انشا درباره قهرمان زندگی من (مقدمه، بدنه اصلی و نتیجه)

قهرمان زندگی ما کسی است که با وجود تمام نقص ها و ایرادهایی که داریم ما را دوست داشته باشد و برای بهتر شدن حال ما هر روز تلاش بیشتری بکند. اگر یک انشا زیبا و احساسی درباره قهرمان زندگی می خواهید بنویسید ادامه مطلب را بخوانید.

انشا زیبا درباره قهرمان زندگی من

مقدمه:

همه ی ما قهرمان زندگی خودمان هستیم و برای بهتر شدن زندگیمان هروز تلاش می کنیم.

بدنه اصلی انشا:

تا به حال به این فکر کرده اید که قهرمان زندگی تان چه کسی است؟ شاید برای همه ما قهرمان زندگی شخص متفاوتی باشد. قهرمان زندگی من خودم هستم، من کسی هستم که خودم میدانم در هر لحظه از زندگیم چه چیزهایی را تجربه کردم و چه اتفاقاتی را از سر گذراندم. با چالش های زیادی روبه رو شدم و از پس روزهای بدی برآمدم که فکرش را هم نمیکردم روزی تمام شود.

همه ی قهرمان زندگی خودمان هستیم و باید به وجود خودمان افتخار کنیم. امروز باید تلاش کنیم که از فردایمان یک قدم جلوتر باشیم. قهرمان زندگی یعنی کسی که به شما یاد داد بتوانید چیزهای جدید یاد بگیرید و از لحظه لحظه زندگیتان درس هایی بگیرید که در آینده به دردتان میخورد.

نتیجه گیری:

قدر قهرمان هار زندگیتان را بدانید، قدر خودتان را بدانید که مانند یک قهرمان خودتان را به چالش میکشید و دست از تلاش کردن بر نمیدارید.

انشا احساسی قهرمان زندگی من

مقدمه:

ما برای طی کردن مسیر قهرمانی مان نیاز به یک الگوی موفق، صبور و مقاوم در مسیر داریم. وگرنه جا می زنیم یا شکست های پی در پی را تجربه می کنیم.

بدنه اصلی انشا:

اگر بخواهم قهرمان زندگی خودم را معرفی کنم آن شخص مادرم است. مادر من کسی است که تمام سختی های زندگی را به دوش کشید تا من قد بکشم و بزرگ شوم. حتی وقتی که بزرگ تر هم شدم مادرم برای آرامش و آسایش من از تمام خودش گذشت تا سختی هایی که خودش کشید را من نکشم. مادرم به من یاد داد قوی بودن و فداکار بودن چه معنایی دارد و این معنی این دو واژه را با کارها رفتارهایش به من نشان داد. من با تمام وجود تلاش می کنم برای او فرزندی باشم تا خستگی یک عمر زحمتش از تنش بیرون آید و به من افتخار کند.

نتیجه گیری:

ما باید تلاش کنیم کسی را قهرمان خود قرار دهیم که دارای صفات خوب و نیکو باشد و به راه و رسم درست زندگی را نشان بدهد.

انشا عاطفی قهرمان زندگی من

مقدمه:

با غرور سرم را بالا میگیرم چون میدانم قهرمانی پشت سرم است و آن قهرمان فقط یک اسم دارد (پدر)

بدنه اصلی انشا:

قهرمان زندگی من پدرم است او از تمام آرزوها و جوانی اش گذشت تا من در آرامش و آسایش بتوانم رشد کم و بزرگ شوم. شاید خودش به آرزوها و خواسته هایش نرسید اما صبح تا شب تلاش می کند تا من بتوانم به همه چیزهایی که می خواهم برسم.

پدرم به من یاد داد که یک قهرمان بدون توقع و انتطار داشتن از کسی برای عزیزانش تلاش می کند و از همه چیز خودش بخاطر آنها می گذرد.

من هم می خواهم روزی به جایگاهی برسم که بتوانم تمام زحمات پدرم را جبران کنم و محبت هایش را بی جواب نگذارم.

نتیجه گیری:

پدرم هیچ وقت به من نگفته دوست دارم همیشه با کارهایش این را به من ثابت کرده است. قهرمان زندگی ما همیشه مراقب کارها و رفتارهایش است و برای خوشحال کردن ما دست به هر کاری میزند.