دعای حافظ شیرازی (برای فال و دعاهای معروف حضرت حافظ)
ناشر: مینویسم (minevisam.ir)
نویسنده: محمد روزبه
تاریخ انتشار: 20 دسامبر 2025
تماس با ما: ارسال پیام
حافظ شیرازی، لسانالغیب شعر فارسی، شاعری است که نام او در ذهن و دل ایرانیان با فال، توکل، امید و گفتوگوی صمیمانهی دل با خدا گره خورده است. قرنهاست که مردم در لحظات تردید، اندوه، انتظار و امید، به دیوان حافظ رجوع میکنند و کلام او را واسطهای برای آرام شدن دل و سپردن کارها به خدا میدانند. از همین رو، چه چیزی زیباتر از آنکه برای سخن گفتن با خدا، از زبانی استفاده شود که سرشار از ایمان، عرفان و صداقت درونی است؛ زبانی که حافظ با آن سخن گفته است.
اگر منظورتون دعای قبل از فال گرفتن هست :
ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکار و آرزوی مرا براورده سازی.
یا دعاهای رایج معروف دیگر :
«یا حافظ شیرازی، ای بزرگ حافظ دانش و راز، ای که دلها را به شعرت روشن میکنی و اسرار را بر ما آشکار میسازی، به حق آن خدایی که تو را بر ما فرستاد، به حق آن حضرت محمد (ص) و آل پاکش، و به حق آن عشق و معرفتی که در دیوان تو نهفته است، این فال را برای ما به خیر و برکت و روشنایی دل باز کن.»
یا نسخه کوتاهتر و متداولتر (که بیشتر مردم میخوانند):
«یا حافظ شیرازی، به حق آن خدایی که تو را بر ما فرستاد، فالم را به خیر و برکت و روشنایی دل باز کن.»
میتونید به صورت آنلاین از این صفحه فال بگیرید : فال حافظ اصلی
البته «دعای حافظ شیرازی» بیش از آنکه به یک دعای مشخص و مستقل اشاره داشته باشد، به حالوهوای مناجاتگونهی اشعار حافظ بازمیگردد؛ اشعاری که در آنها شاعر با خدا سخن میگوید، طلب یاری میکند، به او توکل میسپارد و دل خستهی انسان را به امید گره میزند. در این مقاله بررسی میکنیم که دعای حافظ شیرازی دقیقاً به چه معناست، آیا حافظ دعای خاصی نوشته است و چرا برخی از ابیات او برای مردم، حکم دعا و نیایش را پیدا کردهاند. همچنین به دعا در اشعار حافظ میپردازیم و چند شعر دعایی از حافظ را تقدیمتان میکنیم.
و اگر دعاهای حضرت حافظ است میتوانید ادامه محتوا را مطالعه کنید :
آیا حافظ دعای خاصی دارد
حافظ شیرازی هیچ دعای رسمی، مدون یا مستقل شبیه ادعیهی مذهبی و نیایشهای کلاسیک ننوشته است. در دیوان حافظ متنی با عنوان مشخص «دعا» یا ساختاری منطبق با قالبهای رایج نیایش وجود ندارد. حافظ پیش از آنکه دعا بنویسد، دعاگونه شعر گفته است.
آنچه امروز با عنوان «دعای حافظ شیرازی» شناخته میشود، در واقع ابیاتی از غزلهای اوست که لحن مناجات، استغاثه، توکل و گفتوگوی مستقیم با خداوند دارند. در این ابیات، حافظ بیواسطه خدا را خطاب قرار میدهد، دلنگرانیهای انسانی را بیان میکند و همهچیز را به قدرت و لطف الهی میسپارد.
همین ویژگی باعث شده است که اشعار حافظ، در لحظات نیاز، نیت، اضطراب، دلتنگی یا امید، بهصورت ناخودآگاه نقش دعا را برای خواننده ایفا کنند؛ دعایی که نه از روی متن رسمی، بلکه از دل برمیآید و با زبان شعر خوانده میشود.
دعا در شعر حافظ
حافظ، وظیفهٔ تو دعا گفتن است و بس
در بَندِ آن مباش که نشنید یا شنید
در جهانبینی حافظ، دعا صرفاً یک درخواست لفظی یا آیینیِ از پیشتعریفشده نیست، بلکه نوعی گفتوگوی زنده و صمیمی میان انسان و خداوند است. حافظ خدا را دور، دستنیافتنی یا صرفاً در قالب ترس و تکلیف نمیبیند؛ بلکه او را پناه، تکیهگاه و محرم راز دل انسان میداند. به همین دلیل، دعا در شعر حافظ اغلب با توکل، امید و واگذاری همراه است؛ دعایی که از دل تجربههای انسانی چون رنج، عشق، تنهایی و انتظار برمیخیزد و به سوی خدا جهت میگیرد. در نگاه حافظ، دعا زمانی معنا پیدا میکند که انسان خود را رها کند و کار را به لطف الهی بسپارد، نه آنکه صرفاً چیزی را مطالبه کند.
حافظ دعا را بهصورت مستقیم و بیواسطه در بافت شعرش جاری میکند؛ بدون فاصلهی رسمی میان بنده و معبود. او با خطابهایی چون «یا رب» و «الهی» وارد گفتوگویی صادقانه میشود و شعر را به میدان مناجات تبدیل میکند. در این فضا، مرز میان شعر و دعا از میان میرود؛ غزل به نیایش بدل میشود و نیایش در قالب زیبای شعر جاری میگردد. حافظ نه با زبان فرمان، بلکه با زبان عشق، نیاز و اعتماد دعا میکند و همین شیوه است که اشعار او را برای مخاطب، حتی پس از قرنها، زنده، آرامبخش و شبیه دعا ساخته است.
اشعار دعایی حافظ شیرازی
ادر ادامه به بخشی از غزلهای حافظ شیرازی که در آنها شاعر با زبانی صمیمی و عارفانه، رو به خداوند سخن میگوید میپردازیم. جایی که حافظ درد دل میکند، پناه میجوید، طلب یاری میکند و همهچیز را به لطف الهی میسپارد .او بهجای آنکه فقط درخواست کند، اعتماد میکند؛ بهجای ترس، توکل را محور قرار میدهد و به همین دلیل، اشعار دعایی حافظ پس از قرنها همچنان زنده، اثرگذار و آرامبخشاند.
درِ میخانه ببستند خدایا مپسند
که درِ خانهٔ تزویر و ریا بگشایند
*****
دولتِ فَقْر خدایا به من ارزانی دار
کاین کِرامت، سَبَبِ حِشْمَت و تَمکینِ من است
*****
دوش میگفت که فردا بدهم کامِ دلت
سببی ساز خدایا که پشیمان نشود
*****
آن سفرکرده که صد قافله دل همرهِ اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
*****
روا مدار خدایا که در حریمِ وصال
رقیب محرم و حِرمان نصیبِ من باشد
*****
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و بِرهانَدَم از بندِ مَلامت
خاکِ رهِ آن یارِ سفرکرده بیارید
تا چشمِ جهان بین کُنَمَش جایِ اقامت
*****
هر چند بردی آبم روی از درت نتابم
جور از حبیب خوشتر، کز مُدَّعی رعایت
*****
امروز قدرِ پندِ عزیزان شناختم
یا رب روانِ ناصحِ ما از تو شاد باد
*****
یا رب اندر دلِ آن خسرو شیرین انداز
که به رحمت گذری بر سرِ فرهاد کند
*****
یا رب این نُودولَتان را با خَرِ خودْشان نشان
کاین همه ناز از غلامِ تُرک و اَسْتَر میکنند
*****
يا رب اين آتش كه در جان من است
سرد كن زان سان كه كردي بر خليل
*****
در این بازار اگر سودیست، با درویش خرسند است
خدایا منعَمم گردان به درویشی و خرسندی
*****
مَجمَعِ خوبی و لطف است عِذار چو مَهَش
لیکَنَش مِهر و وفا نیست خدایا بِدَهَش
*****
دعای گوشه نشينان بلا بگرداند
چرا به گوشه چشمي به ما نمي نگری
*****
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
اشعار حافظ در مورد دعا
در بسیاری از غزلهای حافظ، اشارههایی مستقیم یا غیرمستقیم به دعا و نیایش دیده میشود؛ جایی که شاعر با خطابهایی چون «یا رب» و «الهی» یا با طلب یاری و گشایش، رو به خداوند میآورد.
به هیچ ورد دگر نیست حاجت ای حافظ
دعای نیمه شب و درس صبحگاهت بس
*****
دل گفت وِصالَش به دُعا باز تَوان یافت
عُمریست که عُمرَم همه دَر کارِ دُعا رَفت
*****
به صفایِ دلِ رندانِ صَبوحیزدگان
بس درِ بسته به مِفْتاحِ دعا بگشایند
*****
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
دعای صبح و آه شب، کلید گنج مقصود است
بدین راه و روش میرو، که با دلدار پیوندی
*****
حافظا در کُنجِ فقر و خلوتِ شبهایِ تار
تا بُوَد وِردَت دعا و درس قرآن غم مخور
*****
می کند حافظ دعایی بشنو آمینی بگو
روزی ما باد لعل شکرافشان شما
*****
مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول
ز وردِ نیمه شب و درس صبحگاه رسید
*****
منم که گوشه میخانه خانقاه من است
دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است
*****
امروز مَکَش سر ز وفایِ من و اندیش
زان شب که من از غم به دعا دست برآرم
*****
محراب ابرویت بنما تا سحرگهی
دست دعا برآرم و در گردن آرمت
*****
به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
که مونس دم صبحم، دعای دولت توست
*****
دلا معاش چنان كن كه گر بلغزد پای
فـــرشتـهات به دو دست دعا نگهدارد
*****
ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
محصول دعا در ره جانانه نهادیم
*****
گوییا خواهم گشود از دولتم کاری که دوش
من همی کردم دعا و صبح صادق می دمید
*****
دلا بسوز كه سوز تو كارها بكند
دعای نيم شبي دفع صد بلا بكند
*****
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یُمن دعای شب و ورد سحری بود
در پایان
حافظ شیرازی، با اشعار خود که پر از عطر مناجات و دعاست، همواره در جستوجوی ارتباطی عمیق و معنوی با خداوند بوده است. در اشعارش، دعا بهطور غیرمستقیم و در قالب لحن استغاثه، امید، و توکل به تصویر کشیده میشود. او با زبان دل، از خداوند خواستهها و نیتهای خود را در قالبهای عاطفی و شاعرانه بیان کرده و بسیاری از ابیات او تبدیل به دعاهایی معتبر و قابل استفاده در زندگی روزمره شده است.
این مناجاتگونهها در حقیقت گواهی است بر این که حافظ با زبان شعر، خواستههای انسانی را از درگاه خداوند طلب کرده است. اشعار دعایی حافظ، همچنان با لحن دلنشین خود، برای بسیاری از افراد در لحظات نیاز، منبعی از امید و آرامش هستند.