Take a fresh look at your lifestyle.

انشا در مورد مهاجرت (مقدمه، نتیجه و بدنه اصلی انشا)

مهاجرت یکی از تصمیم های سختی اس که شاید هر کسی دل انجام آن را نداشته باشد. تصمیم به ترک کردن تمام خاطراتت و خانواده و دوستانت. در ادامه چند انشا زیبا و احساسی در مورد مهاجرت نوشته شده است که می توانید آنها را بخوانید.

انشا ادبی درباره مهاجرت

مقدمه:

آه

اینجا

گنجشک ها

که بر لب پاشوره های حوض

با ماهیان سرخ

سخن از مهاجرت

می گویند

با سبزه نای

گندم چنگیز

دهقان توس و تبریز

بدنه انشا:

وقتی حرف از مهاجرت می شود هیچکس از این تصمیم خوشحال نمی شود شاید کمی هم به فکر فرو برود و احساس ناراحتی کند. درست است که برای بعضی از آدم ها مهاجرت کردن بهترین تصمیم است و آینده بهتری در انتظارشان می تواند باشد. اما چیزی که همه خوب می دانیم این است که هیچ کجا وطن نمی شود و هر جای دنیا باشیم باز هم دلمان برای کشورمان و خاکمان تنگ خواهد شد.

نتیجه گیری:

مهاجرت کردن یکی از تصمیم های بسیار سخت می باشد و به نظر من افرادی که برای رویاهایشان کشورشان را ترک می کنند بسیار جسارت دارند.

انشا احساسی درمورد مهاجرت

مقدمه:

بعضی از چیز ها

تنها از دور ظاهر آرام و زیبا دارند

و انسان

برای نزدیک شدن به آنها نباید پافشاری کند

مثل عشق

سیاست

و مهاجرت…

من بر آسمان خراش ها

پرنده های مهاجر زیادی دیده ام

که چشم هایشان پر از اشک بود!

بدنه اصلی:

تا به حال کسی از اطرافیان شما مهاجرت کرده است؟ می دانی چیست؟ خبر مهاجرت و رفتن برای آدم ها به دو صورت است برای یکی این خبر بسیار خوب است اما برای فرد دیگر بدترین خبر دنیا است. برای کسی که تصمیم خودش را گرفته و تمام کارهایش را کرده تا برود این خبر بهترین خبر عمرش می باشد. اما برای آن شخصی که قرار است رفتن عزیزش را برای همیشه از این کشور ببنید خیلی سخت است. مهاجرت کردن یک دل بزرگ می خواهد که برای رسیدن به رویایت از همه چیز بگذری.

نتیجه گیری:

مهاجرت شاید جذاب باشد. اما ای کاش وطن هر کس بهترین جا بود و کسی مجبور به ترک کردن آن نبود که برای همیشه از خاطرات و خانواده اش دور شود.

انشا زیبا در مورد مهاجرت

مقدمه:

مهاجرت از ابتدا تا انتهایش سختی است، اما انسان قوی همه این ها را به جون می خرد.

بدنه اصلی انشا:

مهاجرت داستان و تصمیم بسیار عجیبیست. از آن داستان هایی که مطمئنم که آدم هایش بی اندازه شجاع هستند!
آنقدر که توانستند که از همه چیز دل بکنند. چند کیلو اضافه بار ضروری بریزند توی چمدان ،برای آخرین بار خانه و کوچه و عشق و خانواده را نگاه کنند و دور بشوند.شاید برای چند سال شاید برای همیشه چقدر اراده می خواهد رفتن؟چقدر اراده می خواهد برای رد شدن از این پل چوبی ؟ چقدر عجیبند آنهایی که دل از همه چیز کنده اند
این مهاجران قهرمان های شجاعی هستند برای جنگیدن با هر چیزی که برایشان اتفاق می افتد.

نتیجه گیری:

مهاجرت افراد قصه عجیبی دارد. اما شاید اگر کمی مسیر رفتن آسان بود همه ما به دور ترین نقاط جهان می رفتیم تا کمی خستگی این سالها از تنمان بیرون بریزد.

مگ تک

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.