آیا جغد شوم است؟ (باورها و خرافه هایی درباره جغد)
سوالاتی همچون چرا جغد شوم است؟ و آیا پرنده ققنوس وجود دارد؟ قطعا برای همه ما پیش آمده اما افراد کمتری به دنبال یافتن پاسخ صحیح آن رفته اند. در این مطلب با بررسی ماهیت جغد و همچنین باورهای رایج درباره این پرنده می خواهیم پاسخی صحیح و منطقی برای این سوال بیابیم.
بیشتر بخوانید : شنیدن صدای کلاغ در صبح نشانه چیست؟
آیا جغد پرنده ای شوم است؟
در برخی مناطق ایران جغدها را بدشگون می دانند و خرافه های زیادی از این موجود در باور مردم وجود دارد. نردم شریف خطه سر سبز گیلان شنیدن صدای جغد را نشانه ای از خبرهای بد می دانند. به دلیل همین باور ها اکثر مردم با شنیدن صدای جغدها سعی در دور کردن آنها دارند.
مردم برای دور کردن جغدها از مناطق زندگی خود از چوب نیم سوخته استفاده می کنند و به سمتشان پرتاب می کنند و هنگام پرتاب این چوب می گویند ” آتش از من، گوشت از قصاب” و اگه جغد به سمت قبله پرواز کرد خبر بد دور خواهد شدو در غیر این صورت باید برای برطرف شدن خبر بد صدقه داد. در ادامه این مطلب به شرح ویژگی های ظاهری جغد و باورهای رایج درباره این پرنده می پردازیم.
مردم فقط جغد هایی همچون جغد کوچک، جغد انبار و مرغ حق را مشاهده می کنند که مایل به زندگی در سازه های انسانی هستند از این رو بسیاری از گونه های این پرنده در طبیعت وجود دارد که ما ندیده ایم.
جغد ها چشمایی دارند که به نور حساس می باشند از این رو به دلیل نور خورشید ، در روز احساس گیجی دارند و بخاطر فرار از این نور به سازه های انسانی پناه می آورند. برخی جغد ها نیز به دلیل تاریکی، در مخروبه ها زندگی می کنند و همین موضوع باعث ایجاد باورهای غلط همچون: جغد ها باعث ویرانی و خرابی می شود، شده است.
بیان ویژگی های ظاهری جغد
جغد پرندهاي با صورت پهن، منقاري خميده و چشمهايي درشت و پاهاي بزرگ است که در دو طرف سر جغد دو دسته پر شبيه گوش گربه قرار دارد که گوش پر ناميده ميشوند. جغد دارای نوکي کوچک و ظريف است. دور دهان جغد پرهاي زبري هست که شبيه مو ميباشد ولي مو نيست.
پاهاي جغد کوچک و پنجههايش ضعيف و بيطاقت هستند. پر و بال او صاف است و خيلي آرام پرواز ميکند. نوک پرهاي جغد به شکلي طراحي شده که در هنگام حمله به طعمه صداي پرها کم باشد.
جغدها دارای گردن کوتاهی هستند و رنگشان معمولاً کرم قهوهاي است. در نوک جغدها يک شکاف هست. سر آنها بزرگ است. جغد هواي تاريک را دوست دارد و شبها پرواز ميکند. چشم های بزرگ و حساس به نور دارند و به خاطر همين خوب هم شکار ميکنند. پرواز آنها بيصداست و پاهای پوشيده از پر دارند. بيشتر جغدها روي درخت زندگي ميکنند. نر و ماده جغدها همشکل هستند ولي مادهها بزرگ ترند.
بیشتر بخوانید : عوارض نگهداری مرغ عشق در منزل
باور های رایج درباره جغد در طول تاریخ
در طول تاریخ و در بین فرهنگ های مختلف،جغد دارای جایگاه های متضادی بوده است، گاه مخوف و گاه دوست داشتنی. به علت حضور جغد در شب و صدای جیغ وار و عجیبش سمبل رازآلود و ارتباط با جهان دیگر است. عادت های عجیب جغدها و پرواز بی سر و صدایشان آنها را به موضوعی برای خرافات و ترس در بسیاری از نقاط دنیا مبدل کرده است.
از طرف دیگر، باور به این که جغد از جهانی دیگر است، باور پیشگویی جغد را قویتر می کند .به عبارت دیگر به علت ارتباط با آن جهان، دیدن او میتواند خوشیمن و یا بدشگون باشد. به همین دلیل جغدها در طول تاریخ نماد هوشی خاموش و دانشی ویرانگر و یا برعکس نماد خوش یمنی و برکت بوده اند.
جغد ها همیشه احساس منتاقض انسان ها را برانگیخته اند و آن را به سمت خود جلب کرده اند. عشق و ترس، نفرت و تحسین،برخی افراد جغد را باهوش و بعضی آن را کودن می دانند. جغد ها در فرهنگ های مختلف ارتباط نزدیکی با اطبا و هم با جادوگرها داشتند.
از آنها هم به عنوان نماد تولد و برکت و هم مرگ و شومی یاد می کنند. در بسیاری از نقاط دنیا به قدرت درمانگری جغد و دارویی که از بدن و خصوصا چشم او بدست می آید، ایمان داشته اند.
در فرهنگ سرخپوستان اولیه ، جغد نماد خرد و همیاری بوده ودارای قدرت پیشگویی بوده است. این باور در اسطوره ها و افسانه های یونان نیزمشاهده می شود.
در اروپای قرون وسطا، جغد کنار جادوگران و دستیار آنها بوده است که در مناطق خالی از سکنه و تاریک و نفرین شده زندگی می کرده است. تصویر جغد در این دوره موجودی مخوف اما احمق است. از آنجایی که جغد در تاریکی و زمانی که انسان در سیاهی شب احساس ناامنی می کند ظاهر می شود حجمه ای از افکار ناشناخته و بهم را به انسان القا می کند.
در طول قرن هجدهم که زیست شناسی جغد تحت تحقیقات و اکتشافات قرار گرفت، رموز و باورهای خرافی پیرامون جغد نیز کم شد. در قرن نوزدهم با ازبین رفتن خرافه پرستی دست کم در غرب، جغد به نماد پیشین خود نماد هوش و ذکاوت بازگشت.
مطالب بیشتر: حقایقی در رابطه با مرغ عشق
جغد و فرهنگ ایران باستان
در بخش نهم از کتاب ” بندهشن” درباره شیوه آفرینش مرغان سخن گفته شده است و نام جغد جزو جانوران مزدا آفریده و در کنار مرغان مقدس خروس و کرشفت آمده است.
در این کتاب هنگامی از آفرینش گرگ به دست اهریمن سخن گفته شده است نام بوف را می بینیم که در میان گونه های گرگ قید شده است. این بخش از کتاب بندهشن نشان می دهد که به باور ایرانیان باستان دست کم نو عی از جغد که حتما همان جغد بزرگ،منفور است.زیرا که در میان انواع گرگ قید شده و به دست اهریمن برای آزار آفریندگان اهورا به وجود آمده است.
این دوگانگی میتواند دلایلی داشته باشد؛ در بسیاری از فرهنگها برخی بعضی نژادهای جغد منحوس و منفور و بدیمن است، و گونه های دیگر از آن خوش یمن محسوب میشود.
دیگر این که در بعضی مناطق جغد در ابتدا مقدس خوانده می شده است سپس با ورود دیگر فرهنگها این دوگانگی ایجاد شده است. بهویژه در ایران که فرهنگ باستانی آن، در برخی بخشها، تفاوتهای اساسی با فرهنگ پس از اسلام و به ویژه فرهنگ عامیانه تازی داشته است.
بعضی از گونههای جغد، پرندگان کوچک را شکار میکردهاند و این موضوع از دید ایرانیان که آن پرندگان را از آفریدههای مزدا میدانستهاند، ناپسند بوده است.
در جایی دیگر از کتاب بندهشن که در مورد جغد سخن گفته شده است وقتی است که در مورد مرغ اشوزشت توضیح آمده است. اشوزشت ریشه در واژه ای اوستایی دارد، نام دینی جغد محسوب می شود. در اوستا بخشی از این واژه معنی دوست داشتنن دارد. پس به این ترتیب معنای اشوزشت، دوستدار پاکی و پرهیزگاری است و بر اساس این بخش از کتاب جغد مرغی مقدس محسوب می شود.
براساس این کتاب صدای جغد مقدس محسوب می شود زیرا که بخشی از اوستا به زبان او آفریده شده است و نیز صدای اوست که دیوان را میپراکند. اینکه چرا جغد در ویرانه ها خانه می کند و در آنجا سکنی دارد بر طبق باور ها به این علت است که دیوان در آنجا خانه نکنند. با این اوصاف مواردی که جغد را بدیمن نشان می دهد یعنی صدا و زندگی در ویرانه ها، معنایی مقدس می یابند.
اشو در اوستا به معنای مقدس و حق، و واژهٔ زوشت به معنی دوست است. جغد را مرغ وُهومَن (دوست حق) هم مینامیدند. مرغ بهمن یا اشوزوشت نام جغد افسانهای در اسطورههای ایرانی است که اهورامزدا او را آفرید تا یاریگر فرشتگان و ایزدان باشد و مرغی است که ناخن می خورد.
حتما مطالعه کنید : چرا مرغ عشق یکدیگر را میبوسند؟
در متون پهلوی و آیین ایران باستان، زندگی و آنچه که به آن مرتبط است مقدس بوده ، از طرف دیگر مرگ و هرآنچه به آن مربوط میشده، منحوس و ناپاک به شمار می رفته است. دیو نسو که از پلیدترین دیوهاست، با حلول کردن در بدن موجب مرگ میشود، بنابراین هرچیزی که از بدن خارج شود، چون ناخن، مو، پوست و … مردار محسوب میشود و بسیار ناپاک است.
بنابراین پراکندن مو و ناخن تراشیده و بریده شده، گناه محسوب می شود و باید برای دور ریختن آنها از آداب ویژهای پیروی کرد. اینجاست که داستان ناخن خوردن جغد قابل فهم میشود. به این ترتیب جغد بهمن با از بین بردن ناپاکی ها از به قدرت رسیدن پلیدی و تضعیف اهورامزدا جلوگیری می کند..