسم آروشا : فارسی
آریانا: منسوب به آریا، آریایی، نام قدیم ایران
ریشه اسم آریانا: فارسی
آریسان : مرکب از آری به معنای آریایی بعلاوه پسوند مشابهت، دختری که مانند آریاییان اصیل و نجیب است.
ریشه اسم آریسان: فارسی
آسو : شفق، هنگام طلوع خورشید، همچنین نام شرابی مست کننده که از قند سیاه درست می‌کنند.
ریشه اسم آسو: کردی
آیناز: آی (ترکی) + ناز (فارسی) موجب فخر و مباهات ماه
ریشه اسم آیناز: فارسی – ترکی
آلما: سیب، کنایه از زیبایی
ریشه اسم آلما: ترکی
آناهید : آناهیتا، ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه‌ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف شده است.
ریشه اسم آناهید : فارسی
آوین : عشق
ریشه اسم آوین: کردی
آوینا : عشق
ریشه اسم آوین : کردی
آیسان: آی (ترکی) + سان ( فارسی) زیبا، مانند ماه
ریشه اسم آیسان: فارسی – ترکی
آیشن : مثل ماه، در زیبایی همانند ماه، شبیه ماه، (در مجاز زیبا)، ماهورا، زیبا رو
ریشه اسم آیشن : ترکی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (ب)
باران : قطره‌های آب که بر اثر مایع شدن بخار آبِ موجود در جو زمین ایجاد می‌شود؛ (در عرفان) باران کنایه ازفیض حق تعالی و رحمت اوست. غلبه عنایات را نیز که در احوال سالک حاصل شود از فَرَح و تَرَح باران گویند.
ریشه اسم باران : فارسی
بمانی: نامی که با آن طول عمر کودک را بخواهند.
ریشه اسم بمانی : فارسی
بَنفشه: نام گل، (به مجاز) مو، زلف؛ در اصطلاح شاعرانه بنفشه یا دسته‌ی گل بنفشه تداعی کننده زلف آشفته یا مجعّد یا جعد گیسوی یار، نزد شاعران است.
ریشه اسم بنفشه : فارسی
بنیتا : دختر بی همتای من
ریشه اسم بنیتا : فارسی
بهار : فصل اول سال؛ گیاهی زینتی؛ (به مجاز) دوره‌ی شادابی هر چیز؛ (به مجاز) سبزه و علف؛ (در موسیقی ایرانی) یکی از دستگاهها یا ادوار؛ در سنسکریت بتخانه و بتکده
ریشه اسم بهار: فارسی
بهارناز: موجب فخر و نازش بهار
ریشه اسم بهار ناز: فارسی
بهدیس : مانند به (به میوه‌ای خوش عطر و بو)
ریشه اسم بهدیس : فارسی
بیتا : بی‌مانند، بی‌همتا، یکتا
ریشه اسم بیتا : فارسی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (پ)
پاکچهره : خوش صورت
ریشه اسم پاکچهره : فارسی
پاکدل : پاکیزه دل، دلپاک، خوش قلب
ریشه اسم پاکدل : فارسی
پاکرخ: پاکیزه رو، زیبا رو
ریشه اسم پاکرخ : فارسی
پَرنیا: هم معنی پرنیان
ریشه اسم پرنیا : فارسی
پَرنیان : پارچه‌ای ابریشمی دارای نقش و نگار؛ نوعی پارچه‌ی حریر که برای نوشتن به کار می‌بردند؛ پرده‌ی نقاشی.
ریشه اسم پرنیا : فارسی
پَرَند : پروین، در قدیم نوعی پارچه‌ی ابریشمیِ ساده و بدون نقش و نگار، حریر ساده؛ گروهی از گیاهان
ریشه اسم پرند : فارسی
پَرَندیس : (پَرَن + دیس (پسوند شباهت))، شبیه به پَرَن؛ زیبارو، نرم و لطیف چون پرند
ریشه اسم پَرَندیس : فارسی
پاک‌بانو : آناهیتا، بانوی پاک
ریشه اسم پاک بانو : فارسی
پاکسیما : دارای صورتی پاک و زیبا
ریشه اسم پاکسیما : فارسی
پَریوش : (پری + وش (پسوند شباهت))، مانند پری در زیبایی
ریشه اسم پَریوش : فارسی
پادمیرا : جاویدان، نگهبان مهر، نگهدارنده عشق
ریشه اسم پادمیرا: فارسی
پادینا: در گویش همدانی به گل پونه یا پودینه گفته می‌شود.
ریشه اسم پادینا : فارسی
پارمیدا : پارامیدا، پارامیس، پرمیس
ریشه اسم پارمیدا: فارسی
پانته‌آ : زن زیبایی از اهالی شوش که زیباترین زن آسیا به شمار میرفت؛ از اسامی باستانی.
ریشه اسم پانته‌آ: فارسی
پانیذ : پانید، قند مکرر، شکر، شکر برگ، شکر قلم، نوعی از حلوا که از شکر و روغن بادام تلخ و خمیر می‌ساختند.
ریشه اسم پانیذ: فارسی
پاییز: هنگام پاییز، برگ ریزان، مجازا دختر زیبا رو
ریشه اسم پاییز: فارسی
پرستو : پرنده‌ای سیاه و سفید با بال های باریک که مهاجر است.
ریشه اسم پرستو: فارسی
پرناز: مرکب از پر + ناز (زیبا، قشنگ)
ریشه اسم پرناز: فارسی
پروا: ملاحظه، فرصت و زمان پرداختن به کاری، فراغت و آسایش، توجه
ریشه اسم پروا: فارسی
پریا: زیبا چون پری
ریشه اسم پریا: فارسی
پریچهر: فرشته رو، زیبا مثل پری؛ زیبارو
ریشه اسم پریچهر: فارسی
پریسان: مانند پری، دختری که مثل پری زیبا است، بانویی زیبا چون پری
ریشه اسم پریسان: فارسی
پریشاد : زیبا روی شاد و خرم
ریشه اسم پریشاد: فارسی
پریماه : زیبا چون ماه و پری
ریشه اسم پریماه : فارسی
پریناز: دارای ناز و کرشمه‌ای چون پری
ریشه اسم پریناز: فارسی
پندار: فکر و اندیشه
ریشه اسم پندار: فارسی
پوپک: هدهد، پوپوک
ریشه اسم پوپک: فارسی
پینار: به معنی چشمه، سرچشمه
ریشه اسم پینار: ترکی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (ت)
تَرلان: مرغی از جنس باز شکاری را گویند؛ (در کردی) به معنی زیبا؛ نام نوعی اسب است.
ریشه اسم ترلان: ترکی
تَرنّم: خواندن شعر، ترانه، و مانند آنها به حالت موسیقایی و معمولًا با صدای پایین، زمزمه کردن یک نغمه؛ آواز، نغمه، سرود.
ریشه اسم تَرنّم: عربی
تَندیس: مجسمه؛ بت، تصویر برجسته، تمثال؛ (به مجاز) زیباروی.
ریشه اسم تَندیس: فارسی
تُرنج : بالنگ؛ طرحی مرکّب از طرح‌های اسلیمی و گل و بوته‌ای که معمولًا در وسط نقش قالی، تذهیب، و مانند آنها به کار می‌رود.
ریشه اسم تُرنج: فارسی
تِلما: گندمگون
ریشه اسم تِلما: عربی
تابان : دارای نور و روشنی، درخشان، روشن
ریشه اسم تابان: فارسی
تاتیانا: تاتینا، پرنده شکاری
ریشه اسم تاتیانا: فارسی
تارا : ستاره، کوکب، مردمک چشم
ریشه اسم تارا: فارسی
تامارا : درخت خرما؛ نام عروس یهودا چهارمین پسر حضرت یعقوب (ع)
ریشه اسم تامارا: عبری
تامیلا : از روی امیدواری، امیدوارانه؛ در برخی منابع به معنی بخشنده
ریشه اسم تامیلا: عربی
تبسّم : لبخند، خنده‌ی بدون صدا؛ (به مجاز) درخشیدن
ریشه اسم تبسم : عربی
ترگل : گل تازه و شاداب
ریشه اسم ترگل : فارسی
توتیا: از آبزیان دریایی که در بستر دریا زندگی می‌کند؛ گردی که به عنوان سُرمه استفاده می‌کنند.
ریشه اسم توتیا: فارسی
توسکا: توسا، درختی بلند و جنگلی که در مناطق مرطوب و کنار آبها می‌روید.
ریشه اسم توسکا: فارسی
تیارا: تیه در گویش لری به معنای چشم و آرا به معنای آراینده می‌باشد، چشم آرا، زیبا
ریشه اسم تیارا: لری
تیدا: دختر خورشید، زاییده خورشید، دختر زیبارو، مرکب از تی به معنای خورشید و دا به معنای زاییده
ریشه اسم تیدا: اوستایی پهلوی
تیسا: در گویش مازندران خالص
ریشه اسم تیسا: فارسی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (ث)
ثَمین: گرانبها، قیمتی، گران
ریشه اسم ثمین: عربی
ثَمینا : (ثمین + الف نسبت) منسوب به ثمین، ثمین
ریشه اسم ثَمینا: عربی – فارسی
ثریّا : پر
ریشه اسم ثریا: عربی
ثَمر: میوه؛ (به مجاز) نتیجه و حاصل
ریشه اسم ثمر: عربی
ثَمینه : گران بها، قیمتی، گران
ریشه اسم ثمینه: عربی
ثَنا : ستایش، مدح؛ دعا؛ درود و تحیت؛ حمد، شکر، سپاس
ریشه اسم ثنا: عربی
ثَمینا: (ثمین + الف نسبت) منسوب به ثمین، ثمین
ریشه اسم ثمینا: عربی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (ج)
جانا: ای جان، ای عزیز
ریشه اسم جانا: فارسی
جانان : معشوق، محبوب؛ خوب
ریشه اسم جانان: فارسی
جوانه: تازه، نو؛ جوان
ریشه اسم جوانه: فارسی
جیران: آهو؛ (به مجاز) معشوقِ زیبا؛ چشمِ زیبا
ریشه اسم جیران: ترکی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (چ)
چکامه : شعر به ویژه قصیده
ریشه اسم چکامه : فارسی
چکاوک: پرنده‌ای خوش آواز و کمی بزرگتر از گنجشک که تاج بر سر دارد.
ریشه اسم چکاوک: فارسی
چیستا : نام فرشته دانش و معرفت
ریشه اسم چیستا: فارسی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (ح)
حریر: ابریشم؛ نوعی پارچه ی ابریشمیِ نازک؛ به عنوان نماد هر چیزِ نرم و لطیف
ریشه اسم حریر: عربی
حنا: گیاهی درختی که گل‌های سفید و معطر دارد، گرد بسیار نرم سبز رنگی از گیاهی به همین نام.
ریشه اسم حنا: عربی
حورا: حور، زن زیبای بهشتی؛ زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی.
ریشه اسم حورا: عربی
حوردیس : حور (عربی) + دیس (فارسی) آن که چون حور زیباست.
ریشه اسم حوردیس: عربی – فارسی
حوریا: از حوری به معنی فرشته بهشتی می‌آید، آن که چون حور زیباست.
ریشه اسم حوریا: عربی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (خ)
خاتون : لقب زنان اشرافی، لقب همسر خاقان چین که انوشیروان دختر او را به همسری برگزید، به صورت پسوند همراه بعضی نامها می‌آید و نام جدید می‌سازد مانند نرگس خاتون.
ریشه اسم خاتون: فارسی
خزان : نام سومین فصل سال، پس از تابستان و پیش از زمستان، پاییز
ریشه اسم خزان : فارسی
خجسته : (فارسی اوستایی) به معنی مبارک، فرخنده؛ در موسیقی ایرانی، گوشه‌ای در دستگاه نوا، سعادتمند، کامروا، خوشبخت، گل همیشه بهار.
ریشه اسم خجسته : فارسی
خوشیار: دوست و یار شاد و شادمان.
ریشه ریشه خوشیار: فارسی
خاور : (مخففِ خاوران) هم به معنی مشرق و هم به معناي مغرب است.
ریشه اسم خاور : فارسی
خوشین : خوش و زیبا
ریشه اسم خوشین : فارسی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (د)
دَریا : (در جغرافیا) توده‌ی بسیار بزرگی از آب، دریاچه، (به مجاز) شخص بسیار آگاه و دانشمند، (به مجاز) (در تصوف) حقیقت یا ذات حق.
ریشه اسم دریا: فارسی
دُرسا : دُر= مروارید، لؤلؤ + سا (پسوند شباهت)، شبیه به دُر؛ (به مجاز) گران قیمت و ارزشمند.
ریشه اسم درسا: فارسی
دُرین : دُر + ین (پسوند نسبت)، از دُر، ساخته شده از دُر؛ (به مجاز) گران بها و قیمتی
ریشه لاسم درین : عربی
دانژه: غنچه گل نیمه باز
ریشه اسم دانژه: کردی
دایانا: (دایا (زر سرخ و طلا) + پسوند اسم سازِ (نا)) به معنی مثل زر سرخ و (به مجاز) زیبا روی، زیبا و گرانمایه مانند زر سرخ، همچنین نام دیگر آناهیتا الهه آب
ریشه اسم دایانا: فارسی
دریتا : در (عربی) + ی (فارسی) + تا (فارسی) مانند در، مانند مروارید
ریشه اسم دریتا: عربی
درین : دُر + ین (پسوند نسبت)، از دُر، ساخته شده از دُر؛ (به مجاز) گران بها و قیمتی
ریشه اسم درین: عربی
دلارام : (به مجاز) موجب آرامش خاطر، محبوب، معشوق، با آسودگی خاطر
ریشه اسم دلارام : فارسی
دل‌آرا : موجب آرامش و شادی دیگران؛ محبوب، معشوق، نام همسر دارا (داریوش سوم) و مادر روشنک بنا بر روایات ایرانی.
ریشه اسم دل‌آرا: فارسی
دنیز : دریا، بحر
ریشه اسم دنیز: ترکی
دیانا: (اوستایی) نیکی رسان، نیکویی بخش؛ (در اسطورههای رومی) الهه‌ی ماه، جنگلها، جانوران و زایمان، همتای آرتمیس یونانی
ریشه اسم دیانا: فارسی
دیبا : نوعی پارچه‌ی ابریشمی معمولًا رنگین
ریشه اسم دیبا: فارسی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (ر)
رَسپینا : فصل پاییز
ریشه اسم رَسپینا: فارسی
رَستا : رَستن، رهیدن + ا (پسوند)، رستگار شده، رهایی یافته و خلاص شده
ریشه اسم رَستا: فارسی
رَها: نجات یافته و آزاد، با آزادی، آزادانه، رهایی
ریشه اسم رَها: فارسی
رُزا : رز
ریشه رُزا: فرانسوی
رُکسانا: روشنک، نام دختر دارا که اسکندر به موجب وصیت دارا او را به ازدواج خود در آورد.
ریشه اسم رکسانا : یونانی
رُومینا: زدوده و صیقل کرده شده و جلا داده؛ پاک و پاکیزه کرده
ریشه اسم رُومینا: فارسی
رامونا: مظهر عشق، لاتین نگهبان عاقل
ریشه رامونا: فارسی
رایا: اسم دخترانه و پسرانه به معنی آنکه مورد توجه خداوند است، فکر و اندیشه
ریشه رایا: عبری
رایان : نام کوهی در حجاز در زبان سانسکریت به معنی شاهزادهٔ کوچک است، در هند قدیم به معنای دارای قدرت و در خاورمیانه قدیم به مردان رایان گفته میشد، بسیار باهوش
ریشه اسم رایا: عربی
روناک: روشن، تابناک
ریشه اسم روناک: کردی
رونیکا: روی زیبا، زیباروی
ریشه سم رونیکا: فارسی
رویا : رویا، مجموعه‌ای از تصاویر، افکار و احساسات که در حالت خواب بطور غیرارادی از ذهن می‌گذرد، آنچه واقعیت ندارد و فقط در عالم خیال می‌یابد.
ریشه اسم رویا: عربی
زُلفا: (زلف = موی بلندِ سر، گیسو + الف (پسوند نسبت))، منسوب به زلف؛ (به مجاز) زیبایی زلف معشوق؛ (در عربی، زلفی)
ریشه اسم زُلفا: عربی
زوفا : گیاهی پایا و معطر از خانواده نعناع
ریشه اسم زوفا : عربی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (ژ)
ژالین : ئشعله آتش
ریشه اسم ژالین: ترکی
ژرفا: عمیق، عمیق ترین یا دورترین نقطه جایی
ریشه اسم ژرفا: فارسی
ژیکان: قطره‌ی باران (به مجاز) زلال و شفاف، زیبا و آرامش بخش
ریشه اسم ژیکان: کردی
ژینا: باهوش، نابغه، ژنیک
ریشه اسم ژینا: فرانسه
ژینوس: باهوش، نابغه، ژینا
ریشه اسم ژینوس: فرانسه
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (س)
ساناز: نام گلی؛ کمیاب، نادره
ریشه اسم ساناز: ترکی
سایان : منسوب به سایه، نام رشته کوهی در آسیای مرکزی
ریشه اسم سایان: کردی
سَروناز: سرو نورسته، سروی که شاخه‌های آن به هر طرف مایل باشد؛ نام نوایی در موسیقی ایرانی
ریشه اسم سَروناز: فارسی
سپینود : در شاهنامه دختر پادشاه هند (شنگل) و زن بهرام گور
ریشه اسم سپینود : فارسی
سونیا: (سو = نور + نیا) نورِ نیاکان، (در یونانی) خرد و عقل، دختر نور، دختری که در اجتماع رتبه بالایی داشته باشد.
ریشه اسم سونیا: ترکی
سَروین: شبیه سَرو؛ (در کردی) روسری و چارقد
ریشه اسم سَروین: فارسی
سَلین: سیل مانند؛ نام رودخانه‌ای در آذربایجان
ریشه اسم سلین: ترکی
ساتیا : از نامهای باستانی
ریشه اسم ساتیا : فارسی
سارا: خالص، نام زن حضرت ابراهیم(ع) و مادر اسحاق(ع)
ریشه اسم سارا: عبری
سارگل: گل زرد
ریشه اسم سارگل: فارسی
سارینا: خالص، پاک
ریشه اسم سارینا: فارسیپ
سامینا: مانند مینا؛ نام گلی
ریشه اسم سامیا: فارسی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (ش)
شوکا: نوعی گوزن بومی اروپا و آسیا؛ در مازندرانی به معنی آهو و غزال.
ریشه اسم شوکا: فارسی
شهگل: بهترین گل، گلِ شاهانه
ریشه اسم شهگل: فارسی
شِیدا: عاشق، دلداده؛ آشفته و پریشان
ریشه اسم شیدا: فارسی
شادگل: آن که چون گل شاداب است.
ریشه اسم شادگل: فارسی
شارونا: سرزمین پربار و حاصلخیز
ریشه اسم شارونا: آشوری
شایلی: بی همتا
ریشه اسم شایلی: ترکی
شکوفا: ویژگی گل یا غنچه‌ای که باز شده است، شکفته؛ (به مجاز) با رونق، پیشرفته، رشد یافته
ریشه اسم شکوفا: فارسی
شکیبا: صبور، برد بار، باشکیبایی.
ریشه اسم شکیبا: فارسی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف ص
صُراحی: ظرف شراب، ظرف شیشه‌ای شراب؛ شراب زلال؛ در تصوف مقام انس را گویند.
ریشه اسم صُراحی: عربی
صبرا: بردباری کردن در برابر سختیها و ناملایمتها، شکیبایی
ریشه اسم صبرا: عربی – فارسی
صوفیا : منسوب به صوفی
ریشه اسم صوفیا: عربی – فارسی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (ط)
طَراوت: تر و تازگی؛ (به مجاز) سامان و رونق
ریشه اسم طَراوت: عربی
طیلا: می پخته شده، شرابی که از جوشاندن فشرده انگور، مویز، یا خرما به دست می‌آید.
ریشه اسم طیلا: عربی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (ع)
عالمه : بانوی دانشمند، فرزانه
ریشه اسم عالمه : عربی
عالیه: مؤنث عالی،عنوانی احترام آمیز برای زنان، عالی مقام، نام دختر هارون الرشید، به روایتی نام دختر امام علی النقی(ع)
ریشه اسم عالیه : عربی
عامره : مؤنث عامر، آباد کننده
ریشه اسم عامره : عربی
عایشه : دارای حال نیکو، نام دختر ابوبکر و همسر پیامبر(ص)
ریشه اسم عایشه : عربی
عَدیله : مؤنث عدیل، مثل، مانند، همانند، هم شأن، هم وزن؛ همسر.
ریشه اسم عدیله : عربی
عذرا : دوشیزه، باکره، لقب مریم (ع) و لقب فاطمه (س)
ریشه اسم عذرا : عربی
عزالنسا : آن که موجب سربلندی زنان است.
ریشه اسم عزالنسا : عربی
عزت الزمان : آن که موجب بزرگی و سربلندی زمان خود است.
ریشه اسم عزت الزمان : عربی
عزت السادات : آن که باعث عزت و سربلندی سیدها است.
ریشه اسم عزت السادات : عربی
عسل: مایعی خوراکی که زنبور عسل می‌سازد، بسیار شیرین و دوست داشتنی
ریشه اسم عسل: عربی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (غ)
غَزل: نوعی شعر، شعر عاشقانه؛ در موسیقی ایرانی هر نوع سخن آهنگین که به آواز یا همراه سازها خوانده می‌شده است.
ریشه اسم غزل: عربی
غَزال : نوعی آهوی ظریف اندام و بسیار تندرو با چشمان درشت سیاه؛ (به مجاز) معشوقه‌ی زیبا
ریشه اسم غزال : عربی
غَزاله : نوعی آهو بره‌ی ماده؛ آفتاب، چشمه‌ی آفتابر
ریشه اسم غزاله : عربی
غمزه: حرکت چشم و ابرو برای برانگیختن توجه دیگری، کرشمه، ناز
ریشه اسم غمزه : عربی
غوغا : صدای بلند، بانگ و فریاد
ریشه اسم غوغا : عربی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (ف)
فاطیما: فاتیما
ریشه اسم فاطیما: عربی
فرانک: پروانه، از شخصیت های شاهنامه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین
ریشه اسم فرانک: فارسی
فرگل : دارای شکوه و زیبایی گل
ریشه اسم فرگل: فارسی
فرمهر: کسی که شکوه و عظمتی چون خورشید دارد. اسم دختر
ریشه اسم فرمهر: فارسی
فریال : دارای اندام و هیکل باشکوه، قوی و باشکوه، مرکب از فر (شکوه) + یال (گردن، بالای بازو)
ریشه اسم فریال: فارسی
فلورا: فلوریا، در رم باستان، الهه گل ها و بارآوری
ریشه اسم فلورا: لاتین
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (ک)
کاترین : پاک، بی آلایش
ریشه اسم کاترین: فرانسه
کارولین: نام ناحیه ای در آمریکای شمالی
ریشه اسم کارولین: فرانسه
کاملیا : گلی درشت و زیبا سفید و صورتی رنگ که در بهار ظاهر می شود.
ریشه اسم کاملیا: فرانسه
کامیلا: محافظ معبد، نام دختری جنگجو در افسانه تروا اسم دختر
ریشه اسم کامیلا: لاتین
کیارا : اندوه و ملالت، میل شدید به خوردن انواع خوردنی جات
ریشه اسم کیارا: فارسی
کیانا: طبیعت
ریشه اسم کیانا: سریانی
کیمیا : اکسیر، هر چیز نایاب و دست نیافتنی، افسون
ریشه اسم کیمیا: فارسی
کیناز: به کسر کاف، موجب افتخار پادشاه، دختری که پادشاه نازکش اوست، بانویی که در بین بزرگان عزیز است.
ریشه اسم کیناز: فارسی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (گ)
گلاره : مردمک چشم، به معنی هر دو چشم هم بکار می‌رود.
ریشه اسم گلاره: کردی
گلاسا: مانند گل، مرکب از گل و پسوند مشابهت
ریشه اسم گلاسا: فارسی
گلسان: گلسا، مانند گل
ریشه اسم گلسان: فارسی
گلوریا: فرانسه از لاتین، مجلل، بزرگ، سرافراز
ریشه اسم گلوریا: لاتین
گندم: دانه خوراکی غنی از نشاسته
ریشه اسم گندم: اوستایی – پهلوی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (ل)
لنیا: (فارسی- سنسکریت) دختر ملیح، نمکین، مرکب از لن (سنسکریت) + ی نسبت (فارسی) + الف تانیث
ریشه اسم لنیا: سنسکریت
لاله دخت: مرکب از لاله (گلی) + دخت (دختر)
ریشه اسم لاله دخت : فارسی
لاله رخ : لاله چهر، آن که چهره و صورتی سرخ و زیبا چون گل لاله دارد.
ریشه اسم لاله رخ : فارسی
لیدا: خانم، بانوی گرامی
ریشه اسم لیدا: لاتین
لیندا: قشنگ، زیبا
ریشه اسم لیدا : لاتین
لاله رو : لاله چهر، آن که صورتی زیبا به مثال گل لاله دارد.
ریشه اسم لاله رو: فارسی
لاله زار: زمینی که در آن لاله فراوان روییده است.
ریشه اسم لاله زار : فارسی
لامیا: نام شهری است از تسالی این شهر نام خود را به جنگ «لامیاک» که میان یونان و مقدونیه پس از مرگ اسکندر (323) درگرفت داده است امروز لامیا شهری است نزدیک خلیج لامیا
ریشه اسم لامیا: عربی
لیانا: بانوی درخشان و زیباروی، مرکب از لیان به معنای درخشان و الف تأنیث
ریشه اسم لیانا: فارسی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (م)
مَهشید: پرتو ماه، ماهتاب
ریشه اسم مهشید: فارسی
مَهگل: (مَه = ماه + گل)، 1- گلِ ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو
ریشه اسم مهگل: فارسی
مِهرسا: (مهر = خورشید + سا (پسوند شباهت))، مثل خورشید؛ (به مجاز) زیبارو
ریشه اسم مهرسا: فارسی
مِهرنیا : (مهر = مهربانی، محبت + نیا)، از نژادِ مهربانان؛ 2-(به مجاز) مهربان و با محبت
ریشه سم مهرنیا: فارسی
ماتیسا : ماهتیسا، در گویش مازندران ماه تنها
ریشه اسم ماتیسا: فارسی
ماریا : مریم، ماریا نوعی گشتار آوا شناختی از مریم در زبان‌های اسپانیایی و آسیایی است.
ریشه اسم ماریا: عبری
مانِلی: پری دریایی برایم بمان (بمان به نام علی، امام اول شیعیان)، در گویش مازندران بمان برایم، نامی دخترانه در شمال ایران، نام پسری در شعری از نیما یوشیج
ریشه اسم مانلی: فارسی
مانا: (دخترانه و پسرانه) ماندنی، پایدار؛ (در پهلوی) مانند و مانند بودن
ریشه اسم مانا: فارسی
مانیا : (پسرانه و دخترانه) (در پارسی باستان) خانه، سرای، (در پهلوی) برابر با واژه ی مان به معنی خانه و مسکن، معرب از یونانی، دیوانگی، جنون
ریشه اسم مانیا: یونانی
ماهک: خوبروی کوچک، معشوقک زیباروی و یا خوبروی دوست داشتنی
ریشه اسم ماهک: فارسی
ماهناز : (ماه + ناز = قشنگ، زیبا) ماهروی زیبا
ریشه اسم ماهناز: فارسی
مرسانا: هدیه خداوند
ریشه اسم مرسانا: عربی
ملیکا: گروهی از گیاهان علفی چند ساله از خانواده‌ی گندمیان که خودرو هستند. معشوقه زئوس
ریشه اسم ملیکا: یونانی
مونا: تک، یکتا، در متون ایران باستان به مُحبَّت هم معنا شده است، گل یاس، امید
ریشه اسم مونا: عربی
مهرآنا : (مهر = محبت و دوستی، مهربانی + آنا (ترکی)= مادر)، مهربانی و محبت و دوستی مادر؛ (به مجاز) مهربان و بامحبت
ریشه اسم مهرآنا: فارسی
مهسان: مهسا، مانند ماه، زیبا
ریشه اسم مهسا: فارسی
مهستا : (مهست = بزرگترین، مهمترین + ا (پسوند نسبت))، (به مجاز) دختر بزرگتر و مهمتر؛ دارای قدر و مرتبه ی عالی.
ریشه اسم مهستا: فارسی
میترا: مهر، خورشید؛ پیمان؛ مهر
ریشه اسم میترا: اوستایی – پهلوی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (ن)
نادیا: امید، آرزو
ریشه اسم نادیا: فرانسوی
نارمیلا: (ترکی- فارسی) شکوفه، غنچه، خصوصا شکوفه گل انار
ریشه اسم نارمیلا: فارسی
نارینا: دختر ظریف، بانوی تر و تازه، همچنین دختر بر افروخته و آتشین
ریشه اسم نارینا: فارسی – عربی
نازلی : ناز (فارسی) + لی (ترکی) دارای ناز و عشوه
ریشه اسم نازلی: فارسی
نانسی : نام شهری در فرانسه
ریشه اسم نانسی: فرانسوی
نایریکا: برگزیده، پسندیده، از اسامی قدیمی ایرانی
ریشه اسم نایریکا: فارسی
نکیسا : نام موسیقیدان مشهور در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی
ریشه اسم نکیسا : فارسی
نگار: نقش، تصویر، زیور، زینت، دختر یا زن زیباروی
ریشه اسم نگار: فارسی
نگین: سنگ قیمتی و زینتی که بر روی انگشتر، گوشواره، و جز آنها کار می‌گذارند.
ریشه اسم نگین: فارسی
نگینا: موسیقی، آواز
ریشه اسم نگینا:عربی
نوا: صدای آهنگین، نغمه،آواز، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی
ریشه اسم نوا: فارسی
نورا : نور (عربی) + ا (فارسی)، مؤنث انور درخشان، تابان
ریشه اسم نورا: فارسی – عربی
نوژان: درخت صنوبر و کاج
ریشه اسم نوژان: فارسی
نوشاد: نام شهری که زیبارویان آن معروف بوده‌اند.
ریشه اسم نوشاد : فارسی
نوشین : شیرین، خوشایند، دلپذیر، گوارا، خوش گوار
ریشه اسم نوشین: فارسی
نونا: برج حوت، نام مادر ابراهیم(ع)
ریشه اسم نونا: سریانی
نیکا: چه خوب است، خوشا، نام رودی در شمال ایران
ریشه اسم نیکا: فارسی
نیکو: خوب، زیبا
ریشه اسم نیکو: فارسی
نیکی: خوب بودن، خوبی، نیکوکاری، احسان
ریشه اسم نیکی: فارسی
نینا: زیبایی، خوش اندامی و ظرافت
ریشه اسم نینا: عبری
نیوشا : شنوا، شنونده
ریشه اسم نیوشا: فارسی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (و)
وانیا : هدیه با شکوه خداوند
ریشه اسم نیوشا: فارسی
ورونیکا: نام تیره‌ای از گیاهان که پوپک از آن دسته است.
ریشه اسم ورونیکا: فارسی
وناز: با وقار، متین
ریشه اسم وناز: کردی
ونوس: الهه زیبایی یونان، ستاره زهره
ریشه اسم ونوس: فرانسوی
ونوش: گل بنفشه
ریشه اسم ونوش: کردی
ویانا: فرزانگی، بخردی، دانایی
ریشه اسم ویانا: اوستایی پهلوی
ویدا: آشکار و هویدا
ریشه اسم ویدا: فارسی
ویشکا: نام روستایی نزدیک رشت
ریشه اسم ویشکا: فارسی
وینا: رنگارنگ، همچنین روشن و آشکار
ریشه اسم وینا: فارسی
ویونا: منسوب به وَیو، (به مجاز) عروس، دختری که عروس شده، نام روستایی در نزدیکی کاشان
ریشه اسم ویونا: فارسی
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (ه)
هانا: پناه، نفس، امید، فریاد
ریشه اسم هانا: فارسی
هلما: ستاره درخشان
ریشه اسم هلما: عربی
هلن: فرانسه از یونانی روشنایی، نور، در اساطیر یونان همسر منلاس پادشاه اسپارت که جنگ تروا به خاطر او روی داد.
ریشه اسم هلن: یونانی
هلنا: هلن
ریشه اسم هلن: یونانی
هلیا: خورشید
ریشه اسم هلیا: یونانی
هلینا : هلن، فرانسه از یونانی روشنایی، نور، در اساطیر یونان همسر منلاس پادشاه اسپارت که جنگ تروا به خاطر او روی داد.
ریشه اسم هلینا: یونانی
هورناز: خورشید زیبا
ریشه اسم هورناز: فارسی
هیلدا : نیرومند، قوی
ریشه اسم هیلدا: لاتین
اسم دخترانه شیک و خاص با حرف (ی)
یارگل : دوستی که همانند گل زیباست
ریشه اسم یارگل: فا
یارناز: دوست زیبا
ریشه اسم یارناز : فارسی
یارنوش: دوست و یاری که چون عسل شیرین و دلنشین است.
ریشه اسم یارنوش : فارسی
یاس : گلی زینتی با رنگهای سفید، زرد، سرخ و بنفش و بسیار خوشبو، گل منسوب به حضرت زهرا (س)
ریشه اسم یاس : فارسی
یافا: زیبایی، جمال، نام شهری قدیمی در ساحل مدیترانه
ریشه اسم یافا: عربی
یسنا: پرستش، بخشی از اوستا
ریشه: فارسی
یگانه: صمیمی، همدل، یکرنگ، بی همتا، بی نظیر، تنها و منحصر به فرد
ریشه اسم یگانه: فارسی
لنا: نصیب و بهره
ریشه اسم لنا: عربی
یارا: (دخترانه و پسرانه) توانایی، قدرت
ریشه اسم یارا: فارسی