انشا درباره حضرت محمد پیامبر اکرم برای دانش آموزان پایه سوم تا دوازدهم
حضرت محمد آخرین پیامبری است که خداوند برای مردم فرستاد و از طریق ایشان پیام های خود را به مردم می رساند تا به اسلام روی آورند. حضرت محمد در زمان کودکی پدر و مادر خود را از دست دادند و سختی های زیادی در راه تبلیغ دین کشیدند. در این نوشته چند انشا درباره حضرت محمد (ص)، دوران کودکی ایشان، خصوصیات اخلاقی، ازدواج ایشان با حضرت خدیجه، انشا درباره من حضرت محمد را دوست دارم، انشا کودکانه درباره پیامبر و انشا درباره ولادت حضرت محمد برای دانش آموزان پایه سوم تا یازدهم به شما ارائه می شود که درباره زندگی حضرت محمد، ازدواج ایشان، بعثت و رحلت ایشان توضیح داده شده است، با مینویسم همراه باشید.
فهرست مطالب انشا درباره حضرت محمد برای پایه های سوم تا یازدهم
- انشا درباره حضرت محمد کوتاه
- انشا درباره حضرت محمد کلاس چهارم کوتاه
- انشا درباره حضرت محمد کودکانه
- انشا درباره خصوصیات حضرت محمد
- انشا درباره ولادت حضرت محمد (ص)
- انشا در مورد حضرت محمد و خدیجه
- انشا درباره من حضرت محمد را دوست دارم زیرا
- انشا درباره زندگینامه حضرت محمد برای دانش آموزان
- انشا درباره کودکی حضرت محمد (ص) برای دانش آموزان
انشا درباره حضرت محمد کوتاه
به نام خداوند مهربان که برای هدایت بشر پیامبران زیادی را فرستاد تا انسان ها به راه درست راهنمایی شوند.
حضرت محمد آخرین پیامبر خدا بود. ایشان پدر حضرت فاطمه (س) بزرگترین بانوی جهان بودند حضرت محمد (ص) دختر خود را بسیار دوست داشتند و به ایشان احترام می گذاشتند ایشان درباره حضرت فاطمه فرموده اند فاطمه پاره تن من است. در زمان جاهلیت اعراب مکه دختران را زنده به گور می کردند اما حضرت محمد با احترام بسیار با دختر خود برخورد می کردند.
پیامبر (ص) برای اینکه مردم را به دین اسلام هدایت کنند سختی های بسیاری را تحمل کردند ایشان با اخلاق پسندیده و نیکویی که داشتند همه سختی ها را تحمل می کردند تا بتوانند مردم را به راه راست و درست هدایت و راهنمایی کنند. حضرت محمد (ص) بسیار مهربان و نیکوکار بودند و من به عنوان یک مسلمان افتخار می کنم که پیامبر ما حضرت محمد (ص) است.
انشا درباره حضرت محمد کلاس چهارم کوتاه
حضرت محمد (ص) از پیامبران برگزیده خداوند هستند. خداوند حضرت محمد را بسیار دوست داشت و حرف های خود را به قلب او نازل می کرد. حرف هایی که خدا به وسیه وحی بر قلب پیامبر نازل می کرد در کتاب قرآن جمع آوری شده است. قرآن بزرگترین معجزه پیامبر است که هیچ کس نمی تواند مانندش را بیاورد.
حضرت محمد از کودکی با دیگر کودکان فرق داشت. در آن زمان که حضرت محمد به دنیا آمدند مردم دارای عقاید خرافی بودند اما حضرت محمد تنها به خدا اعتقاد داشت و توجهی به افکار باطل دیگران نداشت. حضرت محمد حتی حاضر نبود گردنبندی که برای محافظت از چشم نظر بود را به گردنش بیاویزد و میگفت نگهدار من تنها خداست.
حضرت محمد در سن 40 سالگی و در غار حرا به پیامبری برگزیده شدند و تا زمانی که در قید حیات بودند برای نجات بشریت از شرک و بت پرستی تلاش کردند.
انشا درباره حضرت محمد کودکانه
حضرت محمد آخرین پیامبر ما مسلمانان است. حضرت محمد بسیار مهربان بودند. حضرت محمد کودکان را دوست داشتند و با آن ها بازی می کردند. حضرت محمد هیچ وقت عصبانی نمی شدند و همیشه خنده به لب داشتند. حضرت محمد یکی از بهترین بنده های خداوند بودند که حتی از فرشتگان هم بهتر بودند.
حضرت محمد در کودکی پدر و مادر خود را از دست داد و در کنار پدربزرگ خود زندگی می کرد اما پدربزرگش هم از دنیا رفت و بعد از آن حضرت محمد با عموی خود زندگی می کرد.
حضرت محمد درستکار و امانت دار بودند به خاطر همین به او محمد امین می گفتند چون همه به او اعتماد داشتند.
زمانی که حضرت محمد زندگی می کرد مردم بت پرست بودند و به جای خدا بت ها را می پرستیدند حضرت محمد به آن ها می گفت که بت ها را نپرستند و خدا که آفریننده آن ها است را بپرستند.
انشا درباره خصوصیات حضرت محمد
پیامبر اکرم حضرت محمد آخرین فرستاده خدا بر روی زمین بودند. حضرت محمد دارای خصوصیات اخلاقی بسیار عالی ای بودند و هیچ گاه کاری نمی کردند که دیگران ناراحت شوند. پیامبر بسیار خوشرو و خوش اخلاق بودند هیچ وقت با دیگران بحث و تندخویی نمی کردند. ایشان هیچ وقت عصبانی نمی شدند حتی وقتی که دشمنان اسلام با ایشان بدرفتاری می کردند.
یکی از ویژگی های رفتاری حضرت محمد ساده زیستی و تواضع ایشان بود. پیامبر هیچ وقت خود را از دیگران برتر نمی دانستند و رفتار ایشان مانند یکی از خودشان بود و فرقی نمی کرد آن شخص فقیر باشد یا ثروتمند.
حضرت محمد امانت دار و درستکار بودند به ایشان لقب محمد امین داده بودند زیرا همیشه سعی می کردند حق به حق دار برسد و مردم به او اعتماد کامل داشتند.
پیامبر بسیار مهربان بودند به خصوص با کودکان، ایشان با کودکان مانند پدری مهربان رفتار می کردند.
انشا درباره ولادت حضرت محمد (ص)
حضرت محمد آخرین پیامبر خدا در روز جمعه 17 ربيع الاول در مکه به دنیا آمد. زمانی که او متولد شد اتفاقات عجیبی در جهان به وقوع پیوست که نشان می داد اتفاق بزرگی افتاده و شخص مهمی به دنیا آمده است. وقتی پیامبر به دنیا آمد شیطان از ورود به هفت آسمان منع شد. در روز تولد حضرت محمد همه بت ها نابود شدند و شکستند. کاخ مدائن که کاخ شاه ایران بود فرو ریخت و آتشکده فارس خاموش شد.
حضرت محمد از کودکی دارای ویژگی هایی بود که نشان می داد ایشان پیامبر آینده هستند. از نظر رفتار و کردار با دیگران متفاوت بود و بیشتر از هم سن و سال های خود می فهمید و درک بالایی داشت.
ولادت حضرت محمد برای دنیا پر از خیر و برکت بود ایشان به هر جا که قدم می گذاشتند رحمت خدا همراه ایشان بر مردم نازل می شد مثلا اگر حضرت محمد به سرزمین خشکی می رفت در آنجا باران می بارید.
حضرت محمد (ص) زمانی که خیلی کوچک بود پدر و مادرش را از دست داد و با پدربزگش عبدالمطلب زندگی می کرد.
انشا در مورد حضرت محمد و خدیجه
حضرت محمد (ص) در سن 25 سالگی با حضرت خدیجه که از زنان بازرگان و ثروتمند بود ازدواج کرد. حضرت خدیجه در زمان ازدواج با حضرت محمد 40 سال سن داشت و 15 سال از حضرت محمد بزرگتر بود. حضرت خدیجه یکی از زنان بزرگ اسلام بوده اند. ایشان تمام ثروت خود را برای تبلیغ اسلام در اختیار حضرت محمد قرار می داد و اولین زنی بود که دین اسلام را قبول کرد.
حضرت خدیجه از حضرت محمد بسیار حمایت می کرد و حضرت محمد بسیار ایشان را دوست داشت. حضرت خدیجه مادر حضرت فاطمه بزرگترین بانوی اسلام بود و این نشان می دهد که حضرت خدیجه چه جایگاه بالایی داشته است.
پیامبر هر روز برای دعا و عبادت به غار حرا می رفتند و حضرت خدیجه هر روز مسافت زیادی را طی می کردند تا برای پیامبر غذا ببرند. در زمانی که حضرت محمد و یاران ایشان در شعب ابی طالب بودند.
حضرت خدیجه و حضرت محمد قبل از اینکه با هم ازدواج کنند با هم تجارت می کردند حضرت خدیجه وقتی که امانت داری حضرت محمد را دید از او خوشش آمد و به او پیشنهاد ازدواج داد.
انشا درباره من حضرت محمد را دوست دارم زیرا
به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین
حضرت محمد ص پیامبر ما مسلمانان است و دین اسلام را برای ما آورد. حضرت محمد بسیار مهربان بودند و ایشان را به نام پیامبر مهربانی ها می شناسند.
من حضرت محمد را بسیار دوست دارم زیرا ایشان بسیار خوش اخلاق و مهربان بودند و رفتار خوبی با بچه ها داشتند. من پیامبر را دوست دارم چون صحبت های خدا را به گوش ما رساند و کتاب قرآن را برای ما آورد. حضرت محمد را دوست دارم چون هیچ وقت دروغ نمی گفت و همیشه راستگو و امانت دار بود. ایشان بسیار دست و دلباز بودند و از ثروت خود برای کمک به فقرا و نیازمندان استفاده می کردند.
حضرت محمد حتی با دشمنان خود مهربان بود و این ویژگی است که برای آدم های معمولی سخت است.
من حضرت محمد را دوست دارم زیرا برای خودش چیزی نمی خواست و تمام تلاشش را می کرد تا مردم زندگی خوبی داشته باشند و بدانند چه چیزیخوب و چه چیزی بد است.
صفات خوب حضرت محمد بسیار زیاد بودند و نمی توان از همه ان ها در این انشای کوتاه صحبت کرد. اما اگر بخواهیم به طور خلاصه بگویم من حضرت محمد را دوست دارم زیرا نماینده خوبی برای نشان دادن درستی اسلام بود و من سعی می کنم مانند ایشان باشم.
انشا درباره زندگینامه حضرت محمد برای دانش آموزان
پدر پیامبر«ص»، عبدالله فرزند عبدالمطلب و مادرش آمنه دختر وهب، پدر و مادر حضرت محمد و بودند و هردو از قبیله بزرگ قریش بودند ؛ قبیلهاي کـه بزرگان آن از نفوذ فراوانی در مکه برخوردار بودند و مشغولبه کار بازرگانی بودند. حضرت محمد (ص) در ماه ربیع الاول متولد شده است اما برخی افراد می گویند در 17 ربیع الاول و برخی دیگر می گویند در 12 ربیع الاول به دنیا آمده اند.
عبدالله، پدر حضرت محمد بعد از تولد ایشان برای تجارت با کاروانی بـه شام رفت و در راه بازگشت به خانه بیمار شـد و درگذشت. بنابر رسمی کـه در مکه رایج بود ، محمد (ص) را به زنی بنام حلیمه سپردند تا در فضای ساده و پاک بادیه بزرگ شود. وی ۶ ساله بود کـه همراه مادر برای دیدار خویشان بـه مدینه رفـت، اما آمنه در مدینه بیمار شد و درگذشت و او را در مدینه به خاک سپردند.
محمد (ص) بعد از فوت پدر و مادرش تحت حمایت پدربزرگش عبدالمطلب قرار گرفت، اما او نیز در ۸ سالگی وی درگذشت و سرپرستی محمد (ص) بر عهده عمویش ابوطالب قرار گرفت. ابوطالب در سرپرستی برادر زاده اش بسیار تلاش و کوشش کرد. در سفری تجارتی بـه شام وی را با خود همراه برد و هم در این سفر ، راهبی بَحیرا نام ، نشانه هاي پیامبری را در او یافت و ابوطالب را از آن امر مطلع ساخت.
حضرت محمد (ص) بـسیار راستگو و درستکار بود به همین دلیل به او لقب امین را دادند و همین صداقت و درستي توجه خدیجه دختر خویلد را جلب کرد و وی را با سرمایه خویش برای تجارت بـه شام فرستاد ؛ سپس چنان شیفته درستکاری « محمد امین» شد کـه خود برای ازدواج با وی گام پیش نهاد ، در حالی که دستکم 15 سالی از او بزرگتر بود.
از وقایع مهم پیش از ازدواج پیامبر، شرکت در پیمانی بنام – حلف الفضول – است کـه در آن جمعی از مکیان تعهد کردند – از هر مظلومی حمایت کنند و حق وی را بستانند. پیمانی کـه پیامبر (ص) بعد ها نیز آن را میستود و میفرمود اگر بار دیگر وی را بـه چنان پیمانی باز خوانند ، بـه آن میپیوندد.
خدیجه برای محمد (ص) همسری فداکار بود و تا زمانی کـه حیات داشت ، پیامبر همسر دیگری برنگزید. او برای پیامبر ( ص ) فرزندانی آورد کـه پسران همگی در کودکی در گذشتند و در بین دختران ، از همه ی نامدارتر ، حضرت فاطمه (ع) اسـت.
حضرت محمد نزد مردمان بعنوان فردی اهل تأمل و تفکر شناخته شده ، و از خوی و رفتارهای ناپسند قوم خود سخت ناخشنود بود. از آداب و رسوم زشت آنان چشمگیرتر از همه ی بت پرستی بود و پیامبر (ص) از آن روی بر میتافت. محمد (ص) اندکی پیش از بعثت، زمان زیادی را به تنهایی در غار حرا، در کوهی نزدیک مکه بـه سر می برد و زمان خود را به تفکر و اندیشه میگذرانید.
اولین نشانه هاي بعثت پیامبر (ص) بـه هنگام 40 سالگی او ، رؤیاهای صادقه بوده اسـت، اما انچه در سیره بعنوان آغاز بعثت شهرت یافته ، شبی در ماه رمضان ، یا ماه رجب اسـت کـه فرشته وحی در غار حرا بر پیامبر (ص) ظاهر شد و بر او اولین آیات سوره علق را برخواند. بنابر روایات ، پیامبر (ص) بـه شتاب بـه خانه بازگشت و خواست کـه وی را هر چـه زودتر بپوشانند.
گویا برای مدتی در نزول وحی وقفه اي ایجاد شد و همین امر پیامبر(ص) را غمناک ساخته بود ، ولی اندکی بعد فرشته وحی باز آمد و آن حضرت را مامور هدایت قوم خود واصلاح جامعه از فسادهای دینی و اخلاقی و پاک گردانیدن خانه خدا از بتان ، و دلهای آدمیان از خدایان دروغین کرد.
پیامبر دعوت بـه توحید را نخست از خانواده خود آغاز کرد و اول کسی که بـه او ایمان آورد ، همسرش خدیجه ، و از مردان ، پسر عمویش علی بن ابی طالب « ع» بود کـه در آن هنگام سرپرستی وی را پیامبر «ص» بر عهده داشت. در منابع فرق گوناگون اسلامی، از برخی دیگر هم چون ابوبکر و زیدبن حارثه ، بعنوان اولین گروندگان بـه اسلام نام برده اند.
سه سال بعد از بعثت، پیامبر دستور یافت تا همگان را از خاندان قریش گرد آورد و دعوت توحید را در سطحی گسترده تر مطرح سازد. پیامبر بدین کار دست زد ، اما دعوتش اجابتي چندان نیافت و بر شمار اسلام آورندگان قریش نیفزود. باید گفت با آنکه اشراف مکه دعوت جدید راکه بر وحدانیت خدا و برابری انسانها تاکید بسیار داشت ، بر نمیتافتند.
سپس دعوت بـه توحید و پرهیز از شرک و بت پرستى را به گوشِ مردم رساند. از همین جا بود کـه سران قریش، مخالفت با وی را آغاز کردند و بـه اذيت آن حضرت پرداختند. پیامبر در مدت سیزده سال در مکه، با همۀ آزارها و شکنجه هاى سرمایه داران مشرک مکه و همدستان آنان، مقاومت کرد و از مواضع الهى خویش هرگز عقب نشینى ننمود. پس از سیزده سال تبلیغ در مکه، ناچار بـه هجرت شد.
پس از هجرت بـه مدینه زمینه نسبتاً مناسبى براى تبلیغ اسلام فراهم شد، هر چند کـه در طى این ده سال نیز کفار، مشرکان، منافقان و قبایل یهود، مزاحمت هاى بسیاري براى او ایجاد کردند. درسال دهم هجرت، پس از انجام مراسم حج و ترک مکه و ابلاغ امامت علي بن ابیطالب «علیه السلام» در غدیر خم و اتمام رسالت بزرگ خویش، در بیست و هشت صفر سال یازدهم هجرى، رحلت فرمود.
همچنین بخوانید: انشا درباره حضرت فاطمه
انشا درباره کودکی حضرت محمد (ص) برای دانش آموزان
حضرت محمد(ص)، فرزند عبداللّه و آمنه در مکه به دنیا آمد. پدرش عبد الله اندکی بعد از تولد ایشان درگذشت. او شش سال بیشتر نداشت که مادرش آمنه را نیز از دست داد و پدربزگش تا هشت سالگى سرپرست او بود بعد از مرگ پدربزرگش، عمویش ابوطالب سرپرستی او را بر عهده گرفت. رفتار و کردار او در خانه ابوطالب، نظر همگان را به سوى خود جلب کرد و دیرى نگذشت که مهرش در دل ها جاى گرفت.
حضرت محمد (ص) از همان کودکا همیشه مانند بزرگسالان موهایش را مرتّب می کرد و سر و صورت خود را تمیز نگه می داشت.
ابوطالب همیشه می گفت من از محمد هرگز کلمه اى دروغ نشنیدم و کار ناشایسته و خنده بیجا از او ندیدم. آن حضرت در سیزده سالگى، ابوطالب را در سفر شام، همراهى کرد. در همین سفر بود که شخصیت، عظمت، بزرگوارى و امانتدارى خود را نشان داد.
حضرت محمد (ص) در سن بیست و پنج سالگی با خدیجه دختر خویلد ازدواج کرد.
محمد(ص) در میان مردم مکه به امانتدارى و صداقت مشهور گشت به همین دلیل، به او لقب محمد امین را دادند. در همین سنّ و سال بود که با نصب حجرالاسود و جلوگیرى از فتنه و آشوب قبایلى، کاردانى و تدبیر خویش را ثابت کرد و با شرکت در انجمن جوانمردان مکّه (حلف الفضول) انسان دوستى خود را به اثبات رساند. پاکى و درستکارى و پرهیز از شرک و بتپرستى و بى اعتنایى به مظاهر دنیوى و اندیشیدن در نظام آفرینش، او را کاملاً از دیگران متمایز ساخته بود.
حضرت محمد در چهل سالگى به پیامبرى برانگیخته شد و دعوتش تا سه سال مخفیانه بود. پس از این مدّت، به حکم آیه “وَ أَنـْذِرْ عَشیرَتَکَ الاَْقـْرَبینَ”; یعنى: “خویشاوندان نزدیک خود را هشدار ده!”، رسالت خویش را آشکار ساخت و از بستگان خود آغاز کرد و سپس دعوت به توحید و پرهیز از شرک و بتپرستى را به گوشِ مردم رساند. از همین جا بود که سران قریش، مخالفت با او را آغاز کردند و به آزار آن حضرت پرداختند. پیامبر در مدّت سیزده سال در مکه، با همه آزارها و شکنجه هاى سرمایه داران مشرک مکه و همدستان آنان، مقاومت کرد و از مواضع الهى خویش هرگز عقب نشینى ننمود. پس از سیزده سال تبلیغ در مکه، ناچار به هجرت شد.
پس از هجرت به مدینه زمینه مناسبى براى تبلیغ اسلام فراهم شد، هر چند که در طىّ این ده سال نیز کفار، مشرکان، منافقان و قبایل یهود، مزاحمت هاى بسیارى براى او ایجاد کردند. در سال دهم هجرت، پس از انجام مراسم حج و ترک مکه و ابلاغ امامت على بن ابیطالب(علیه السلام) در غدیر خم و اتمام رسالت بزرگ خویش، در بیست و هشت صفر سال یازدهم هجرى، رحلت فرمود.