چند ترانه و شعر کودکانه برای غذا خوردن کودکان زیبا و شنیدنی
یکی از راه هایی که می توان کودکان را به غذا خوردن ترغیب کرد، آداب غذا خوردن را به آنان آموخت و غذاهای سالم و ناسالم را به آن ها معرفی نمود استفاده از شعر کودکانه در مورد غذا خوردن و آداب غذا خوردن برای کودک است. شعر ها برای کودکان جذاب تر هستند و اگر مفهومی مانند غذا خوردن به وسیله شعر به کودکان آموخته شود بیشتر در یادشان می ماند و تأثیر بیشتری خواهد داشت. در ادامه تعدادی شعر کودکانه درباره غذا خوردن تقدیمتان می نماییم.
ترانه ها و اشعار کودکانه در مورد خوردن غذا
معمولا یکی از چالش هایی که والدین با کودکان خود دارند غذا خوردن آن هاست. برخی بچه ها بد غذا هستند و هر غذایی را نمی خورند بعضی از بچه ها کثیف غذا می خوردند و بعضی دیگر غذاهای ناسالم مثل چیپس و پفک دوست دارند. شعرهای کودکانه درباره غذا خوردن بچه ها که در زیر آمده را برای کودک دلبندتان بخوانید معمولا بچه ها به شعر علاقه دارند و آن ها را به خاطر می سپارند. خواندن داستان کودکانه در مورد تمیزی و نظافت نیز توصیه می شود.
شعر کودکانه غذا خوردن – تشویق کودکان به آرام غذا خوردن
اتل متل توتوله
غذا خوردن دوجوره
یکی می خوره با نام خدا
یکی می خوره با هول و ولا
حالا تو بگو کدوم بهتره؟
با نام خدا (2)
اتل متل توتوله
غذا خوردن دوجوره
یکی می خوره با دست شسته
یکی دستاش رو اصلا نشسته
حالا تو بگو کدوم بهتره؟
با دست شسته (2)
اتل متل توتوله
غذا خوردن دوجوره
یکی می خوره با قاشق چنگال
اون یکی مثل گربه با پنگال
حالا تو بگو کدوم بهتره؟
با قاشق چنگال (2)
«ترانه کودکانه برای غذا خوردن»
شعر در مورد غذا خوردن کودکان
اتل متل توتوله
غذا خوردن دوجوره
یکی با غذاش ماست می خوره
اون یکی میگه دوست نداره
حالا تو بگو کدوم بهتره؟
ماست می خوره (2)
اتل متل توتوله
غذا خوردن دوجوره
یکی آخرش شکر خدا
یکی شونه شو میندازه بالا
حالا تو بگو کدوم بهتره؟
شکر خدا شکر خدا
شعر کودکانه درباره آداب غذا خوردن و شستن دست ها قبل از غذا
وقت غذا که میشه
چه روز چه شب همیشه
با آب گرم و صابون
خوب می شوییم دستامون
با یاد و نام الله
اول میگیم بسم الله
آروم غذا می جویم
وقتی که ما سیر شدیم
الحمدالله میگیم
شکر میکنیم خدا را
که آفرید غذا را
شعر کودکانه با موضوع غذا خوردن و شکرگذاری
«سفره شام» از مصطفی رحماندوست
شش دانه قاشق
شش دانه بشقاب
نان و نمکدان
یک کاسهی آبدیگی پر از آش
یک شام ساده
در دور سفره
یک خانوادهبا مهربانی
با هم نشستند
در سینه شادی
بر چهره لبخندگفتند اول
نام خدا را
خوردند با هم
نان و غذا رایک سفرهی خوب
یک شام دلخواه
بعد از غذا هم:
الحمدلله!
شعر کودکانه برای غذا خوردن: شعر در مورد شیر خوردن بچه ها
شیر بخورید مفیده
مانند برف سفیده
کاملتر از این غذا
کس ندیده تا حالا
شیر بخوریم سیر میشیم
قوی مثل شیر میشیم
هر روز اگه بنوشیم
هیچوقت مریض نمیشیم
شعر درباره غذا خوردن کودکانه، شعر برای میوه خوردن بچه ها
مــن میوه ام، مــن میوه ام
مفیدم و خوشمزه ام
خــــدا چــه خـوب آفــریدم
برای شـــــما پروریدم
من بچه ها را دوست دارم
نشاط براشــون میارم
آخ نخــور مــرا نـشــسته
که مگس رویم نشسته
مگس بسی میکروب داره
خـــیلی مرضـــها میـــاره
شعر کودکانه در مورد سیب خوردن بچه ها
میوه ها شاد و خندان
از شاخه ها آویزان
سیب سرخ لپ گلی
گرد و چاق و تپلی
وقتی مرا آنجا دید
شاد شد و زود خندید
گفت به من با ادا
بیا جلو بفرما
من تازه و پر آبم
خوشبو مثل گلابم
هم قرمز و هم زردم
داروی هرچه دردم
شعر کودکانه درباره آداب غذا خوردن
چه خوبه که یادمون نره یه وقت
احترامِ سُفره رو داشته باشیم
قبلِ هر وَعده غذا خوردَنِمون
دَستامونُ خوب باید شُسته باشیمبچه های خوب میدونن نباید
رو به سُفره پامون و دراز کنیم
قبلِ هر کاری بگیم بسم الله
تا بتونیم خوردن و آغاز کنیمدِلِمون درد میگیره اگر که ما
حینِ خوردنِ غذا آب بخوریم
تا تَموم نکرده باشیم غذا رو
نباید بلند بِشیم تاب بخوریمبه کسی خیره نشیم وقتِ غذا
خوبه احترام بِذاریم به همه
اگه مِهمون رِسیده وقتِ ناهار
غذا کمتر بخوریم وقتی کمهنه زیاد غذا بخور نه خیلی کم
همیشه غذا بِکِش به اندازه
به موقع شام و ناهارِتو بخور
نبینم که میکِشی تو خمیازهبعدِ خوردنِ غذا باید که ما
بکنیم از تَهِ دل شُکرِ خدا
به مامانِ مهربون باید بگیم
متشکرم از این لطفِ شماچه خوبه کمک کنیم با هم دیگه
سفره رو جمع کنیم و تمیز کنیم
به مامان کمک کنیم تو شُست و شو
خودِمون و پیشِ اون عزیز کنیمبِریزیم برنج های اضافی رو
تویِ باغچه واسهٔ پرنده ها
تا خدا اِسمِ ما رو هم بِبَره
تویِ لیست و دفترِ برنده ها
شعر کودکانه درباره خوردن غذا
اگه می خوای سرحال و زنده باشی
بزرگ بشی قد مامان بابا شی
باید غذا خوب بخوری همیشه
بچه نق نقو بزرگ نمیشه، بچه نق نقو بزرگ نمیشه
مامانی برام غذا میپزه
آخ جون آخ جون آخ جون
غذای سالم، خوب و خوشمزه
آخ جون آخ جون آخ جون
من میخورم میوه تازه
آخ جون آخ جون آخ جون
صبحانه نهار شام به اندازه
آخ جون آخ جون آخ جون
مامانی برام غذا میپزه
آخ جون آخ جون آخ جون
غذای سالم، خوب و خوشمزه
آخ جون آخ جون آخ جون
من میخورم میوه تازه
آخ جون آخ جون آخ جون
صبحانه نهار شام به اندازه
آخ جون آخ جون آخ جون
ببین چقد لطف خدا زیاده
که این همه غذا خوراکی داده
غذا بخور که لازم و مفیده
به بدنت نیرو انرژی میده، به بدنت نیرو انرژی میده
مامانی برام غذا میپزه
آخ جون آخ جون آخ جون
غذای سالم، خوب و خوشمزه
آخ جون آخ جون آخ جون
من میخورم میوه تازه
آخ جون آخ جون آخ جون
صبحانه نهار شام به اندازه
آخ جون آخ جون آخ جون
مامانی برام غذا میپزه
آخ جون آخ جون آخ جون
غذای سالم، خوب و خوشمزه
آخ جون آخ جون آخ جون
من میخورم میوه تازه
آخ جون آخ جون آخ جون
صبحانه نهار شام به اندازه
آخ جون آخ جون آخ جون
شعر درباه غذا خوردن برای بچه های بدغذا: حسنی غذا خوب میخوره
توی ده شلمرود
حسنی یه روز صبح زود
با خواهرش نازدونه
بیرون زدن از خونه
با فلفلی با قلقلی با مرغ زرد کاکلی
با جوجه و بزغاله
با گربه و گوساله
همگی با شعر و آواز
گیوه و بقچه و ساز
طبل و فلوت و سه تار راهی شدن سبزه زار
تا که رسید وقت ناهار
سفره رو بردار و بیار
پنیر و شیر ارده و نون، خرما و سیب انار دون
هویج و بلال و انگور خوردنی بود هزار جور
بچه ها شاد و خندون خوردن غذا فراوون
به به از این همه غذا بخور بگو شکر خدا
آب میخورم با دونه صد آفرین دردونه
توی همه ی شلوغیا تو این همه برو بیا
حسنی ما ببر و بیار زوکی خورد یدونه انار
آی حسنی ترو به خدا خودت بگو این شد غذا
اینجوری جون نداری میای الاغ سواری
غد غد غدا غذا به این لذیذی
هر کی ندونه فکر میکنه مریضی
اما حسنی نشسته بود غذا نمیخورد لب بسته بود
بعد از ناهار بچه ها شاد پر از انرژی زیاد
همگی نشستن دور هم خوشحال و شاد بدون غم
وقت چی شد؟ مسابقه داور کی بود یه قورباغه
قور و قور و قور همه آماده
یه مسابقه جالب و ساده
یه بازی داریم خوب و بی خطر مچ میندازیم هر دو نفر
دوستای حسن همه پهلوون اما حسنی ضعیف و کم جون
آی حسنی قور و قور و قور کجا رفته پس اون همه زور
قور و قور و قور بازی بعدی شعرای خوب از حافظ و سعدی
از شاهنامه از مثنوی این بازی میخواد یه ذهن قوی
بچه ها خوندن شعرای زیاد
حسنی انگار یادش نمیاد
حسنی که شعر بلد بود
همیشه میخوند تند و زود
حالا چرا پس یادش نیست علت ماجرا چیست؟
نزدیک عصر آخر کار همه دویدن تا بیشه زار
بچه ها رفتن تند و تند ولی حسنی آروم و کند
دوستای حسن رسیدن اما حسن و ندیدن
حسنی رسید پریشون خسته و زار و کم جون
دید یدفه تو بیشه زار یه بچه شیر بیرون غار
سلام سلام چه عالی چه پنجه ای چه یالی
چه حیوون قشنگی تو ببری یا پلنگی؟
به من میگن بچه شیر هم قویم هم دلیر
خونم میون بیشه گوشته غذام همیشه
به به عجب غذاییه این غذا خیلی عالیه
بچه ها دونه دونه رد شدن از رودخونه
یه خرس بدون قلاب گرفت یه ماهی از آب
سلام سلام آی توپولو خرس قوی پشمالو
سلام به روی ماهتون عسل دارید همراهتون؟
بله ولی غذات چیه
هم عسله هم ماهییه
به به عجب غذاییه این غذا خیلی عالیه
من عاشق سبزیجاتم گوساله جونم منم باهاتم
واسه ی بدن مفیده شیر
ولی من میگم قالب پنیر
میوه ی خوب و آبدار هلو و سیب و انار
کشمش و نقل و پسته خرما بدون هسته
پاشین شده تنگ غروب دلم میخاد یه شام خوب
هم گشنمه هم تشنمه یه دیگ غذا برام کمه
ساعت شده نزدیک هفت پاشید که خورشید دیگه رفت
صد باریکلا آفرین حسنی خوب و نازنین
حالا که مثه خرسه و شیر غذا میخوری کامل و سیر
امشب برات خاله ستاره یه قصه قشنگ داره
بچه ها همه قدم زنون رفتن به ده آوازه خون
یه سفره پهن شد رو زمین پر از غذا بیا و ببین
چلو خورش چلو کباب سبزی و دوغ و ماست و آب
سفره پر از نعمت و رنگ صفای آدماش قشنگ
به به عجب غذاییه این غذا خیلی عالیه
قربون خدا برم من چشم و دل ما روشن
توی ده شلمرود مهمونیشون به راه بود
شب شد و ماه درومد
غصه ی ما سرومد
شعر کودکانه درباره غذای سالم
کلاغه می گه قار قار
آی بچه هاخبردار
یه بچه بی اجازه
رفته در مغازه
خریده چیپس و پفک
هم تمبر و هم لواشک
خورده هرچی خریده
حالا رنگش پریده
بدجوری داره دل درد
رنگش شده زرد زرد
می خواد بالا بیاره
ببین چه حالی داره
اشکاش می ریزه شرشر
براش نوشته دکتر
شربت وقرص وکپسول
سرم با چند تا آمپول
تا نزنه آمپولاش
تا نخوره سوپ وآش
تبش نمی شه کمتر
حالش نمی شه بهتر
شعر کودکانه در مورد غذاهای غیر مفید
با خندۀ قشنگت، خنده رو لب میکارم
میدونی چرا قشنگی؟ این قدِه باصفایی؟
آخه عزیز مادر! تو هدیۀ خداییشکر خدا که هستی، الهی غم نبینی
دورت بگرده مادر ، که این قدِه شیرینیوقتی که ناراحتی، مامان میخواد بمیره
الهی هیچ وقت دلت، نشکنه و نگیرهدوس ندارم مریضی، تُن تُن بیاد سراغت
من دوس دارم همیشه، چاق باشه اون دماغتخدا کنه همیشه، سرِ حال و قِبراق باشی
نه لاغر و نه ضعیف، نه خیلیَم چاق باشیامّا بدونْ سلامت، یه دشمن بد داره
که پشت هم برایِ تو مریضی میارهاوّلشو میگم من، بقیّهشو حدس بزن
اوّل اون «پ» هستش، میگی؟ یا که بگم من؟دومشم «ف» داره،زود باش بگو، دیر میشه
درست گفتی: پفکه، یه غذای بیریشهپیش بچّه که میاد، خودش رو ناز میکنه
بچّهه گول میخوره، پفکو باز میکنهوقتی پفک میخوره، درسته خوشحال میشه
امّا بدون که بعدش ، مریض و بدحال میشهدندون تو سالمه، حیفه که درد بگیره
پفک، دشمن اونه، کاش که زودتر بمیره!کشمش و توت و انجیر، نخودچی و گندمک
دوستای تو هستن و دشمن چیپس و پفکوقتی پفک میخوری، میل به غذا نداری
فک میکنی سیر شدی، سفره رو جا میذاریپوک شدن استخون، واسه پفک خوردنه
استخونت که پوک شِه، دست و پاهات میشکنه
هر کی بهت پفک داد، بهش بگو: نمیخوام
پفک، دشمن جونه، مامان گفته و بابامبهش بگو: دوست من! تو هم به جای پفک
بخور فندق و بادوم، برنجک و گندمکچهقدر تو خوب و نازی، بچّۀ مهربونم
که حرفمو گوش دادی، ای نور آشیونمخدا کنه همیشه، سالم و سر حال باشی
از بندههای خوبِ خدا تو هر حال باشی
شعر غذا خوردن کودکانه
غذا غذا ، پخته و خام چه خوبه
صبحانه و ناهار و شام چه خوبه
ماست و پنیر- شیره و شیر
عسل و كره – ترب و تره
چلو و پلو – گندم و جو
نون لواش – یه كاسه آش
گوشت و برنج و ماهی
غذای دلبخواهی
می خورم و قوی می شم
مثل درخت خونمون قد می كشم
با خوردن صبحونه
شاخه ی هوشم می زنه جوونه
توی كلاس سالم و شاداب می شم
درسهای سختم رو فوت آب می شم
شعر کودکانه درباره شیر خوردن
به به چه طعم خوبی !
خوش مزه و سفید است
هر روز میخورم شیر
چون واقعا مفید است
با خوردن دو لیوان
قدم رسیده این جا
حتما دو سال دیگر
من می رسم به بابا
دندان شیری من
پوسیده بود ، افتاد
اما خدا به جایش
دندان محکمی داد
در سفره چیدم امروز
ماست و پنیر و سرشیر
ممنونم از تو ای گاو
از این که داده ای شیر
شیر و عسل اگربود
در رودهای دنیا
مثل بهشت می شد
این باغ های زیبا
اشعار کودکانه درباره غذا، آداب غذا خوردن، تشویق به غذا خوردن کودکان و …. زیادی وجود دارد که می توانید با خواندن آن ها برای کودکان این مفاهیم را برای آن ها شیرین تر بیان کنید.