متن زیبا درباره اهدای عضو و زندگی بخشیدن به دیگران
31 اردیبهشت روز “اهدای عضو” نامگذاری شده است. این که اعضای خانواده یک فردی که دچار مرگ مغزی شده است، تصمیم بگیرند اعضای بدن عزیز خود را اهدا کنند، کاری بسیار سخت و ناراحت کننده می باشد، اما وقتی بدانند تنها راه ادامه حیات برای بیماران مبتلا به نارسایی پیشرفته قلب و کبد و بهترین درمان برای مبتلایان به نارسایی کلیه، پیوند عضو است، ممکن است دست به این کار خیرخواهانه بزنند و با اهدای عضو عزیز خود جان این بیماران را که در لیست انتظار اهدای عضو هستند، نجات دهند. اهدای عضو کاری بسیار انسانی می باشد. در این مقاله چندین متن زیبا درباره اهدای عضو آورده شده است. برای دیدن نحوه دریافت کارت اهدای عضو، کلیک کنید.
متن زیبا درباره اهدای اعضای بدن بعد از مرگ
هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق…
31 اردیبهشت روز ملی اهدای عضو مبارک باد
و در انتظار یک نفس آسوده، ۳۱ اردیبهشت روز اهدای زندگی گرامی باد.
آفتاب لب در گاه شماست، که اگر در بگشایید به رفتار شما می تابد…
اهدای یک عضو، اهدای یک زندگی است…
آنها نیاز ندارند با “ما”بیایند
خوشبخت ترينِ آدم ها، بعد از مرگ زندگی ميبخشند. يادمان باشد! زندگى را هم مى شود، اهدا كرد!
اگه دوست دارين بعد از شما اعضای بدنتون هنوز هم تو اين دنيا نفس بكشن و زندگی چند نفر رو به جريان بندازن، همين امروز برای گرفتن کارت اهدای عضو اقدام كنيد.
اهدای عضو ، اهدای زندگی به افراد نیازمند اقدامی خداپسندانه در جهت حفظ زندگی انسان ها است.
فرصتی دوباره برای زیستن که نوید بخش ضرب آهنگ خوش زندگی به بیماران و خانواده های آنان می شود و امید به فردایی بهتر را در وجود آنها بارور می سازد. خوشا آنان که با جسم سردشان گرمای هستی به دیگران می بخشند.
اعضا خود را به خاک نسپارید
آن را اهدا کنید
من به مرگی فکر می کنم که زندگی هدیه می دهد
من یک حامی اهدای عضو هستم
بودن یا نبودن
مسئله این نیست!
اتفاقا این جنس بودن یا نبودن است که مسئله است،
نه اینکه بود ونبودت فرق کند ها،نع!
این فرق بود و نبود که از فانوس نفتی هم برمی آید.
حرف از آدمی است،
اینکه بودنت
حتی در نبودت حس شود
اینکه آنقدر وسیع شده باشی
که گستره ای نمانده باشد که
به اشغال بودن تو درنیامده باشد.
همان ابر انسانی که دی شیخ
با چراغ پی اش میگشت
و خیال نکن حالا که اسمش بزرگ شد دست نیافتنی است،
نه اتفاقا آنچنان شدنی است
که گاه از فرط سادگی
به چشم نمی آید
شبیه همین طلوع
ساده ی خورشید.
به راستی چقدر عجیب است که بخشی از اعضای بدن فردی که دنیای خود را عوض کرده، در بدن فرد دیگری که زنده است به یادگار بماند. به این معنی که شاید بخشی از اعضای فرد مرگ مغزی شده، پازل ناتمام فرد محتاج به عضو را تکمیل کند.
و اینجاست که پایان یک زندگی، شروع زندگی دیگری را رقم میزند و در حالی که عزیزان یکی بیمار در حال وداع با سفرکرده ی خود هستند و با اشک چشمان خود، او را راهی اتاق عمل میکنند تا شروعی دوباره را به تماشا بنشینند، همراهان بیمار گیرنده نیز اشک شوق میریزند و به پاس این لطف الهی تا ابد شکرگزار پروردگار هستند.
“سی و یک اردیبهشت روز ملی اهدای عضو، اهدای زندگی”
متن درباره اهدای اعضا
حصار زندگی کوتاهه اما بین زمین و آسمون اسیری….
گاهی برای لمس دلدادگی باید بخاطر کسی بمیری، نمیشه دنیا رو بسازی اما میشه که یه کلبه رو آباد کرد
من که اسیر قفسم می فهمم باید کبوتراررو آزاد کرد….
پایان خوب قص ی کسی باش که کوله بارشو یه عمره بسته، روزای تقویمشو خط می زنه، چشم انتظار مردنش نشسته
نبض نفس برید ی یه آدم داره دل تو رو صدا می کنه….
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر درباره اهدای عضو
من به راز ققنوس ایمان دارم
و به پیوند دو روح
چه هراسم باشد،
گر ز این شعله ی آخر
دو سه شمعی خیزد؟
شعر نو در مورد اهدای اعضا
یک تن به چندین تن نشانده مُهر خوبی
این عادت عشق است با تفسیر خسته
آن مادری که داده اعضای گُلش را
صد ها فرشته کرده بر این کار سجده
جانی که از خود می دهد بر غیر جانش
این عبد از خود بر خدایش دیده بسته
از عرش می آید صدا، احسنت احسنت
این اشرف مخلوق با عشق عهد بسته
جزئی ز خود را داده تا جانی نمیرد
صد بارک اله، بین ملائک دس …
اهدای عضو _ اهدای زندگی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
متن زیبا درباره اهدای اعضا – متن زیبا درباره اهدای عضو
پس از پرواز رهایی قلب رنجورم را به قاب سرد سینه ای هدیه می بخشم تا هم نوای جسم دیگری سرود مهر را از نو بخواند و در عمق زلال هر آیه فریاد زند…
هنوز هم …دوستت دارم ..گرچه دیگر نیستم…
این قلب خسته، در نبود من… وارث ترانه ی، دوستت دارم خواهد ماند…
و تا همیشه این فریاد را بر لب می نشاند…
گرچه بسی شکسته است…
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر نو زیبا در مورد اهدا کردن اعضای بدن
اگر مرگ روزی به من چیره شد
سیه پیشِ چشمم جهان تیره شد
نبخشیدم اعضای سالم به گور
به ذهنم کند حالِ ناخوش خطور
بر آن کس که می نالد از درد دل
به است دل به او داد نه بر خاک و گِل
نخواهم شدن سوتک و نی لَبَک
نه هم کوزه با سرنوشتِ تَرَک
نگفتم که با کوزه گر دشمنم
نه عذری پیِ کودکان جستنم
اگر دل نبخشم به جسم دگر
نباشد دگر کودک و کوزه گر
الا وارثان تنِ بی دمَم
به اهدای عضوم من امضا دهم
خوشا آن که این گونه آرد بجای
نکو بندگی را به پیش خدای
همچنین بخوانید: اهدای خون، اهدای زندگی
زندگی ادامه دارد چه من باشم، چه نباشم.
وقتی پایان زندگی من می تواند به آغاز دوباره زندگی دیگران بیانجامد. چرا من یک جان بخش نباشم؟
اهدای عضو، اهدای زندگیاهدای عضو مرهمی بر زخم دلالی و فروش عضو
وصیت انیشتین در مورد اهدای عضو پس از مرگ
روزی فرا خواهد رسید که جسم من آن جا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای که از چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان رفته است، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم می گذرند.
آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است.
در چنین روزی، تلاش نکنید به شکل مصنوعی و با استفاده از دستگاه، زندگیم را به من برگردانید و این را بستر مرگ من ندانید. بگذارید آن را بستر زندگی بنامم. بگذارید جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند.
چشم هایم را به انسانی بدهید که هرگز طلوع آفتاب، چهره یک نوزاد و شکوه عشق را در چشم های یک زن ندیده است.
قلبم را به کسی هدیه بدهید که از قلب جز خاطره ی درد هایی پیاپی و آزار دهنده چیزی به یاد ندارد.
خونم را به نوجوانی بدهید که او را از تصادف ماشین بیرون کشیده اند و کمکش کنید تا زنده بماند تا نوه هایش را ببیند.
کلیه هایم را به کسی بدهید که زندگیش به ماشینی بستگی دارد که هر هفته خون او را تصفیه می کند.
استخوان هایم، عضلاتم، تک تک سلول هایم و اعصابم را بردارید و راهی پیدا کنید که آن ها را به پا های یک کودک فلج پیوند بزنید.
هر گوشه از مغز مرا بکاوید، سلول هایم را اگر لازم شد، بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهند تا به کمک آن ها پسرک لالی بتواند با صدای دو رگه فریاد بزند و دخترک ناشنوایی زمزمه باران را روی شیشه اتاقش بشنود.
آن چه را که از من باقی می ماند بسوزانید و خاکسترم را به دست باد بسپارید، تا گل ها بشکفند.
اگر قرار است چیزی از وجود مرا دفن کنید بگذارید خطا هایم، ضعف هایم و تعصباتم نسبت به همنوعانم دفن شوند.
گناهانم را به شیطان و روحم را به خدا بسپارید و اگر گاهی دوست داشتید یادم کنید. عمل خیری انجام دهید، یا به کسی که نیازمند شماست، کلام محبت آمیزی بگویید.
اگر آن چه را که گفتم برایم انجام دهید، همیشه زنده خواهم ماند …
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
متن در مورد کارت اهدای عضو
کاش می شد کارت اهدای عضوم را پس دهم
گر بمیرم
گر بخواهند بشکافند این کالبد منحوس را
آبرویم می رود، دکتران پیش خود خواهند گفت
طفلکی دلش بوی گند رفاقت می دهد
گالری عکس: عکس پروفایل اهدای خون
متن کوتاه درباره اهدای اعضا – شعر درباره اهدا عضو
در خاطرات عالم خاکی نشسته
این کار انسانی که با حق عهد بسته
یک تن که ایثارش ندارد حد و مرزی
از خود ، تنش را بر رخ آلاله بسته
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
متن در مورد اهدای عضو
کاش بعد مرگم قلبم را به کسی بدهند که عاشق باشد! من آسوده بمیرم و او آرام آرام زندگی کند!
تا شاید روزی شاعر شود و مردمان سرزمینم شعر هایش را دست به دست بچرخانند… خدا کند حالشان بهتر شود !
و تو ای نازنین آن گاه که به دیـدارم آمدی از ته دل در گوشم بخوان “آسوده بخواب، من امانت دار خوبی هستم.”
نمی خوام که آسون فراموش بشم
نمی خوام تنم زیر خاک گم بشه
بگیر قلبمو بعد از این مال تو
می خوام طرح لب هات تبسم بشه