متن طنز درباره بی پولی | شعر و جوک های خنده دار درباره بی پولی
بی پولی و فقر گاهی دست مایه سرودن شعر و یا ساخت لطیفه و جوک هایی با این موضوع می شوند. خواندن این متن ها باعث می شود کمی از مشکلات فاصله بگیریم و به روی آن ها بخندیم. اگر به دنبال متن های طنز در مورد بی پولی هستید این پست را ببینید.
جوک و متن طنز بی پولی
در این پست متن و شعر و کاریکلماتور طنز برای بی پولی آورده شده است. با ما همراه باشید.
پدر پول بسوزد که در اورد پدرم
تو ندانی که ز بی پولی چه امد به سرم
من چه می دانستم که از بی پولی
بشوم خانه بدوش و یه عمر در به درم
لیک حالا که به خود امده ام پیر شدم
بهر پول جمع کردن بنده دگر بی هنرم
هر چه عیال من غر زند لنده دهد
بنده بی حس کور و کرم
بس که زیر بار قرض غوله بار زده ام
دیگه من صاف نه ایستم همیشه دمرم
بعد عمری سختی دادن به عیال و پسرم
صاحب خانه که نه صاحب یک کپرم
متن طنز درباره ی تفاوت پولدار و فقیر
پول دار:
1- اگر در مجلسی غذا نخورد می گویند : یا رژیم دارد یا غذاها باب طبعش نیست.
2- اگر لباسش كوتاه و بی قواره باشد می گویند : معلوم نیست از كدام بوتیك خریده.
3- اگر پیاده راه برود می گویند : كار عاقلانه ای میكنه پیاده روی برای سلامتی بدن لازمه.
4- اگر تند تند غذا بخورد می گویند : ببین چه كار واجبی داره كه اینقدر عجله می كنه.
5- اگر از اداره بیرون كنند می گویند : چون مداخلش و عایداتش زیاد بود حسودها برایش زدند.
6- اگر از خونه بیرون نیاد می گویند : احتیاجی نداره حالا استراحت می كنه.
7- اگر بمیرد می گویند : حیف شد مرد
بی پول
1- اگر در مجلسی غذا نخورد می گویند : بیچاره عادت نداره غذاهای خوب بخوره.
2- اگر لباسش كوتاه و بی قواره باشد می گویند : نیگاش كن ، لباس به تنش زار می زنه.
3- اگر پیاده راه برود می گویند : جون سگ داره این همه راه رو می خواد پیاده بره.
4- اگر تند تند غذا بخورد می گویند : انگار از قحطی برگشته.
5- اگر از اداره بیرون كنند می گویند : دزدی كرده.
6- اگر از خونه بیرون نیاد می گویند : لش تن پرور حال كار هم نداره.
7- اگر بمیرد می گویند : خدا بیامرزدش.
متن درباره بی پولی شب عید
عید می آید و اجناس گران می گرددوعده ی صرف غذا چون رمضان می گرددنیست در شهر دگر قند و شکر یا چایی
روی اعصاب چه پرواز کنان می گرددکشف کردیم که این گوشت، به ظاهر قرمز
مایه ی مردن و درد سرطان می گرددقند بیهوده و شیر و شکر و شیرینی
عاقبت باعث مرگ و یرقان می گرددبیست در صد زده بر روی حقوقِ هر شخص
تا قد و قامتمان مثل کمان می گرددسوی بازار رود هرکه در این موسم عید
پی ارزانی آن گریه کنان می گرددقیمت جنس اگر بشنود از کاسب شهر
از سر ترس دگر بسته زبان می گرددنیمه ی برج که کارت همه خالی گردد
روز روشن چو شب تار جهان می گرددخواب ارزانی جنس آمده در چشم همه
حیف این عمر که با حدس و گمان می گرددالغرض ناله ی بی پولی ما در همه جا
باز پیچیده و یکباره عیان می گردد
شعر خنده دار درباره ستایش پول
من فدای ریــز ریـز جــسم تــــو
درد ملت را دوایـــی پـــول جــــانتورئیس هر کجــایی پول جــــان
با تـــو آدمها عجب خـــــر میشوندپارسایـــان دزد ماهر می شونــد
ظلم بـر بیـچــاره ومسکیــن کننـــدهر غلــط از کینه و از کیــن کنند
گوئیا که نــــه خــدایی هست ونـــهچاه دنیـا را سر انجــامی و تـــه
راستی اسمـــت دهــــان پر میــکندهر کسی را او زبــان برمیـــکند
پیر مـــرد شصت سالـــــه یا جواندختــران مــاه روی و هم زنــان
پیش تــــو انهــــا همه کـــم آورنـدنازهــــا بهرت به منت می خرند
بازگو جیــــب مـــــن مسکین چــــراگشته خــالی از تو ای پول وپلا
نکنـــد که جــیب من بـــو می دهــدکز نبود تو هیا هـــو می دهــد
البتــه چــرک کـف دستی تو پـــــول
پول جان فرما دعایم را قبـــول
من کثیـــف و چــرک آلوده شـــــوماز تو مشکی گردم و دوده شوم
عزتــم آنگــه فــــــراوان می شـودزنــدگی ام به چه اسان می شود
مسجد و میخــانه هر دوجـای مـــنزاهـــد و ساقی به پیش پای من
میکنم لعنـــت به شیـــطان ای خــدامن نخواهم ظلـم بر خلـــق تــو را
پول اگرچــه نــاز و نعمت می دهــدآدمیـت را نـه ثـــروت می دهـــد
جان به تن داده شرف سیروس جان
نـــی لباس و تیــپ های انچنـــان
سلامم را کسی پاسخ نمیگوید
سرها در گریبان است
به هر جا میرسم گویی که لولو دیده اند آنها
و یا چونان جزامی مرد
بزرگ و کوچک از هر سو
ز روی من گریزانندهوای جیب من ناجور بحرانیست!
رفیق نا جوانمرد من ای نامرد نالوطی
بیا بگشای در، بگشای بی پولم
نمی بینی ز بی پولی به هر سوراخ می لولم؟منم من اصغری فرزند مشدی باقر بنا
منم من یار دیرین تو در هر لحظه و هر جا
منم آنکس که میگفتی تویی در قلب من تنها
نه شنگولم نه منگولم، یکی شد عرض با طولم
بیا بگشای در، بگشای بی پولمتو رو جون ننت خاور
بیا رحمی بکن پولی بده دستی
که من پس میدهم فی الفور، جان دخترم هستی
رفیقا! نارفیقا! یار تو در مرز نابودیسیت!
من امشب آمدستم وام بستانم
ز تو ای مهربان انعام بستانم
چه میگویی شب عید است و یار از من چغندر پخته می خواهد!؟
چه می گویی که در جیبم شپش آواز می خواند!؟
فریبم میدهی، کردی تو مشغولم
بیا بگشای در بگشای بی پولم
در این نوروز بهروزی
به جای فتح و پیروزی
نمیدانی که من بد جور در گیرم
ز فکر دیدن روی زن و فرزند و صاحب خانه هر لحظه
هزاران بار میمیرم…سلامم را کسی پاسخ نمی گوید
هوا دلگیر، دل خسته، دهانِ پسته ها بسته
تمام نرخها بالا
حساب کارتها خالی، توهّمهای پوشالی
طلبکاران برون در
گل شادی شده پرپر
گرفته سینه ام را آه…
غبا ر آلوده مهر و ماه
بی پولم
توی دنیای ماها عاشق شدن پولی شده
جمله ی دوست دارم هم دیگه معمولی شده
دیگه لیلی عاشق آدم بی پول نمیشه
اگه هم بشه کار لیلی معقول نمیشه
دیگه تو دنیای ما لیلیاهم کلاس دارن
توی ادلیستاشونم منونای زاپا دارن
روزایی گذش که فرهاد کوه بیستون بکنه
واسه ی یه دونه عشقش شب و روز جون بکنه
مجنونا بدون پول عاشق لیلی نمیشن
اگه هم بشن یکی دو روزه خیلی نمیشن
سی بی پولو پله عاشق هیچکی نمیشه
لیلیامون توی فکر پول و خونن همیشه
دیگه دوره ی ماها عوض شده نظامی جون
بیا و منظومه ی جدید لیلیو بخون
به فنا رفته ام از بی پولی
تف به این زندگیِ معمولی
کمرم خم شده از بس دادم
به امیران و وزیران کولی
رای دادم به امین الدوله
تا کند پول مرا هاپولی
نانِ ما را چه کسی آجر کرد
ای برادر مثلا مسئولی
حجم اندوه مرا می سنجی
با چه معیاری و چه فرمولی
شده از خویش بپرسی گاهی
بینِ مردم چقدر مقبولی
لنگِ نانند جمیع فقرا
تو به لِنگِ فقرا مشغولی
تا ثریا بروی کج هستی
بسکه بی نقشه و بد شاغولی
مزرع سبز فلک خشکیده
حاصلِ ما شده بی محصولی
شد هنر خوار در این ویرانه
شده معیار هنر گاگولی
وزن کپسول به کپسول شده
مثلِ کپسولِ دم کپسولی
خوش به حال تو که کیفت کوک است
تو که هر روز خدا شنگولی
هم سرت توی سران می ماند
هم به قول رفقا خر پولی
رسول سنایی
متن های خنده دار در مورد بی پولی
خوبی بیپولی اینه که دیگه نگران نیستی موقع کارت کشیدن یه صفر اضافه بزنی. چون خودش اتومات میگه موجودی کافی نیست
یه مدت انقد بی پولی بم فشار آورده بود. که تو GTA مسافرکشی می کردم
وقتی پولدار نباشی، خوبیش اینه که کسی به خاطر پول طرفت نمیاد، بدیش هم اینه که کسی کلاً طرفت نمیاد…
یه مدت انقدر بیپول شـده بـودم کـه مـیخواسـتم با دوسـتدخترم برم سر قرار از خونه لقمه مـیبردم.
تنها چیزی که همیشه و در همه حال
چه در غم باشم چه در شادی چه خواب و چه بیداری
حس می کنم بی پولیه
جمله ای که من هر وقت یه آدم پولدار می بینم واسه آروم کردن خودم میگم:
آرامشی که ما داریمو اونا ندارن
همچنین بخوانید: