بیوگرافی مجتبی شکوری و داستان زندگی شخصی و کاری اش + عکس

در این پست بیوگرافی مجتبی شکوری به شما ارائه می شود، یک بیوگرافی کامل از دوران کودکی، تحصیلات، شغل، همسر مجتبی شکوری برای شما عزیزان تهیه کرده ایم. اگر مایل به شناخت بیشتر این شخصیت (مجتبی شکوری) هستید، در این پست با ما همراه باشید.

زندگینامه مجتبی شکوری

• نام: مجتبی شکوری
• محل تولد: تهران
• تاریخ تولد: 21 اردیبهشت 66
• اسم همسر مجتبی شکوری: نیلوفر
• رشته تحصیلی: مهندسی مکانیک، علوم سیاسی
• شغل: معلم

حتما بخش هایی از صحبت های مجتبی شکوری و خاطرات شیرین او از دوران معلمی اش را در برنامه کتاب باز شنیده اید. مجتبی شکوری فرزند پدر و مادر فرهنگی و معلم بود که بسیار به درس و تحصیل او اهمیت می دادند، اما بر خلاف خواسته آن ها او اصلا به درس و مدرسه اهمیتی نمی داد و بسیار بازیگوش بود تا جایی که از مدرسه اخراج شد. خودش در این باره می گوید لحظه ای که دیدم پدرم به خاطر شیطنت های من گریه می کند تصمیم تاریخی زندگی ام را گرفتم و به خودم گفتم من باید پدر و مادرم را خوشحال کنم.

او بعضی روزها تا 17 ساعت درس خواند و نتیجه تلاش هایش قبولی در دانشگاه شریف با رتبه 48 و در رشته مهندسی مکانیک بود. او هدفش از این همه تلاش را خوشحالی پدر و مادرش می داند. اما او علاقه ای به مکانیک نداشت و 6 سال طول کشید تا لیسانس خود در رشته مکانیک را بگیرد. در این دوران با همسر خود آشنا شد.

مجتبی شکوری عاشق فلسفه بود و اکنون بعد از دریافت دکترای علوم سیاسی همچنان خودش را معلم می داند و عاشق کتاب خواندن است. او عشق را چیزی که در فیلم ها میبینیم نمی داند. او در بخشی از صحبت هاش می گوید عشق یعنی زنی که منتظر است همسرش از سرکار برگردد…

لحظه ی دارچین مجتبی شکوری

داستانی از مجتبی شکوری که آن را به نام لحظه دارچینی معرفی می کند می تواند بسیار تامل برانگیز باشد.

ماجرا مربوط به زمانی است که مجتبی شکوری لکنت زبان داشته و می خواسته جوکی را برای بچه های مدرسه تعریف کند اما از شدت لکنت بچه ها او را مسخره می کنند و در ان لحظه احساس می کند خیلی تنها و ناامید است وباید از همه آرزوهایش دست بردارد او این لحظه را لحظه دارچینی معرفی می کند.

او می گوید:

دنیا پر از لحظه های دارچینی هست. لحظه هایی که وجود شما پر از یاس و ناامیدی هست و سیاهی کل دنیات رو در بر گرفته ولی همون لحظه که حرف میزنی و تو لحظه‌ی اشک هات، بلند میشی اون لحظه است که لحظه دارچینی رو شکست دادید.

انتخاب رشته ام اشتباه بود!

مجتبی شکوری در رشته مهندسی مکانیک وارد دانشگاه صنعتی شریف شد، اما خودش می گوید انتخاب رشته ام اشتباه بود!

رشته مکانیک را انتخاب کردم، زیرا در مدرسه استعدادهایمان شناخته نمی شود.

من در رشته مکانیک مانند آلیس بودم در سرزمین عجایب، یعنی من آمده بودم اما با چرخ دنده ها نمی چرخیدم و به تنش برشی در جان تیرهای باردار هیچ علاقه ای نداشتم ولی به شدت عاشق فلسفه بودم، برای این که به رشته مکانیک علاقه نداشتم، 6 سال طول کشید تا با معدل 12/6 فارغ التحصیل بشوم.

لکنت زبان مجتبی شکوری در دوران کودکی

مجتبی شکوری در سن 4 سالگی زمانی که می خواست به یک گوسفند کاهو بدهد لیز خورد و از شدت ترس شوک شد و در نهایت دچار اختلال لکنت و گفتار گردید، اما در نهایت با تلاش و گفتار درمانی و آرزویی که برای سخنگویی دولت داشت بعد از سال ها درمان شد اما می گوید هنوزم زمان تنش عصبی لکنت سراغش می آید.

تحصیلات مجتبی شکوری

• فارغ التحصیل لیسانس مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف

• فوق لیسانس و دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران می باش

شغل مجتبی شکوری

مجتبی شکوری از سال 1384 وقتی 18 سال داشت و دانشجو بود به عنوان معلم درس فیزیک را در مدارس تدریس می کرد، سپس مدتی کار مشاوره انجام داد و حالا کتاب مهارت های زندگی را تدریس می کند.

حضور مجتبی شکوری در برنامه کتاب باز

مجتبی شکوری می گوید: سال 1397 زمانی که در باغ کتاب تهران مسئول آموزش بودم، آقای محمدرضا رضاییان تهیه کننده و مجری طرح برنامه «کتاب باز» را می شناختم، ایشان یکبار آمدند باغ که قرار بود 10 دقیقه حرف بزنیم اما 2 ساعت درباره زندگی، دنیا و کتاب حرف زدیم که قرار شد برای یک برنامه به کتاب باز بروم. از آن جا من وارد برنامه کتاب باز شدم.

مجتبی شکوری چه روزهایی در کتاب باز است؟ ممکن است برش هایی از برنامه کتاب باز را در اینستاگرام دیده باشید. برنامه ای با اجرای سروش صحت که هدف آن ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی است. این برنامه در ایام ماه مبارک رمضان هر روز ساعت ۱۸:۳۰ پخش شد و در یکی از فصل های آن مجتبی شکوری مهمان برنامه بود.

ماجرای ازدواج مجتبی شکوری

من و همسرم همکلاسی بودیم و ایشان حالا دانشجوی دکترای رشته مکانیک هستند اما من از لیسانس مسیرم را عوض کردم.

ایشان را بسیار دوست داشتم تا این که روز آخر دانشگاه بعد از 6 سال تصمیم گرفتم احساسات خود را نسبت به ایشان ابراز کنم تا این حسرت دوست داشتن در وجودم نماند، بالاخره گفتم و یک ماه بعد در 13 شهریور 1391 با خانمم ازدواج کردم و حالا همسرم بهترین دوست و رفیق زندگی ام است.