انشا در مورد خانه، 5 انشا زیبا درمورد خانه

خانه همیشه بهترین و گرمترین جایی است که برای همه ما انسان ها معنا و مفهومی خاص دارد. در این مقاله می خواهیم چند انشا زیبا در مورد خانه، انشا در مورد خانه و خانواده، انشا در مورد خانه های قدیمی روستا، انشا در مورد خانه رویایی من به انگلیسی و انشا در مورد خانه مادر بزرگ را بخوانیم.

انشا در مورد خانه

مقدمه: خانه، شیرین است. خانه مکانی برای یافتن خوشبختی است. اگر کسی خوشبختی را در خانه پیدا نکند، نمی تواند آن را در هیچ کجا پیدا کند.

متن انشا: خانه همیشه برای ما معنی و مفهومی زیبا دارد. همیشه وقتی از مدرسه تعطیل می شوم تمام خوشحالی ام این است که به خانه بروم. خانه برای من معنای آرامش و حس شادابی دارد. من همیشه خدارو شکر می کنم که خانه ای دارم و به همراه پدر و مادرم در آن زندگی می کنم. خانه جای امن و پر از آرامشی برای همه آدم ها است. فکر می کنم افراد کمی باشند که وقتی از جایی به خانه بر می گردند احساس آرامشی نداشته باشند.

انشا در مورد خانه و خانواده

مقدمه: خانواده فقط ارتباط خونی نیست. خانواده کسانی هستند که شما را همان طوری که هستید، قبول میکنند. کسانی که برای دیدن لبخند شما هر کاری انجام می دهند، و دوستتان دارند فارغ از هرچه هستید. راز یک خانواده خوشبخت این است که اعضای خانواده یاد گرفته اند که به یکدیگر عشق بورزند

متن انشا: مفهوم خانه و خانواده را کسی درک می کند که با تمام وجود ارزش واقعی آن را درک کرده باشد. خانواده جایی است که هر وقت احساس ناراحتی و غم دارید با تمام وجود به شما محبت می کنند و شما را دوست دارند.

خانه و خانواده همیشه آرامش واقعی را به ما منتق می کند. همیشه و هر زمانی که با خانواده دور هم جمع می شویم باید خدا را بخاطر این نعمت بزرگ شکر کنیم. خانه و خانواده بزرگترین و قشنگ ترین نعمت خداوند است.

انشا در مورد خانه های قدیمی روستا

تا به حال به روستا رفته اید؟ خانه های قدیمی و زیبایی را که در آنجا وجود دارد را دیده اید؟ وقتی به درون این خانه ها پا می گذاری تمام حس آرامش و خوشبختی را با تمام وجود درک می کنی و آن احساس خوبی که آنها در ان زمان داشتند را می توانی احساس کنی.

خانه های قدیمی با آن حیاط های زیبایی که داشتند بیشتر به این فکر بودند که در کنار هم باشند. عشق و آرامشی که در خانه های قدیمی وجود داشت دیگر در خانه های امروزی نیست و ای کاش همیشه آدم های اهل خانه همان محبت قبل را داشتند.

انشا در مورد خانه ی رویایی من به انگلیسی

My ideal home is one in which all of us can live happily and comfortably. The house I envision would be quite large, with four bedrooms and a large common area

The walls of the house will be painted in light colours to make it appear bright. Every room will have enough light bulbs and lamps. I also want a chandelier in the common room and a large sofa where everyone can sit and watch TV together. My grandparents are avid readers. My ideal home would have a library with a large number of books

خانه ایده آل من خانه ای است که همه ما بتوانیم در آن شاد و راحت زندگی کنیم. خانه ای که من تصور می کنم بسیار بزرگ است، با چهار اتاق خواب و یک منطقه مشترک بزرگ، دیوارهای خانه با رنگ های روشن رنگ آمیزی می شود تا روشن به نظر برسد. هر اتاق به اندازه کافی لامپ و لامپ خواهد داشت. من همچنین یک لوستر در اتاق مشترک و یک مبل بزرگ می خواهم که همه بتوانند با هم بنشینند و تلویزیون تماشا کنند. پدربزرگ و مادربزرگ من خواننده های مشتاقی هستند. خانه ایده آل من یک کتابخانه با تعداد زیادی کتاب خواهد بود

انشا در مورد خانه مادر بزرگ

زمانی که کوچک تر بودم و روز جمعه می شد. از صبح می رفتیم به خانه مادر بزرگ و پدر بزرگم تا غروب آنجا بودیم. با دختر خاله ها و پسردایی هایم بازی می کردیم، مادر بزرگ چند مدل غذا خوشمزه درست می کرد و دست پخت بسیار خوبی داشت. آن روزها در خانه مادر بزرگ همه چیز حس و حال بسیار خوبی داشت. غذا، کنار هم بودن، حتی زمانی که ظهر می شد و همه یه چرت کوتاهی می زدند هم حس خاصی داشت. به معنای واقعی خانه مادر بزرگ ها همه چیز زیباتر و خاص تر است. آن روزها تمام شد و دیگر تکرار نمی شود چون هم پدر بزرگم و هم مادر بزرگم از پیش ما رفتند، اما خاطرات خوش آن روزها تا ابد در ذهن من باقی می ماند.