درد عشق و وابستگی را چگونه تحمل کنیم ؟
اگر، همین الان هم از درد عشق و وابستگی خسته شدهاید. مدت زیادی است که دنیای شما پیرامون آنها میچرخد و بالاخره تصمیم گرفتهاید که این وابستگی را به پایان برسانید. خوب، باید بگویم که این احتمالا یکی از بهترین کارهایی است که میتوانید انجام دهید. ما به شما کمک می کنیم تا بدانید درد عشق و وابستگی را چگونه تحمل کنیم؟
چگونه درد عشق را کم کنیم
برای کمک به شما برای تحمل درد عشق و وابستگی و خلاص شدن از آن، در این مقاله 7 روش رویارویی با کسی که عاشقش هستید اما نمیتوانید با او باشید را برای شما آوردهایم.
1. به خود اجازه دهید تا تمام احساسات را حس کنید
وقتی نمیتوانیم به هدف عشق خود برسیم، بیشتر اوقات در انکار غرق میشویم. ما احساسات خود را از همه حتی خودمان پنهان میکنیم. اذعان این که به درد عشق مبتلا شدهایم و وابسته هستیم، برای شما بسیار دشوار خواهد بود. مهمتر از همه دوست نداریم دوستان و اعضای خانواده به ما بگویند که از این کار دست بردار.
این موضوع باعث خجالت شما میشود. عشق نافرجام عزت نفس شما را از بین میبرد، مهم نیست که چقدر اعتماد به نفس داشته باشید. بنابراین، خود را باحال جلوه میدهید و نشان میدهید که همه چیز مرتب است. به عبارت دیگر، از آن چشم پوشی میکنید.
این امید در شما وجود دارد که اگر این چنین رفتار کنید، در نهایت همه چیز روبراه خواهد شد. اگر به خاطر دوست داشتن طرف مقابل احساس حماقت میکنید، آن را انکار نکنید. در واقع،آن را با صدای بلند بازگو کنید. عشق شما سرکوب شده است، اما نباید درد عشق و وابستگی را سرکوب کنید؟ اگر نمیخواهند دیگران این موضوع را بدانند، ابتدا به خود بگویید.
نکات
- وقتی احساس غم دارید، از گریه کردن نترسید.
- نامهای برای خود بنویسید و اطمینان حاصل کنید که حتی یک تفکر را نیز فیلتر نمیکنید.
- از شر خودگویی منفی خلاص شوید. به خودتان اجازه دهید که آزادانه و بدون قضاوت ابراز کنید.
2. بررسی کنید که چرا این شخص را دوست دارید
تنها پذیرش احساسات خود کافی نیست، بلکه باید عمیقتر فکر کنید و دلیل عشق خود به طرف مقابل را بررسی کنید. از خود سوال کنید چه ویژگیهایی در طرف مقابل میبینید که باعث میشود تا این حد عاشق او باشید و درد عشق و وابستگی به او را تحمل کنید؟ چه چیزی او را از دیگران متمایز میکند؟ و از همه مهمتر، چه چیزی او را به شما نزدیک میکند؟
ان احتمال وجود دارد که چیزی در شخصیت او؛ معصومیت یا شادی؛ نهفته باشد که در زندگی شما جای آن خالی است و میخواهید از این طریق آن را بیابید. این گفته درست است که قلب صادقانهترین و صمیمانهترین احساسات را حس میکند، اما اشتباهاتی نیز مرتکب میشود. به خصوص در دوران جوانی و یا وقتی در یک بحران قرار داریم. به همین دلیل، بسیار مهم است که چند لحظه وقت بگذارید و دلیل آن را بپرسید.
این امکان نیز وجود دارد که طرف مقابل شما را به یاد فردی در دوران کودکیتان میاندازد، پدربزرگ دوست داشتنی و یا شاید خواهرتان، و قلب شما فکر میکند که عاشق شده است. درک این که چرا نسبت به فردی این احساس را دارید، به شما کمک میکند تا درد عشق را راحتتر تحمل کنید و حتی از شر آن خلاص شوید.
و اگر واقعا عاشق شخصیت او شدهاید، این نیز به شما کمک خواهد کرد که در آینده به دنبال چنین ویژگیهایی در شریک زندگی خود بگردید.
نکات
- زیاد به خود سخت نگیرید. دلایل دوست داشتن طرف مقابل را یادداشت کنید.
- تصور کنید دیگران نیز چنین ویژگیها و خصوصیاتی داشته باشند، آیا آنها را نیز تحمل میکردید؟
- به افراد دیگری در زندگی خود فکر کنید که یادآور او برای شما هستند.
3. سوالات سخت از خود بپرسید
اگر طرف مقابل حاضر باشد میخواهید رابطه خود با او را ادامه دهید یا جذابیتش برای شما را از دست داده است؟
آیا مشکل تعهد دارید؟
آیا این شخص واقعاً همان چیزی است که شما فکر میکنید؟
وقت آن رسیده است که به خود در آینه نگاه کنید و تا حد امکان با خود صادق باشید. این احتمال نیز وجود دارد که مسئله شخص مقابل نباشد، بلکه خود شما باشید. وقتی کسی ما را نادیده میگیرد یا دستیابی به او سخت است، آن شخص از دید ما جذابتر و وسوسهکنندهتر میشود.
در چنین مواردی ما این واقعیت را نادیده میگیریم که او نیز یک انسان است و نکات منفی دارد. فقط بر بودن با او تمرکز میکنیم. همه ما این تجربه را داشتهایم، برخی از افراد در تصورات ما بهتر از واقعیت هستند. زمانی که چنین است (و اغلب هم همینطور است) و شما واقعاً با آنها روبرو میشوید، آنچه قرار است اتفاق بیفتد این است که در نهایت ناامید خواهید شد.
به محض این که فرد مقابل در دسترس باشد، دیگر جذابیت خود را از دست میدهد و کم کم متوجه نکات منفی او میشوید. شاید شما این فانتزی را در ذهن خود ایجاد میکنید زیرا نمیخواهید با چالشهای روابط واقعی و شاید درد عشق و وابستگی در دنیای واقعی روبرو شوید.
مهم است که انگیزههای خود برای ماندن با طرف مقابل را بدانید. سوالات سخت در مورد عشق و روابط را فهرست کنید و سعی کنید ارزیابی کنید که چه کسی هستید.
نکات
- اگر میتوانید با یک درمانگر صحبت کنید.
- یک دوست یا یکی از اعضای خانواده قابل اعتماد خود را پیدا کنید تا حقیقتهای شخصیتی شما را به شما بازگو کند.
- درباره نوع شخصیت و سبک دلبستگی خود بخوانید.
4. اهداف زندگی خود را در اولویت قرار دهید
زندگی قبلی از ملاقات با او چگونه بود؟ چه زندگی را برای خود متصور بودید؟
سعی کنید تمرکز خود را بر روی اهداف و خواستههایی متمرکز کنید که قبلا برایتان اهمیت داشتند. یک قدم به عقب بازگردید و برنامهریزی سالهای پیش خود را مرور کنید. این کار را انجام دهید تا احساس بهتری نسبت به خود داشته باشید. این کار را انجام دهید تا خود را یکبار دیگر دوست داشته باشید و درد عشق شما را متلاشی نکند.
به غیر از اهداف زندگی، چه سرگرمیهایی داشتید؟
شاید قبل از این که تمام وقت خود را صرف خیالپردازی با او بگذرانید، نقاشی میکردید، آواز میخواندید، به ماهیگیری علاقه داشتید، قلاببافی میکردید یا حتی باغبانی. شاید این سرگرمیها را برای رسیدن به رویای با او بودن کنار گذاشتهاید. وقت آن رسیده است که این سرگرمیها را دنبال کنید.
اینها چیزهای هستند که شخصیت شما را شکل میدهند. فقط به خاطر کمی شیفتگی خود را فراموش نکنید. احساسات میآیند و میروند، و همینطور روابطی که با آنها همراه است. اگر بیش از حد خود را به دیگران وابسته کنید، وقتی همه چیز به پایان رسد احساس ناامیدی و درد عشق از دست رفته شما را آزرده خواهد کرد. آنچه برای خودتان سرمایهگذاری میکنید تا ابد برای شماست و هیچ کس نمیتواند آن را از شما بگیرد.
به زمانی فکر کنید که عمیقا عاشق بودید. چند ساعت را صرف گریه کردن برای او گذراندید. به این فکر کنید که اگر این اتفاقات رخ نمیداد، الان به چه جایگاهی دست یافته بودید. رویاهایت را دنبال کن، نه آدمها.
نکات
- اهداف خود را مرور کنید و ببینید چقدر پیشرفت کردهاید.
- اگر میخواهید اهداف جدیدی اضافه کنید (مطمئن شوید که از نظر احساسی قوی بودن را در لیست قرار دهید).
- هر روز زمانی را اختصاص دهید که در آن فقط روی کارهایی که دوست دارید انجام دهید تمرکز کنید و از آن لذت ببرید.
5. مرزهایی مشخص کنید و ثابت قدم باشید
گاهی اوقات، افرادی که میدانید برای شما مناسب نیستند اصرار دارند که با شما باشند. گاهی اوقات به این دلیل است که آنها واقعاً میخواهند با شما دوست شوند. گاهی اوقات، آنها میدانند که شما چه احساسی دارید و این کار را برای اذیت کردن شما انجام میدهند.
انگیزه آنها هرچه که باشد، شما باید خطوط قرمز را مشخص کنید. این به شما آسیب میزند و اولویت اول شما باید مراقبت از خود باشد. اگر آنها سعی دارند با شما دوستانه رفتار کنند، مودبانه راهی پیدا کنید که احساس واقعی خود را به آنها بگویید و مرزهای مشخصی را تعیین کنید.
اگر این افراد به وضوح میخواهند به شما آسیب بزنند و شما را ناراحت کنند، به آنها بگویید و مقابله کنید. از گفتن جملاتی مانند «شاید فقط همین یک بار…» یا «فقط برای امروز» به خودتان بپرهیزید. در زندگی خود ثابت قدم باشید. اجازه ندهید هیچ کس مرزهای مشخص شده شما را نادیده بگیرد. حداقل تا زمانی که خود شما آماده باشید و نزدیک شدن فرد به شما موجب ناراحتی نمیشود.
6. درخواست حمایت و پشتیبانی کنید
وقتی مردم دلشان میشکند، اولین کاری که اکثر مردم انجام میدهند گوشهگیری و فاصله از دیگران است. آنها صدمه دیدهاند و میخواهند مردم را از خود دور کنند، حتی دوستانی که قصد کمک دارند. اما شما مجبور نیستید به تنهایی این دوران سخت و دشوار را پشت سر بگذارید.
بودن در کنار افرادی که از شما پشتیبانی و حمایت میکنند، یا حتی فقط گوش دادن به درددلهای شما میتواند تحمل درد عشق و وابستگی را برای شما آسانتر کند. اگر نمیتوانید به دوستانتان اعتماد کنید و میترسید اوضاع بدتر شود، همیشه میتوانید به یک درمانگر مراجعه کنید.
درد عشق وقتی به جایی میرسد که شما را پریشان میکند و دیگر نمیتوانید به چیز دیگری فکر کنید، قطعا به مانند یک زخم باز است. اگر آن را نادیده بگیرید، زخمهای عمیقی بر جای خواهد گذاشت که ممکن است روابط آینده شما را تحت تاثیر قرار دهند. به همین دلیل است که برای بهبود به یک درمانگر نیاز دارید.
این که به اعضای خانواده، دوستان یا یک درمانگر مراجعه و اعتماد کنید، تصمیمی که خود شما باید آن را اتخاذ کنید. اما در هر صورت کمک گرفتن از ساکت ماندن و تنهایی مشکلات را پشت سر گذاشتن، بهتر است.
نکات
- کمک بخواهید، اما توجه داشته باشید که تنها از افرادی کمک بخواهید که قابل اعتماد هستند و با آنها احساس راحتی میکنید.
- اگر نمیتوانید به راحتی صحبت کنید، در آغوش گرفتن فردی که به او اعتماد دارید نیز کارساز است.
- محیط پیرامون خود را با افراد مثبت، بامزه و دلپذیر احاطه کنید.
7. نظر مشاور چیست؟
توصیههایی که در این مقاله ارائه میدهیم، میتوانند مفید باشند اما نظر یک مشاور حرفهای و باتجربه نیز مهم است. راهنمایی گرفتن از چنین فردی میتواند در تحمل درد عشق و وابستگی شما را کمک کند. آنها میتوانند تمام سوالات شما در مورد روابط را پاسخ دهند و شک و تردیدهایی که دارید را به پایان برسانند. به عنوان مثال، چرا او مرا دوست نداشت؟ در مورد آن چه کار باید انجام دهم؟
مشاور حرفهای میتواند به شما بگوید که مشکل رابطه از کجاست و مهمتر از همه به شما این قدرت و مهارت را میآموزد که در ارتباط با عشق تصمیمات درست بگیرد. تصمیم درست این است که خود را در اولویت قرار دهید.