شعر کودکانه درباره امام حسین (ع) | شعر درباره امام حسین کودکانه

این مطلب رو با دوستان خود به اشتراک بگذارید

شعر کودکانه در مورد امام حسین کوتاه و بلند

والدین عزیز اگر می خواهید در مورد امام حسین، شهادت ایشان، کربلا و محرم، به کودکان خود توضیح دهید، بهتر است در قالب شعر این مطالب را به کودکان خود آموزش دهید. داستان ها و وقایع برای کودکان در قالب شعر و یا نقاشی قابل فهم و درک تر می باشد. در این پست تعدادی شعر کودکانه درباره امام حسین (ع) به شما ارائه می شود که با آن ها می توانید در مورد فداکاری و ایثار و شخصیت امام حسین (ع) به بچه های خود توضیح دهید. با ما همراه باشید.

مجموعه شعر کودکانه در مورد امام حسین (ع)

علاوه بر شعر در مورد امام حسین کودکانه، می توانید معروف ترین شعرهای زیبا در مدح امام حسین را در مینویسم بخوانید.

شعر در مورد امام حسین (ع)  برای کودکان

بر شیعیان بگوئید

هادی امت آمد

صل علی محمد

امام حسین ع خوش آمد

پدرش شیر خدا، مادرش فاطمه ي زهرا بود

راه او راه خدا، خوبی از چهره ي او پیدا بود

عطر خوش بوته‌ ی یاس

شکوفه‌ی قشنگ سیب

ستاره‌ی سوم دین

امام حسین

روشنی نور یقین

امام حسین

ماه قشنگ آسمون

امام حسین

طلوع باور زمین

امام حسین

بر لب هر شیعه ای، خنده نمایان شده

سوم شعبان شده

شهرو خیابان پر از، نور چراغان شده

سوم شعبان شده

غنچه لبهای ما خوشگل و خندان شده

سوم شعبان شده

عطر حسینی در این لحظه فراوان شده

سوم شعبان شده

امام سوم ما

بود امام حسین

حسین عشق شیعه هاست

شهید راه خداست

اون حرم با صفاش

توی شهر کربلاست

آری حسینم
یک قهرمان بود
او یک فرشته
از آسمان بود
هم مهربان بود
هم با خدا بود
شیری دلاور
در کربلا بود
در راه اسلام
با ستم جنگید
از خون پاکش
صد لاله روئید
او رفت و غصه
بر خانه در زد
از چهره‌ی شهر
لبخند پر زد

سوم شعبان اومد
نم نم باران اومد

گل به گلستان اومد
قاری قرآن اومد

بوی بهاران شده
فاطمه خندان شده

وقتی اومد به دنیا
امام سوم ما

بال و پرِ فرشته
شکسته بود و بسته

فرزندِ دومِ علی(ع)
نور دو چشمان نبی(ص)

شفایِ بالشُ داد
فرشته خوشحال و شاد

گفت:بچه ها یار اومد
سید و سالار اومد

حسین عزیز دل ها وقتی رسید به کربلا

گفت که اگه بمیرم ظلم نمی پذیرم

آمده ام به کربلا زنده کنم دین خدا

بدی ها را جدا کنم خوبی ها رو صدا کنم

سلام کنید بچه ها
سلامتی میاره

خدا کلی جایزه
رو سرتون میباره

قشنگ ترین سلام ها
می خوای بگم کدامه؟

سلامی از ته دل
به سومین امامه

خیلی خوبه که باشیم
همیشه یاد حسین

همیشه در شب و روز بگیم
سلام بر حسین

مثل امام زمان
که مهربان و دلسوز

به جد مظلومشان
سلام میده شب و روز

آقا امام حسین
وقتی رسید کربلا

با این که تشنه بودن
بین تیر و نیزها

وقتی اذان ظهر شد
نمازشون رو خوندن

بَه چه پیام خوبی
به آدما رسوندن

باید به حرف مولا
با هم دیگه بدیم گوش

پیام آقا اینه
نماز نشه فراموش

شعر زیبا درباره امام حسین کودکانه

یک نفر نوحه می خواند
با صدایی پر از سوز
آب یخ توی هیئت
پخش میکردم ان روز

درکنار خیابان
خیمه پاره‌اي بود
بچه سبز پوشی
توی گهواره‌اي بود

تشنه بود آب میخواست
من به او آب دادم
بعد گهواره‌اش را
یک کمی تاب دادم

کاش در کربلا بود
یک نفر پیش ان‌ها
با همین آب یخ‌ها
با همین استکان‌ها

عطر گل شقایق

پیچید بین خلایق

زهرای اطهر از شوق

بگرفته گل در آغوش

هر شیعه‌ای که دارد

در قلب خود ولایش

غم در جهان نبیند

دنیا بود به کامش

صل علی محمد

خورشید رحمت آمد

حسین آمد به دنیا

بر شیعه عزت آمد

شهر مدینه امشب

غرق سرور و نور است

بیت علی و زهرا

پر از شادی و شور است

شعر کودکانه در مورد امام حسین (ع)

ای حسین ای کشته دین و نماز

بنده پاک خدای بی نیاز

ای حسین ای سرو آزاد جهان

دشمن ستم همه ی غارتگران

ای حسین ای بنده پاک خدا

بهر قرآن کرده ی جان را فدا

تـو حسینی، جدّ تـو پیغمبر اسـت

بر قلوب مؤمنان او رهبر اسـت

خواستی تا دین حق یاری کنی

بهر حفظ دین حق کاری کنی

ظالمان گفتند با مـا یارشو

با یزید و کافران همکارشو

دست رد بر سینه آنان زدی

دور بودی از گناهان و بدی

در نبردی نابرابر با سپاه کافران

جان خود کردی فدا ی جانِ جان

تـو شهیدی زنده ی پاینده ی

تا ابد در خاطر مـا زنده ی

شعر کوتاه امام حسین کودکانه

صدای طبل و زنجیر می آید از خیابان

غمی نشسته امشب به قلب پیر و جوان

صدای واحسینا پیچیده در هر کجا

زنده شده دوباره خاطره‌ي کربلا

گردیده یک عالمی در سوگ او سیه پوش

مردم همه ی عزادار با اشک و غم هم آغوش

آمد محرمُ باز صدای اشک و ناله

روئیده در کربلا گل‌هاي‌ سرخ لاله

شعری درباره ی امام حسین (ع) برای بچه ها

مریضا از امام حسین
به دردشون شفا می خوان

یه زندگی سالم و
راحت و با صفا می خوان

می خوان تو مجلس عزا
همیشه شرکت بکنند

تو مسجد و حسینیه
یه جوری خدمت بکنند

ای بچه های نازنین
سوالی دارم از شما

برای چی کشته شده
تو کربلا امام ما

جواب و من، خودم میگم
تا همه مون خوب بدونیم

شهادتش برا چی بود
براش عزاداری کنیم

یزید کافر خودشو
رهبر اسلام می دونست

دینو ولی کنار می زد
تا اون جایی که می تونست

شعر کودکانه امام حسین علیه السلام

شعر کودکانه امام حسین دویدم و دویدم

دویدم و دویدم به کربلا رسیدم

حالا بشید مهیا می‌خوایم بریم کربلا

شهر امام حسینه امام سوم ما

کربلا شهر ماتم شهر مصیبت و غم

دوستان من گوش کنید تا ماجراشو بگم

حدود سال شصتم از شهر کوفه مردم

نامه زیاد نوشتن گفتن امام سوم

ما مرد کارزاریم اما امام نداریم

اگر بیای به کوفه اطاعت از تو داریم

وقتی امام قبول کرد رو سوی کوفه آورد

تنها گذاشتن اونو دروغگوهای نامرد

یکی شعر کوتاه درباره امام حسین برای کودک ها

امام سوم مـا کـه مشهوره تـو دنیا

با ظالمان می‌جنگید با مظلومان می خندید

قرآن زیاد می‌خونده تـو سختی‌ها نمونده

گشته توی کربلا شهید راه خدا

توصیه کرده بـه مـا آقای خوب دنیا

امر بـه مشهور کنید کمک بـه ستمدیده کنید

وقتی کـه آب میخوریم درود می‌دیم بـه آقا

بچه‌های حسینی آب می خورید؟ بفرما

شعر کودکانه در مورد محرم و امام حسین

یارِ امام برادرش
حُر و علی‌اکبرش

برای ما مسلمونا
برای قرآن و خدا

تا باقی باشه دین ما
دین پیامبر خدا

حالا امامِ خوب ما
تنها میون دشمنا

کشته شدن دور و برش
حتی علی اصغرش

آخر شهید شد اون آقا
رفت آسمون پیش خدا

دشمنای دین خدا
اون آدمای بی‌حیا

بچه‌ها رو، زدن کتک
هیچکی نیومد به کمک

کردن اسیر زود اونا رو
همه ی زن و بچه‌ها رو

شهید شدن برای کی؟
اسیر شدن برای چی؟

شهید شدن مسلمونا
تشنه تو دشت کربلا

تا قدر دین رو بدونیم
همه ی مسلمون بمونیم

شعری در مورد امام حسین (ع) کودکانه

برای راهنمایی
مسلمونا اومده بود

از اول هم به دعوت
خود اونا اومده بود

مردم شهر کوفه از
ترس یزیدیان ولی

عهد و شکستن ، نشدن
یار حسین ابن علی

امام واسه ی نجات دین
چاره ی دیگه ای ندید

راه و ادامه داد و
به دشت کربلا رسید

بین امام و دشمناش
یه روز که شد جنگ شدید

امام حسین و یاوراش
تو کربلا شدن شهید

امام حسین اگر نبود
رفته بود آبروی دین

ازش یه اسمی مونده بود
فقط همین، فقط همین

شعر کودکانه در مورد محرم امام حسین (ع)

دیشب یه سربند سبز

بابام رو پیشونیم بست

که روش نوشته بودند

آقای من حسین است

بابام منو با خودش

به مجلس روضه بُرد

خرما که دادن بهش

با ذکر زیر لب خورد

تو روضه خوندن دیدم

گریه می‌کردن همه ی

حسین حسین می‌گفتن

با صدای زمزمه

بلند شدیم وایسادیم

تا بزنیم به سینه

سینه‌زنی قشنگه

ولی خیلی غمگینه

وقتی تموم شد عزا

غذای نذری دادن

از بس که خوشمزه بود

همه ی ،غذا رو خوردن

از اون موقع تا حالا

همش دارم می‌خونم

حسین حسین حسین جان

آقای مهربونم

شعر قشنگ در مورد امام حسین کودکانه

خیلی ها میشناسنش و وقتی که اسم اون میاد

غم تو دلاشون میشینه دوستش دارن خیلی زیاد

وقتی کسی تشنه میشه وقتی کسی آب میخواد

وقتی که سیراب میشه فقط یه اسم یادش میاد

بهش میگن امام حسین امام خوب و مهربون

امامی که بچه هاشو هدیه داده به آسمون

امامی که بچه هاشو هدیه داده به آسمون

کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم

تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم

کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم

تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم

امامی که گفته روی حق کسی پا نذارید

رفیق نیمه راه نشیم هیچ کسو تنها نذاریم

وقتی شنیدم که امام واسه خدا جونشو داد

بدجوری عاشقش شدم چطور بگم خیلی زیاد

بدجوری عاشقش شدم چطور بگم خیلی زیاد

کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم

تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم

کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم

تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم

یک شعر برای امام حسین (ع) کودکانه

غربت و غم می‌باره از آسمون

قد تموم دونه‌هاي‌ بارون

تو کوچه‌ها بوی محرم می‌یاد

از دور دورا حضرت آدم می‌یاد

یکی یکی میان به دنبال هم

فرشته‌ها برای سوگ و ماتم

نشسه غم رو سینه‌هاي‌ مردم

آتیش گرفته خوشه‌هاي‌ گندم

پرچمای سیاه هوایی شدن

عشقای ساده هم خدایی شدن

هرکی میبینی یا حسین می‌خونه

امام حسین و از خودش می‌دونه

نام حسین هنوز چقد غریبه

هرچی بگی امام حسین نجیبه

غریبی امام حسین ساده نیس

هرکی با او نباشه آزاده نیس

کربلا رو با آب و تاب شناختیم

با گریه و قحطی آب شناختیم

امام حسین تشنه دریا نبود

عباس او فقط یه سقا نبود

دس بزنه به هرچی دریا می‌شه

تموم درهای خدا وامیشه

شعر کودک در مورد امام حسین (ع)

امروز توی کلاس درس
خاله ی خوب خوش کلام
برای ما یه قصه گفت
قصه ی سومین امام
قصه ی اون امامی که
با بچه ها مهربونه
امید زهرا و علی
عزیز پیغمبرمونه
امامی که تو کربلا
جنگ می کنه با دشمنا
شهید میشه با افتخار
فقط به خاطر خدا
امامی که دختر اون
خوب و قشنگ و باحیاست
رقیه خیلی کوچیکه
اما مثل بزرگتراست
عباس برادر امام
ساقی بچه ها شده
می خواست بره آب بیاره
دستاش ولی جدا شده
کاش که می شد یه روز بریم
باهم دیگه به کربلا
سلام کنیم با همدیگه
به اون امام باصفا
بهش بگیم امام حسین
امام خوب مهربون
خیلی شما رو دوست داریم
ما رو دعا کن آقا جون

نظرات