شعر پاییز کودکانه، جدیدترین شعر کودکانه پاییزی
فصل پاییز آمده است و فرصت بسیار خوبی است تا این فصل را با شعرهای زیبا و کودکانه پاییزی به کودکان معرفی کنید. در این مقاله می توانید شعر پاییز کودکانه کوتاه، شعر دوباره اومد پاییز، شعر پاییز چه رنگارنگه، شعر کودکانه پاییز برای پیش دبستانی را برای کودکان بخوانید تا آنها نیز بتوانند این شعر های کودکانه پاییزی را یاد بگیرند.
شعر پاییز کودکانه کوتاه
خاله پاییز اومده – تند و ریز ریز اومده
چی داره؟چتر و کلاه – رو کلاهش سه تا ماه – توی دستاش, چمدون
چی آورده خاله جون؟
یک سبد انار و به – ابر بارونی و مه
کلاغه میگه خبرخبر
پرستوها میرن سفرحالا که فصل پاییزه
برگ درختا می ریزهبارون می باره نم نم
یه وقت زیاد یه وقت کمهوا یه خُرده سرده
برگ درختا زردهپاییز خیلی قشنگه
ببین چه رنگارنگه
پاییزه پاییزه
برگ درخت میریزههوا شده کمی سرد
روی زمین پر از برگابر سیاه و سفید
رو آسمونو پوشیددسته دسته کلاغا
میرن به سوی باغاهمه با هم یکصدا
میگن قار قار قار
بارون ریزه میزه
از آسمون می ریزهبرگای خشک رنگی
خبر میده پاییزهگنجشکی توی بارون
آب از نوکش میریزهمامان براش تو باغچه
یه کم دونه میریزهاین دونهها تو سرما
براش خیلی لذیذه
سلام به فصل پاییز
به فصل باغ عریان
به فصل زردی برگ
به فصل باد و طوفان
سلام به مهر و آبان
به ماه سرد آذر
به مدرسه به بازی
به ثمر و کوشش و کار
به فصل خوب پاییز
سلام سلام بسیار
آبی شده آسمان
کنار رنگین کمانبا نور خورشید خانم
با اشک ابر و باراننگاه بکن به آنجا
چقدر قشنگه مامانریختن برگ پاییز
در ماه مهر و آبانآذر هم تو پاییزه
یک فصل رفتم دبستانوقتی آذر تمام شد
شروع میشه زمستان
برگا شدن ستاره لالایی
ستاره دونه دونه لالایی
باد اومده میخونه لالایی
برگا میرن سواره لالایی
پاییز شده دوباره لالایی
شعر کودکانه پاییز اومد دوباره
پاییز اومد دوباره
برگاشدن ستاره
ستاره طلایی
زرد وسرخ وحنایی
آمد باد شبانه
برگا را دانه دانه
از شاخه ها جدا کرد
توی هوا رها کرداز شاخه ها جدا کرد
توی هوا رها کرد
شعر کودکانه پاییز چه رنگارنگه
پاییز چه رنگارنگه
با میوههاش قشنگهصدای باد و بارون
شر شر شاد ناودونخش خش زیبای برگ
بارش نقل و تگرگوای که چه دیدن داره
میوهها چیدن دارهپاییز که آغاز میشه
مدرسهها باز میشه
شعر کودکانه پاییز برای پیش دبستانی
فصل پاییزه هی
برگا میریزه هی
سرده هوا خیلی دل انگیزه
تو آسمونا هو
صدای بادها هو
خبر میده از سوز و سرما
روی درختان پر از کلاغه
بجای بلبل مسکن زاغه
اینجا اونجا هر جا
بانگ کلاغه
پاییزه آی بچه ها
فصل باد و سر وصدا
برگهای زرد می ریزن
از شاخه درختان
بارون می باره نم نم
سه ماه داره پشت هم
مهر و آبان و آذر
پشت گرما میشه خم
بارون می باره
بارون می بارهوقتی که بارون می باره
هرکی پا بیرون میزارهیه چتری داره
یه چتری دارهوقتی که بارون بند میاد
ابرا می شن سوار بادمیرن دوباره
میرن دوبارهخورشید خانم پیدا میشه
لباش به خنده باز میشهصفا میاره
صفا میاره
از تو کتاب فصلها پاییز خانوم بیدار شد
چارقدشو سرش کرد مشغول کار و بار شددوید میون باغ و گرما رو جا به جا کرد
باد سرد شیطونو راهی کوچهها کردبا دستای جادوییش درختا رو جادو کرد
همه برگهای باغو با حوصله جارو کردکلاغا رو خبر کرد قارو قار و قار بخونن
اومدن سرما رو همه دیگه بدوننابرا رو زود فرستاد تا که بباره بارون
اونوقت صدای پاییز پیچید تو گوش ناودون
باز به فصل پاییز مدرسه ها باز شد
بهار درس و دوستی دوباره آغاز شد
به سوی درس و کلاس شادی کنان کودکان
دوان دوان میروند خوشحال و بازی کنان
با فصل پاییز ناز مدرسه ها شده باز
آی بچه ها پاییزه برگ درخت میریزهبرگ ها شده سرخ و زرد
هوا شده کمی سرد وقتی تابستون گذشتباد میاد از کوه و دشت. حرف من و بکن گوش لباس گرمی بپوش با شادی فراوان برو سوی دبستان
من که چنین عزیزم
خزونم و پاییزمتو فصل من میوزه باد
بارون و طوفان هم میآدهوا یه خورده سرد میشه
برگ درختها زرد میشهمیوهی من زالزالکه
خزون توی فصلها تکه