متن زیبا درباره بوی باران (مجوعه متن های خاص)

این مطلب رو با دوستان خود به اشتراک بگذارید

بیشتر باران ها در فصل های بهار و پاییز می بارند، عاشق ها در زیر باران های بهاری و پاییزی قدمی می زنند و از هوای بارانی و بوی باران و بوی خاک نم خورده لذت می برند. در روز های بارانی می توان لحظات رمانتیک و عاشقانه ای را ثبت کرد. مجموعه ای از بهترین متن ها، شعر ها و جملات احساسی و عاشقانه در مورد بوی باران به شما ارائه می شود. در این پست متن زیبا درباره بوی باران برای شما همراهان سایت مینویسم گرد آوری شده است. برای دانلود صدای باران با کیفیت بالا، کلیک کنید.

مجموعه متن زیبا درباره بوی باران

 

یه رابطه عجیبی هست
بین بارون و بوی خاکِ بارون خورده
و هوسِ با تو قدم زدن و نبودن تو …
یه رابطه عجیبی هست
بین بهار و عاشق شدن
و نبودن تو …
یه تساویِ عجیبی هست
بین منو نبودن تو …
یه تساویِ بی انصافِ عجیبی هست

شعر زیبا درباره بوی باران

فصل باران است بارانی شویم

از درون جوشیم و طوفانی شویم

بوی خاک و بوی نمناک چمن

کیف دارد زیر باران تر شدن

در تمام قطره ها تکثیر شو

زیر باران خدا تطهیر شو . . .

متنی درباره بوی باران

می گویند باران که ببارد، بوی خاک باران خورده بلند می شود

پس چرا این جا، باران که می بارد

عطر خاطره ها می پیچد…. ؟

متن خاص در مورد بوی باران

کار دشواری نکرده ام!

فقط به زانو در نیامدم

فقط تاریکی را از تکلم بیهودگی باز داشته ام …

دشوار نیست…

شما هم بگویید نور!

بگویید امید

بگویید عشق !

آدمی چیزی شبیه به بوی خوش باران است …

متن زیبا درباره بوی باران

زندگى موسیقى گنجشک هاست

زندگى باغ تماشاى خداست…

زندگى یعنى همین پرواز‌ ها، لبخند‌ ها، آواز‌ ها…

زندگی ذره‌ ي کاهیست، که کوهش کردیم،

زندگی نام نکویی ست، که خوارش کردیم،

زندگی نیست بجز بوی باران بهار،

زندگی نیست بجز مشاهده یار

زندگی نیست بجز حرف محبت…..

متن قشنگ در مورد بوی باران

به یاد دارم …

آن روز بارانی را، دویدن در گل و لای باران

آب باران را، بوسه های عاشقانه و آغوش هم را و لمس صورت های خیس یکدیگر

به یاد دارم …

رقصیدیم و عشق ورزیدیم

ریزش قطرات باران را تماشا کردیم و بوی خوش باران را استشمام کردیم!

ما در این باران عاشق شدیم و شادی کردیم

ما در هر لحظه زندگی کردیم

و لذت بردیم … از باران گرم و رمانتیک

به یاد دارم …

عشق شور انگیزمان را در آن هوای عاشقانه…

متن کوتاه درباره بوی باران

عشق تنها چیزی است که نمی توانی توصیفش کنی

مانند ظاهر یک گل رز،

بوی باران،

یا احساس جاودانگی

شعری زیبا از قیصر امین پور درباره بوی باران

ای که بوی باران شکفته در هوایت
یاد از آن بهاران که شد خزان به پایت

شد خزان به پایت بهار باور من
سایه بان مهرت نمانده بر سر من

جز غمت ندارم به حال دل گواهی
ای که نور چشمم در این شب سیاهی

چشم من به راهت همیشه تا بیایی
باغ من، بهارم، بهشت من کجایی

جان من کجایی، کجایی، که بی تو دل شکسته ام
سر به زانوی غم نهادم به گوشه ای نشسته ام

آتشم به جان و خموشم چو نای مانده از نوا
مانده با نگاهی به راهی که می رود به نا کجا

ای گل آشنا، بی قرارم… بیا
وای از این غم جدایی
وای از این غم جدایی

یک متن درباره بوی باران

چقدر این صدا برایم آشناست

صدای هق هق گریه های آسمان را می گویم صدای بارش باران را

بار ها آن را از اعماق وجودم شنیده ام صدایی است که رنگ تنهایی دارد،

بوی باران، بوی فراق و درد دوری…..

متن زیبا درباره بوی باران پاییزی

باز پاییز آمد و باز به انتظار باران پاییزی نشسته ایم….

تا به پاس آن روز نخست آشنایی خاطره ها را زنده کنیم!

آری باران پاییزی که می بارد، بوی خاک نه بوی خاطره از آن ناشی می شود…..

متن زیبا درباره بوی باران و بوی خاطره ها

بوی باران، با خود بوی خاطره می آورد….

یکی خاطره روز عاشقانه خود را با محبوب سابقش به یاد می آورد که اکنون پیش او نیست و بایستی تک و تنها اینک در زیر باران قدم بر دارد….

یکی هم خاطرات گذشته پر فروغ خود را با یارش به خاطر می آورد و برای ثبت مجدد این خاطره دل انگیز تجدید خاطره ای می کند….

و یکی هم که در عشق هیچ گاه موفق نبوده است، تنهایی خود را با باران تقسیم می کند تا هر دو در زیر باران گریه کنان قطره قطره اشک را بر زمین ریزند….

آری باران با خود بوی خاطره می آورد و بوی خاک را می شوید!!

متن عاشقانه درباره بوی باران

جایت کنارم خالیست

مثل نبات کنار چای

مثل گلپر روی انار

مثلِ بوی نم وقت باریدن باران

مثل برگ‌ های طلایی در پاییز

همینقدر ساده

همینقدر مهم

همینقدر حیاتی..

متن زیبا درباره بوی خاک پس از بارش باران

کاش با تو نسبتی داشتم

مثل بهار که با شکوفه پرتقال

بوی خاک که با قطره های باران

یا اندوه که با سکوت ماه…

کاش با تو نسبتی داشتم

شعر نو در مورد بوی باران

ای آسمانی ترین معشوق در لحظه اوج عشق

بر من ببار، ببار…

تا تَنم در آغوشت بوی خاک باران خورده بگیرد

مگر نه این که بوی خاک باران خورده، بوی عشق است؟

بر من ببار تا از پیکرم، بوی عشق برخیزد…

شعری زیبا از سهراب سپهری در مورد بوی باران بهاری

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک،
شاخه‌ های شسته، باران خورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپید،
برگ های سبز بید،
عطر نرگس، رقص باد،
نغمة شوق پرستو های شاد،
خلوت گرم کبوتر های مست …
نرم نرمک می‌ رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار!

خوش به حال چشمه‌ ها و دشت ها،
خوش به حال دانه‌ ها و سبزه‌ ها،
خوش به حال غنچه‌ های نیمه باز،
خوش به حال دختر میخک که می‌ خندد به ناز
خوش به حال جام لبریز از شراب،
خوش به حال آفتاب.

ای دل من، گرچه در این روزگار
جامة رنگین نمی‌ پوشی به کام،
بادة رنگین نمی‌ بینی به جام،
نقل و سبزه در میان سفره نیست،
جامت از آن می که می‌ باید تهی است،
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم!
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب!
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار.

گر نکوبی شیشة غم را به سنگ؛
هفت رنگش می‌ شود هفتاد رنگ!

متن ادبی در مورد بوی باران

شهریور دختر ته تغاری تابستان، عجیب بوی پاییز میدهد، بوی باران، نگاه آفتابش هم دیگر آنقدر سوزان نیست.
شهریور انگار اصلا دختر تابستان نیست …

شعر درباره ی بوی باران

جمعه بوی عطر باران میدهد
بوی نعنا،بوی ریحان میدهد

بوی سبز آب پاش مادرم

بوی خاک نرم گلدان میدهد

جمعه بوی اطلسی های سفید

بوی نان،بوی نمکدان میدهد

متن در مورد بوی نم باران

امروز همه چيز دست به دست هم داده تا ترا هر لحظه در ياد من آورد
اين هواي ابری،
بوی نم باران،
رنگ آسمان،
ساعت جلوی آينه
خدا غروب را بخير كند …

متن در مورد بوی نم باران

صبح می آید ، مرا جان می دهد
شعرهایم ، بوی باران می دهد

صبح می آید تازه تر از بوی گل
رو نمایی می کنم از روی گل

صبح ، سرشار حس بودن است
جاده های عشق را پیمودن است

متن درباره بوی خاک پس از بارش باران

من شاید از معدود کسانی‌ باشم که معتقدم و واقعا بر این باور هستم که خوشبختم

که طعم شیرین خوش بختی را بارها و بارها و بارها چشیده‌ام .

من زنی‌ هستم که از برق نگاه یک نوازنده سیاه پوست خوش بخت می شود .
من از بوییدن یک گل نیمه پلاسیده یاس در دست پسرم خوش بخت می شوم

من از دستی‌ که یواشکی یک شیرینی‌ کوچک در بشقابم می‌گذارد خوشبخت می شوم .
از لبخند پنهانی مرد فروشنده که چیزی را به من گرانتر فروخته خوشبخت می شوم .
از بوی خاک باران زده شب قبل خوشبخت می شوم .
از صدای تاس تخته نرد

از بوی عطر هل چای دو غزال

از قرمزی یک تربچه میان یک دسته نعناع خوشبخت می شوم
من از بستن چمدان ، حتی از باز کردن آن خوشبخت می شوم
. من تمام صبح‌هایی‌ که بدون سردرد بیدار می شوم خوشبختم
. همه روزهایی که حتی یک گدا نمی‌بینم خوشبختم .
من با هر گیلاس شرابی‌ که پر و خالی‌ می شود خوشبخت تر می شوم
. با هر زمستانی که بهار می شود

با هر کبوتری که آزاد می شود
خوشبخت تر می شوم .
من برای هر نفسی که با عشق می کشم خوشبخت می شوم
. من از اینکه به جرات میتوانم بگویم زنی‌ هستم خوشبخت ، خوشبخت تر می شوم .

متن کوتاه در مورد بوی باران

ای عشق تو بوی خوب باران داری
وز هرچه خوش است صدهزاران داری

رؤیای منی ولی به خود می گویم
هر لحظه تو احتمال امکان داری!

متن در مورد بوی خاک پس از باران

اولین فصل سال بهار نیست پاییز است
که می آید و تو را چنان عاشق میکند که خودت هم نمیفهمی کی و از کجا این عشق آمد و تو را چنان دلبسته کرد که ثانیه به ثانیه ات در فکر دیگری سپری میشود.
پاییزی که بوی خاک باران زده اش تا هزار فرسنگی آدم را مست میکند.
خیابانهای دو نفره ای که با خیالت ساعتها میتوان پیمود.
کاش شروع مهر با پاییز نبود،
چطور میشود هم درس خواند و هم عاشقی کرد.

 

نظرات