شعر در مورد چشمان زیبا از شاعران معروف عاشقانه و رمانتیک
چشم در بسیاری از شعرها هدف شاعران بوده و شاعران برای توصیف یار خود و اشاره به زیبایی های او چشمان آن ها را مخاطب خود قرار می دهند. حتی شاعران بزرگی مانند حافظ، سعدی، مولانا، فردوسی و بسیاری از شاعران معاصر در شعر های خود از چشمان زیبای یار خود سخن گفته اند. در ادامه مجموعه شعر در مورد چشمان زیبا را تقدیمتان می کنیم که در آن ها به زیبایی چشم، خماری و مستی چشم، چشم سیاه، چشم جادوگر، چشم و مژه سیاه، چشمان آهو، چشمان سبز، چشم آّبی، چشم عسلی، چشم قهوه ای، فریب چشم و …. اشاره شده است.
شعر در مورد چشم زیبای یار و معشوقه
اگر به دنبال یک شعر درباره نگاه زیبا و شعر در مورد چشمان سیاه هستید حتما این مطلب را بخوانید. ما برای شما انواع تکست و استاتوس درباره چشم خمار یار و نگارتان ارائه می دهیم تا بتوانید یک شعر درباره چشم مشکی یار خود پیدا کنید. با ما همراه باشید.
بعدها تاریخ میگوید که چشمانت چه کرد؟
با منِ تنهاتر از ستار خانِ بی سپاه!
…………………………..
شعر در مورد چشم آبی
آسمان روی زمین بود و نمیـــدانستم
آبی چشم شما سر به هوا کرد مرا
…………………………..
شعر در مورد چشم سبز
دو چشم داشت دو سبز آبی بلاتکلیف
که بر دوراهی دریا ـ چمن مردد بود
…………………………..
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند
…………………………..
شعر درباره چشم سیاه
من دل به دل سیاه مستت دادم
خورشید به چشم شب پرستت دادم
گفتی که سراب را به تصویر بکش
خندیدم وآیینه به دستت دادم
…………………………..
شعر در مورد چشم غارتگر
من کزین فاصله غارت شده ی چشم تو ام
چون به دیدار تو افتد سرو کارم چه کنم
شعر کوتاه درباره چشمان زیبا
غیر ِ آن
چشم های
بیکم و کاست،
همه چیز ِجهان زیادی بود…
…………………………..
شعر در مورد چشم زیبا از شهریار
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است
شهریار
شعر درباره چشم سیاه زیبا
خورشید هم از چشم سیاه تو میافتد
هر روز اگر طی نکند عرض جهان را
…………………………..
شعر در مورد چشم کیمیاگر
دلهای سنگ را به نگاهی طلا کنی
این کیمیاگری هنر چشمهای توست
چشم تو بادهترین جام حلالیست که هست
در مقامی که همان حال محالیست که هست
مرحوم افشین یداللهی
…………………………..
شعر در مورد چشم فریبنده
چشمان تو غنائم جنگی ست بی گمان
با من کمی بجنگ که این هم غنیمت است
…………………………..
شعر در مورد برق چشم
برق چشم تو به هر بت بخورد میشکند
چه کسی دیده بتی با هنر بتشکنی
…………………………..
شعر در مورد چشم شهلا
اشراق چشمان تو هنگامی که می تابد
دیوانه خواهد کرد حتی سهروردی را …
شعر درباره چشم زیبای وحشی
چه خوش صید دلم کردی
بنازم چشم مستت را
که کس مرغان وحشی را
از این خوشتر نمیگیرد
…………………………..
محفل مستانه را رندانه می ریزد بهم
…………………………..
شعر درباره چشم زیبا از سعدی
مثل غزل پختهی سعدیست نگاهت
هربار مرورش بکنم باز قشنگ است
…………………………..
شعر درباره چشم فریبکار
به یک کرشمه که نرگس به خودفروشی کرد
فریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت
…………………………..
شعر نو درباره چشم زیبا
چشمهایت را می بوسم
می دانم
هیچ کس
هیچ گاه
در هیچ لحظه ای از آفرینش
آنچه را که من
در گرگ و میش نگاه تو دیدم
نخواهد دید
…………………………..
مادرم گفت که عاشق نشوی! گفتم: چشم
چشمهای تو مرا بی خبر از چشمم کرد
شعر بلند درباره چشمان زیبا از فریدون مشیری
کاش میدیدم چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را
میتابانی
بال مژگان بلندت را
میخوابانی
آه وقتی که
تو چشمانت
آن جام لبالب از جاندارو را
سوی این تشنه جان سوخته میگردانی
موج موسیقی عشق
از دلم میگذرد
روح گلرنگ شراب
در تنم میگردد
دست ویرانگر شوق
پرپرم میکند
ای غنچه رنگین پر پر
من در آن لحظه که چشم تو به من مینگرد
برگ خشکیده ایمان را
در پنجه باد
رقص شیطان خواهش را
در آتش سبز
نور پنهانی بخشش را
در چشمه مهر
اهتزاز ابدیت را میبینم
بیش از این سوی نگاهت نتوانم نگریست
اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست
کاش میگفتی چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
…………………………..
شعر در مورد چشم سگ دار
چشم های سیاه سگ دار”ش شده آتش بیار معرکه ات
و تو راضی به سوختن شده ای چون که دار و ندار یک نفری
…………………………..
چشمم چو به چشم خویش چشم تو بدید
بی چشم تو خواب چشم از چشم رمید
ای چشم همه چشم به چشمت روشن
چون چشم تو چشم من دگر چشم ندید
…………………………..
شعر در مورد چشم های زیبا از باباطاهر
دل عاشق به پیغامی بسازد
خمار آلوده با جامی بسازد
مرا کیفیت چشم تو کافیست
ریاضتکش به بادامی بسازد
…………………………..
شعری در مورد چشم زیبا
چشمهایت دو گوی جادو
دست بر آنها بگذار
بردار
تا آینده را ببینم:
در عمیقترین قهوهای چشمانت
مردی به من لبخند میزند
که از من جوانتر است
حتی با موهای سپیدش
…………………………..
کمین از گوشهای کردهست و تیر اندر کمان دارد
حافظ
…………………………..
چشمهای تو
وقت زیادی از خدا گرفت
اگر آفریده نمیشد
زیبایی بیشتری
به کوه
به دریا
به جنگل
میرسید
به دو چشم من ز چشمش چه پیامهاست هر دم
که دو چشم از پیامش خوش و پرخمار بادا
مولانا
…………………………..
چشمهای تو
پنجرههای بهشت است
پرده پلکهایت را که کنار میزنی
نور به دنیا میآید!
…………………………..
شعر در وصف چشم زیبا
در بنفشه زار چشم تو
من ز بهترین،
بهشت ها گذشتم
فریدون مشیری
…………………………..
دوبیتی در مورد چشمان زیبا
هر کسی شعر به چشمان تو تقدیم کند
مثل این است که رقاصه به باکو ببرد…
باز هم خیره به عکست شده ام تا شاید
این سری چشم تو را چشم من از رو ببرد
…………………………..
شعر نو درباره چشم زیبا
زیباتر از چشمان تو
چشمان من بود
وقتی که
تصویرت
بر آنها نقش میبست
…………………………..
شعر درباره چشم زیبای آبی
از وقتی که
آبیِ چشمانت را دیده ام
شناگرِ ماهری شده ام
از بس که
غرقِ چشمهایت شدم
…………………………..
شعر درباره چشم زیبا از سعدی
ای چشم تو دلفریب و جادو
در چشم تو خیره چشم آهو
در چشم منی و غایب از چشم
زآن چشم همیکنم به هر سو
صد چشمه ز چشم من گشاید
چون چشم برافکنم بر آن رو
چشمم بستی به زلف دلبند
هوشم بردی به چشم جادو
هر شب چو چراغ چشم دارم
تا چشم من و چراغ من کو
این چشم و دهان و گردن و گوش
چشمت مرساد و دست و بازو
مه گر چه به چشم خلق زیباست
تو خوبتری به چشم و ابرو
با این همه چشم زنگی شب
چشم سیه تو راست هندو
سعدی به دو چشم تو که دارد
چشمی و هزار دانه لولو
شعر از سعدی
…………………………..
شعر در مورد چشمان زیبای یار
چشم زیبای تو آهوی فـــــــــــــــــراوان دارد
هرکه عاشق بشود رو به بیـــــــــــــابان دارد
رقص گاهی به غزل های تو در می مــــــاند
بلخ تا قونیه صد شاعر پنهــــــــــــــــان دارد
هرکه با چشم تو درگیــــــــــــر شود می داند
ماه با چشم توعمـــــری است که جریان دارد
حاضرم جای تو هــــــر روز به دارم بکشند
عشق صد پنجــــــــــره انگار به عرفان دارد
ترسم از گرگ بیــــــــــــابان تنت نیست ولی
شیر چشمت هوس خــــــــــوردن انسا …
زیبایی چشمانِ تو حاشاشُدنی نیست
این چشمه ی راز است که معناشدنی نیست
آیینه که آیینِ زلالی ست مرامش
در معرض ِ چشمانِ تو پیداشدنی نیست
از چارطرف ظلمتِ موی تو وزیده است
این یک شبِ محض است که فرداشدنی نیست
پلکی بزن ای ماه که عُشّاق بریدند
این پنجره ی بسته چرا واشدنی نیست؟!
نیلوفرِ این حنجره در خویش تپیده است
این بُغضِ گلوگیر شکوفاشدنی نیست
ای کاش که آن وعده ی دیرینه بیاید
این آرزوی سوخته امّا شدنی نیست
« ما گمشده در گمشده در گمشده هستیم»
این گمشده در گمشده پیداشدنی نیست…!
شعر برای چشمان زیبا
ناز کن شیرین غزل بس ناز دارد چشم تو
حس لذت آور شهناز دارد چشم تو
می نوازد روح را دیدار گرم چشمهات
یک نگه شیرینی اواز دارد چشم تو
کار حیرت اوری در چشمهایت دیده ام
دختر پیغمبری؟ اعجاز دارد چشم تو
در نگاهت خوانده ام اشعار نغز “خواجه” را
جلوه های گلشن شیراز دارد چشم تو
پشت چشمان سیاهت روشنی خوابیده است
یک چمن،یک باغ چشم انداز دارد چشم تو
می برد عطر نگاهت عقل و هوشم را،مگر
شیشه ی عطر غزل را باز دارد چشم تو
…………………………..
گویی دو چشم جادوی عابدفریب او
بر چشم من به سحر ببستند خواب را
…………………………..
شعر برای چشمان زیبا از فردوسی
دو چشمش بسان دو نرگس بباغ
مژه تیرگی برده از پر زاغ
فردوسی
…………………………..
شعر در وصف چشمان زیبا
از غم که چشم های تو لبریز می شود
انگار فصل ها همه پاییز می شود
تلفیق چشم شیر و غزال است چشم تو
چون با غرور و عشق گلاویز می شود
…………………………..
در هر نگهت مستی صد جام شرابست
چشمان تو میخانه دل های خراب است
زد شعله به جان چشم فریبای تو هر چند
برق نگهت زود گذر همچو شهاب است
…………………………..
یک شعر در مورد چشمان زیبا
دل های سنگ را به نگاهی طلا کنی
این کیمیاگری هنر چشم های توست
…………………………..
شعر در مورد چشمان زیبایت
نرگس همه شیوه های مستی
از چشم خوشت به وام دارد
…………………………..
شعر در مورد چشمان زیبای یار
از دست چشم های کسی درد میکشم
مادر بخوان برای من امن یجیب را
…………………………..
شعر زیبا در مورد چشمان یار
نگذار
دیگران نام تو را بدانند
همین زلال چشمانت
برای پچ پچ هزار ساله آنان
کافیست
…………………………..
شعر عاشقانه در مورد چشمان زیبا
به آیه آیه چشم خمار تو سوگند
پس از نگاه خرابت شراب نازل شد
…………………………..
شعر در مورد چشم های زیبا
کاشف الکل اگر رازیست بانو بىگمان
کاشف ِمستىِ چشمانِ شما من بودهام
…………………………..
شعر در مورد چشمان زیبایت
آسمان روی زمین بود و نمیـــدانستم
آبی چشم شما سر به هوا کرد مرا
…………………………..
شعر در وصف زیبایی چشم
در چشمانت جنگجویی مغول کمین کرده
جرات نمی کنم دوستت نداشته باشم
…………………………..
شعر زیبا در مورد چشم زیبا
هنوز خیره شدن
در چشمان تو
شبیه لذت بردن
ازشمردن ستاره
در یک شب صحرای یست
…………………………..
شعر کوتاه در مورد چشمان زیبا
چشم و ابروی خشن
از بس که می آید به تو….
گاهی آدم عــــــاشقِ
نامهـــــربانی می شود
…………………………..
شعر نو درباره چشمان ژرف
چشمان تو چنان ژرف است که چون خم میشوم از آن بنوشم
همهی خورشیدها را میبینم که آمدهاند خود را در آن بنگرند
همهی نومیدانِ جهان خود را در چشمان تو میافکنند تا بمیرند
چشمان تو چنان ژرف است که من در آن، حافظهی خود را از دست میدهم
این اقیانوس در سایهی پرندگان ، ناآرام است
سپس ناگهان هوای دلپذیر برمیآید و چشمان تو دیگرگون میشود
تابستان، ابر را به اندازهی پیشبند فرشتگان بُرش میدهد
آسمان، هرگز، چون بر فراز گندم زارها ، چنین آبی نیست
بادها بیهوده غمهای آسمان را میرانند
چشمان تو هنگامی که اشک در آن میدرخشد ، روشنتر است
چشمان تو ، رشک آسمان پس از باران است
شیشه ، هرگز ، چون در آنجا که شکسته است ، چنین آبی نیست
یک دهان برای بهار واژگان کافی است
برای همهی سرودها و افسوسها
اما آسمان برای میلیونها ستاره ، کوچک است
از این رو به پهنهی چشمان تو و رازهای دوگانهی آن نیازمندند
آیا چشمان تو در این پهنهی بنفش روشن
که حشرات ، عشقهای خشن خود را تباه میکنند ، در خود آذرخشهایی نهان میدارد؟
من در تور رگباری از شهابها گرفتار آمدهام
همچون دریانوردی که در ماه تمام اوت ، در دریا میمیرد
چنین رخ داد که در شامگاهی زیبا ، جهان در هم شکست
بر فراز صخرههایی که ویرانگران کشتیها به آتش کشیده بودند
و من خود به چشم خویش دیدم که بر فراز دریا میدرخشید
چشمانِ …..
…………………………..
شعر نو درباره چشم عاشق
گفت:
چشم هاىِ تو
مرا به اين روز انداخت
اين نگاهِ تو كارِ مرا به اينجا كشاند
تاب و تحملِ نگاه هاى تو را نداشتم
نمى ديدى كه چشم
بر زمين مى دوختم؟
گفتم :
در چشم هاىِ من دقيق تر نگاه كن
جز تو هيچ چيزى در آن نيست…
…………………………..
شعر برای تعریف از چشم زیبا
جهان
از چشم های تو
شروع می شود
و جایی در امتداد آشفتگی موهایت
به باد می رود …
…………………………..
شعر درباره چشم های زیبا از احمد شاملو
چشم های تو،
زیباترین چشم هایی است
که آدم می تواند ببیند
و نگاهت همه ی آفتاب های
یک کهکشان است؛
سپیده دم همه ستاره هاست.
لبان تو، آیینه یی است که از ظرافت
روحت حرف می زند
و روحت روح وقار و متانت است.
…………………………..
شعر درباره چشم مست زیبا از هوشنگ ابتهاج
ناز نشسته با طرب،
چهره به چهره،لب به لب
گوشهٔ چشم مست تو ،
گفت و شنود میکند