متن زیبا درباره گل آفتابگردان | شعر و جملات زیبا در مورد گل آفتابگردون
مزرعه گل آفتابگردان بسیار زیبا و جذاب می باشد. چه عکس های زیبا و عاشقانه ای که می توانید در مزرعه گل آفتابگردان بگیرید و با آن عکس ها خاطره های خوش را ثبت کنید. گل آفتابگردان همیشه منتظر خورشید می باشد و همیشه گل هایش به سمت خورشید باز می شوند. گل آفتابگردان نماد امید است زیر همیشه امیدوار به طلوع خورشید و آفتاب می باشد. در مطالب زیر متن زیبا درباره گل آفتابگردان شامل شعر و جملات زیبا درباره گل آفتابگردون و همچنین چندین شعر زیبا در مورد گل آفتابگردان آورده شده است. همچنین از بک گراند گل آفتابگردان برای موبایل دیدن کنید.
شعر و متن های زیبا درمورد گل آفتابگردان
متن کوتاه در مورد گل آفتابگردان
من گل آفتابگردانم، سر قلبم را هر جا که نورت باشد سمت تو می چرخانم…
********************
متن عاشقانه درباره گل آفتابگردان
دلی که به راستی عاشق شده باشد، هیچ گاه عشق را فراموش نمی کند بلکه عشق را تا پایان عمر ادامه می دهد همچون گل آفتابگردان که خدای محبوب خویش، خورشید را هنگام غروب با همان چشم می نگریست که هنگام طلوع بر او گشوده بود.
بیشتر بخوانید: متن زیبا درباره طلوع خورشید امیدبخش و عاشقانه
متن خاص در مورد گل آفتابگردان
برای پروازم آسمانی نیست، مرا به پرواز چکار…؟
در ثانیه هایی که بال هایم همراهی ام نمی کنند و من به آمدن ها می اندیشم، آمدن هایی بی دلیل، که رفتن هایی بی خداحافظ می شوند و تاریک برای تمام روز هایم….
بیچاره آفتابگردان، همچنان در انتظار است و بی خبر، از هبوط و سقوط اطرافش…
بی خبر از آمدن های عاشقانه و رفتن های بی محبت از نماندن ها…..
بیچاره آفتابگردان همچنان منتظر است، بی خبر از رفتن خورشید…..
********************
متن زیبا درباره گل آفتابگردون
من دل سپرده ام به رویای آفتاب، هر جور که باشد حال و هوایت ابری….. بارانی…..طوفانی
برای من که گل آفتابگردان توام، آفتاب باش….امید باش!
متن خاص و زیبا در مورد گل آفتابگردون
آفتابگردان پیرو است
پیرو نور
می چرخد به سمت نور
نورانی ترین نور،
منبع نور
چه زیباست هر کس که بتواند دست دیگری را بگیرد و ببرد به سمت نور.
********************
متن امیدوارانه در مورد گل آفتابگردان
همیشه به بخش روشن تر زندگی نگاه کنید، درست مانند گل آفتابگردان که به سوی آفتاب نگاه می کند نه به ابر های سیاه….
بیشتر بخوانید: متن زیبا درباره گل نرگس
متن قشنگ در مورد گل آفتابگردان
شب شد، خورشید رفت، آفتابگردان عاشق
به دنبال آفتاب آسمان را جست و جو می کند، ناگهان ستاره ای چشمک زد، آفتابگردان سرش را پایین انداخت…
گل ها خیانت نمی کنند.
********************
متن طولانی در مورد گل آفتابگردون
گل آفتابگردان رو به نور میچرخد و آدمی رو به خدا
ما همه آفتابگردانیم
اگر آفتابگردان به خاک خیره شود و به تیرگی، دیگر آفتابگردان نیست
آفتابگردان کاشف معدن صبح است و با سیاهی نسبت ندارد
این ها را گل آفتابگردان به من میگفت و من او را که خورشید کوچکی بود در زمین تماشا میکردم
هر گل برگش شعله ای بود و دایره ای داغ در دلش میسوخت
آفتابگردان به من گفت:” وقتی دهقان بذر آفتابگردان را میکارد، مطمئن است که او خورشید را پیدا خواهد کرد.”
آفتابگردان هیچ وقت چیزی را با خورشید اشتباه نمیگیرد
اما انسان همه چیز را با خدا اشتباه میگیرد
آفتابگردان راهش را بلد است و کارش را میداند
او جز دوست داشتن آفتاب و فهمیدن خورشید، کاری ندارد
او همه ی زندگی اش را وقف نور میکند
در نور به دنیا می آید و در نور میمیرد
نور میخورد و نور میزاید
دل خوشی آفتابگردان تنها آفتاب است
آفتابگردان با آفتاب آمیخته است و انسان با خدا
بدون آفتاب، آفتابگردان میمیرد، بدون خدا، انسان
آفتابگردان گفت: “روزی که آفتابگردان به آفتاب بپیوندد، دیگر آفتابگردانی نخواهد ماند و روزی که تو به خدا برسی، دیگر تویی نمی ماند.”
و گفت: “من فاصله هایم را با نور پر میکنم، تو فاصلههایت را چگونه پر میکنی؟”
آفتابگردان این را گفت و خاموش شد
گفت و گوی من و آفتابگردان ناتمام ماند
زیرا که او غرق در آفتاب شده بود
جلو رفتم بوییدمش، بوی خورشید میداد
تب داشت و عاشق بود
خداحافظی کردم
داشتم میرفتم که نسیمی رد شد و گفت: “نام آفتابگردان همه را به یاد خدا خواهد انداخت.”
آن وقت بود که شرمنده از خدا رو به آفتاب گریستم.
شعر در مورد گل آفتابگردان از محمدرضا شفیعی کدکنی
نفست شکفته بادا و ترانه ات شنیدم
گل آفتابگردان!
نگهت خجسته بادا و شکفتن تو دیدم
گل آفتابگردان!
به سحر که خفته در باغ، صنوبر و ستاره
تو به آب ها سپاری همه صبر و خواب خود را
و رصد کنی ز هر سو، ره آفتاب خود را
نه بنفشه داند این راز، نه بید و رازیانه
دم همتی شگرف است تو را درین میانه
تو همه در این تکاپو
که حضور زندگی نیست
به غیر آرزو ها و به راه آرزو ها، همه عمر، جست و جو ها.
من و بویه ی رهایی، وگرم به نوبت عمر
رهیدنی نباشد
تو و جست و جو وگر چند، رسیدنی نباشد
چه دعات گویم ای گل!
تویی آن دعای خورشید که مستجاب گشتی
شده اتحاد معشوق به عاشق از تو، رمزی
نگهی به خویشتن کن که خود آفتاب گشتی!
متن های زیبا: متن در مورد صدای زیبا
شعری درباره گل آفتابگردان
تمام خاطراتت را از کاشت تا برداشت
از مزرعه تا گنجشک
سنگ پشت سنگ
نشانه رفتم
تا شاید بشکند در آفتاب نگاه من
طرز چرخش معصومانه نگاه تو
اما وقتی از تو مینویسم
از انگشتانم آفتاب میریزد
گل آفتابگردان من
********************
شعر زیبا در مورد گل آفتابگردان
تو چراغ آفتابی، گل آفتابگردان!
نکند به ما نتابی، گل آفتابگردان!
گل آفتاب ما را لب کوه سر بریدند
نکند هنوز خوابی؟ گل آفتابگردان!
نه گلی فقط، که نوری، نه که نور، بوی باران
تو صدای پای آبی، گل آفتابگردان!
نه گلی، نه آفتابی، من و این هوای ابری
نکند به ما نتابی! گل آفتابگردان!
تو بتاب و گل بیفشان، «سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی»، گل آفتابگردان!
********************
شعر خاص درباره گل آفتابگردان
بیتابتر از جان پریشان در تب
بیخوابتر از گردش هذیان بر لب
بی رؤیت روی او بلاتکلیفم
مثل گل آفتابگردان در شب
********************
شعر درباره گل آفتابگردان از قیصر امین پور
مردی که طلایهدار مردان خداست
از طایفهی نورنوردان خداست
قطبی که در مدار چشم او قبلهنماست
قلبش گل آفتابگردان خداست
********************
شعر عاشقانه درباره گل آفتابگردون
پرگار می شوم دور عاشقانه هایت
که خورشید بودن آنقدر به تو می آید
که تمام قاره ها را در مغربت بخوابانی
و هر صبح از شرق آغوشم طلوع کنی
آنقدر که آفتابگردان ها به اتاقم حسادت کنند
********************
شعر نو و عاشقانه در مورد گل آفتابگردان
دست من اگر بود
زمین آبادی داشتیم
خانه ی کوچکی
باغچه ی مملو ریحانی
اطلسی های خوش رنگی
اتاقی با پرده های آبی گلدار
و تخت دو نفره ای کنار پنجره
رو به روی درخت سیب
کنار قیل و قال گنجشک های عزیز
و هر صبح ابری
گل آفتابگردان بیداری یکدیگر می شدیم
امروز صبح خواستم به تو یاد آوری کنم که هر روز که بیدار می شوم
قلبم با عشق تو گل می دهد و این تا ابد ادامه خواهد داشت
بیشتر بخوانید: جملات و متن زیبا در مورد زندگی
شعر زیبا و خاص راجع به گل آفتابگردان
طوفانهایی سر چهار راه ها ایستادهاند
و انتظار مرا میکشند و من به زورق نامت محتاجم
آفتاب را به سمت خانه تو کج کردهام
گل آفتابگردان وان گوگ!
حضور تو، چون شمعی ته دره کافی است
که مثل پلنگی به دامن زندگی درافتم
قرص ماه حل شده در آسمان!
مکش انتظار دیگر، گل آفتابگردان!
که سپیده خورده خنجر، گل آفتابگردان!
********************
شعر زیبا از احمد شاملو در مورد گل آفتابگردان
شب شد
خورشید رفت
آفتابگردان عاشق به دنبال آفتاب آسمان را جستوجو میکرد
ناگهان ستارهای چشمک زد
آفتابگردان سرش را پایین انداخت
گل ها خیانت نمی کنند.
وقتی که نخستین باران پاییز
عطش زمین خاکستر را نوشید
و پنجرهی بزرگ آفتاب ارغوانی
به مزرعهی بردگان گشود
تا آفتابگردانهای پیشرس به پا خیزند.
برادرهای هم تصویر!
برای یک آفتاب دیگر
پیش از طلوع روز بزرگش گریستیم.
********************
شعری زیبا از درباره گل آفتابگردان
من عاشق شدم
پایین ساحل
جایی که آب شیرین بود
و هوا شیرینتر
و یک مزرعه از گل های آفتابگردان
تو یکی از گل ها را چیدی
و لای موهایم گذاشتی
به من گفتی که زیبا هستم
و من حرفت را باور کردم …
********************