انشا درباره حضرت ابوالفضل با مقدمه و نتیجه گیری

حضرت ابوالفضل آن دسته از افرادی است که هر چقدر از بزرگی او بگوییم کم است. در ادامه می خواهیم انشاهای احساسی و ادبی درباره حضرت ابوالفضل را با مقدمه و نتیجه گیری آن بخوانیم. انشا زیبا، احساسی و ادبی درباره حضرت ابوالفضل

انشا درباره حضرت ابوالفضل با مقدمه و نتیجه گیری

مقدمه: وقتی اسم حضرت ابوالفضل عباس می آید همه به یاد جوانمردی و فداکاری هایی که او برای خانواده و اطرافیانش انجام داد می افتند. در هیچ جای جهان هیچ انسانی پیدا نمی شود که مانند او باشد و اینگونه در برابر دشمن بایستد و شجاعانه بجنگد.

بدنه انشا: همه ما به خوبی حضرت ابوالفضل را می شناسیم و می دانیم که او بخاطر برادرش امام حسین حاضر شد در برابر هزارن نفر بایستد و به شهادت برسد. کمتر کسی را می توان دید که به خاطر پیروزی برادرش اینگونه تلاش کند. در جنگ بین سپاهیان امام حسین و یزید، حضرت ابوالفضل رفت تا برای برادر زاده های خود آب بیاورد اما آنها دو دست او را قطع کردند. اما باز هم دست از تلاش بر نداشت و با دهانش مشک آب را گرفت. آنها وقتی دیدند او بی دست و بی دفاع شده است ببا بی رحمی تمام او را کشتدند. حضرت عباس به قدری قوی بود که در شرایط عادی کسی حاضر به نزدیک شدنش را نداشت.

نتیجه گیری: سال ها از روز شهادت حضرت عباس گذشته است اما هنوز هم هیچ کس فداکاری و جوانمردی های او را فراموش نکرده است. ما باید رفتار و کردار او را الگو خود در زندگی قرار بدهیم.

انشا زیبا درباره حضرت ابوالفضل

مقدمه:

السلام علیک یا ابالفضل العباس

یا ابوالفضل العباس علیه السلام :

آموخته ایم از تو وفاداری را

خون تو نوشت معنی یاری را

ای کاش که آب کربلا می آموخت

آن روز زچشمت آبرو داری را …

بدنه انشا: بزرگی و جوانمردی حضرت ابوالفضل به قدری مقام و جایگاه بالایی دارد که با نوشتن نمی توان آن را بیان کرد. حضرت ابوالفضل فرزند بزرگوار امام علی و ام البنین بود که با امام حسین و امام حسن (ع) برادر بودند. با اینکه مادر آنها یکی نبود اما حضرت ابوالفضل عاشق برادرش حسین بود و برای او حاضر بود جان خودش را هم فدا کند. که در روز عاشورا این کار را هم کرد و در برابر سپاه چند هزار نفری دشمن ایستاد. حضرت ابولفضل بسیار مرد قوی و در عین حال مهربانی بود و او را به قوی بودن می شناختند. در روز عاشورا حتی زمانی که او را شهید کردند و جسد او بر روی زمین افتاده بود از او می ترسند و از دور به او نگاه می کردند.

نتیجه گیری: حضرت ابولفضل به ما نشان داد که مهربانی و فداکاری هیچ وقت از یاد کسی نمی رود ما نیز باید سعی کنیم مانند او باشیم و جایی که می توانیم برای دیگران کارهایی که لازم است را انجام بدهیم.

انشا احساسی درباره حضرت ابوالفضل

تنها شخصی که حتی وقتی اسمش را صدا می کنیم آن حس غرور و بزرگی که در وجود بود نمایان می شود و می توان برای لحظه ای آن را حس کرد. حضرت ابولفضل مانند که معجزه در زندگی امام حسین و خانواده او بود که در روز عاشورا و در صحرای کربلا در کنارش تا آخرین نفس ایستادگی کرد. به نظرم حضرت ابوالفضل خیلی مظلوم واقع شدند، او نیز مانند امام حسین در برابر دشمن جنگید و خودش و خانواده اش را از دست داد. اما آنجور که باید از فداکاری های او صحبت نمی کنند. حضرت ابولفضل برای همه دارای جایگاه و ارزش بسیار بالایی می باشد و همیشه و در لحظه ای مشکلی داشته باشیم نام او گره گشای همه دردها و مشکلات است.

انشا ادبی درباره حضرت ابوالفضل

حضرت ابولفضل در روز 4 شعبان در شهر مدینه به دنیا آمد. پدرش حضرت علی و مادرش ام البنین بود. بعد از فوت حضرت زهرا مادر امام حسین امام حسن حضرت علی با ام البنین ازدواج کرد تا بتواند از فرزندان کوچک او نگهداری کند. اما او امام حسین و امام حسن را از فرزندان خودش بیشتر دوست داشت و همین موضوع سبب شد که حضرت ابولفضل نیز برادرش امام حسین را بسیار دوست داشته باشد و برای او احترام زیادی را قائل باشد. امام حسین نیز عاشق برادرش بود و برای او هر کاری که از پسش بر می آمد انجام میداد.