Take a fresh look at your lifestyle.

انشا درباره محل زندگی ما با مقدمه، بدنه و نتیجه

هر شخصی بر اساس معیارها و اولیت هایی که دارد محل زندگی خود را انتخاب می کند. برخی از افراد ممکن است عاشق محل زندگی خود باشند اما برخی دیگر ممکن است اصلا محل زندگی خود را دوست نداشته باشند و به دلایلی مجبور باشند تا در آن محیط زندگی کنند. در این بخش می خواهیم چند انشا درباره محل زندگی ما به همراه مقدمه، بدنه و نتیجه گیری آن بخوانیم.

انشا درباره محل زندگی ما با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری

مقدمه: محل زندگی ما جایی است که حس خوب و احساس آرامش در آنجا داشته باشیم.

بدنه انشا: محل زندگی ما مکانی است که از بچگی در آن بزرگ شده و پرورش یافته ایم حتی اگر سالیان زیادی هم از محل زندگی اصلی و واقعی خود دور شویم روزی و لحظه ای پیش می آید که دلتنگ آنجا می شویم. همه ما عشق و احساس خاصی به محل زندگی و جایی که خاطرات کودکی مان در آنجا بوده است داریم و حتی اگر به بهترین دنیا هم بریم هیچ جایی برایمان مانند آنجا نخواهد شد. محل زندگی افراد برایشان چیزهای زیادی را به یاد می آورد و هرگز نباید جایی که در آن بزرگ شده ایم را فراموش کنیم.

نتیجه گیری: محل زندگی جایی است که اگر با وجود تمام استرس ها و نگرانی ها به آنجا برویم همه آنها را فراموش می کنیم و کمی آرامش به وجود ما وارد می شود. محل زندگی جایی است که ما در آن آرامش بیشتری داشته باشیم.

انشا کوتاه درباره محل زندگی ما

مقدمه: محل زندگی ما ایران است، ایران وطن ماست و هیچ جایی برایمان ایران نمی شود.

بدنه انشا: درست است که همه ما در خانه های مختلف و در مکان متفاوتی زندگی می کنیم اما چیزی که مهم است و بین همه ما مشترک است محل زندگی اصلی ما می باشد. ایران خانه همه ما و محل زندگی واقعی ما است. حتی اگر به بهترین نقطه دنیا هم برویم باز دلمان هوای خانه را می کند هوای خاک وطن را می کند. دلمان برای گوشه به گوشه محل زندگیمان تنگ می شود. از قدیم گفته اند هیچ جا خونه آدم نمیشه. راست می گفتند هیچ کجا محل اصلی و واقعی زندگی ما نمی شود.

نتیجه گیری: محل زندگی ما کشوری است که از بچگی در آن بزرگ شده ایم و روزهای خوب و بد زیادی در آن تجربه کرده ایم. محل زندگی جایی است که اگر بخواهیم از آنجا برویم دلمان می گیرد و دل کندن برایمان سخت است.

انشا زیبا درباره محل زندگی ما

وقتی کوچتر بودم همیشه دوست داشتم به مسافرت برویم و دیر به خانه برگردیم. همیشه آن روزی که قرار بود به خانه برگردیم ناراحت بودم و از پدر و مادر خواهش می کردیم که کمی بیشتر بمانیم. اما کمی که بزرگ تر شدم دل کندن از محل زندگی و خانه برایم سخت تر شد و وقتی به سفر میرفتم دوست داشتم زودتر برگردم و همین که به محل زندگی ام می رسیدم احساس آرامش و راحتی تمام وجودم را فرا می گرفت.

درست در همان زمان بود که درک کردم خانه یعنی چی، مفهوم درست محل زندگی یعنی چی، تا قبل از آن فکر نمی کردم که جایی که در آن زندگی می کنیم چقدر مهم است و چقدر دور بودن از آن برایم سخت است. کاش هیچ وقت کسی مجبور نباشد برای مدت طولانی و یا برای همیشه از محل زندگی اش دور باشد.

انشا احساسی درباره محل زندگی ما

همیشه به آدم هایی که برای همیشه از ایران می روند و مهاجرت می کنند فکر می کنم و پیش خودم می گویم که چطور می توانند برای همیشه این همه چیز را پشت سرشان رها کنند و به جایی بروند که نه هیچ کس را می شناسند و نه جایی را بلد هستند. محل زندگی ما ایران است و با این فرهنگ و قانون بزرگ شده ایم و حالا فکرش را بکن که همه این ها را ترک کنی و به جای جدید با فرهنگ و قانون جدید بروی.

به نظرم دل کندن از محل زندگی، خانه و مهاجرت کردن برای همیشه یکی از سخت ترین کارهای دنیا است. اینکه بتوانی بپذیری که قرار است محل زندگی خود را برای همیشه ترک کنی نیاز به روح بزرگ و شجاعی دارد. من مطمئنم تمام افرادی که محل زندگی خود را ترک کرده اند و یا می خواهند ترک کنند غم بزرگی در دل خود دارند و آن غم بزرگ هم دوری از وطن و محل زندگی آنها است.

مگ تک

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.