دکلمه روز پدر کودکانه
در این بخش مجموعه از دکلمه های روز پدر کودکانه کوتاه و بلند را می توانید بخوانید. دکلمه های کودکانه برای پیش دبستانی و مهد کودک نیز در همین قسمت نوشته شده است. تا پایان این مطلب همراه ما باشید.
دکلمه روز پدر کودکانه
پاشو باز دنیا رو ببین
اگه خندون شده زمین
اگه بارون و نم نمه
اگه این روزا بی غمه
اگه شاده همه جهان
اگه گنجیشگها می خوان
بخونن باز برا اینه
اومده از آسمونها
بهترین بابای دنیا
یا علی یا علی مولا
یا علی یا علی مولا
روز پدر مبارک
روز پدر مبارک
بابا آمد
تق تق تق بر در زد
بابا از بیرون آمد
رفتم در را وا کردم
شادی را پیدا کردموقتی بابا را دیدم
فوری او را بوسیدم
بابا آمد نان آورد
با لبخندش جان آورد
با او روشن شد خانه
او شمع و ما پروانه
بابای خوب و نازم
عزیز و دلنوازم
تو نعمت خدایی
تو خوب و با وفایی
خدا ترا نگهدار
که میروی سر کار
قرآن پاک و روشن
گفته است از تو با من
حرف ترا دهم گوشروز پدر مبارک
دوباره اومد از راه
عید علی اعلا
تو ماه خوب رجب
روز قشنگ بابا
من و ماه و ستاره
دلامون بی قراره
بابای مهربونم
جونم قابل نداره
می بوسم من از اینجا
دست و پا و سرت را
روز پدر مبارک
دعایم کن تو بابا
دکلمه روز پدر کودکانه کوتاه
بازم رسیده از راه
روز قشنگ بابا
روز تولد علی
بزرگ مرد دنیا
سیزده ماه رجب
امام اول ما
آمده است به دنیا
امام و دوست خدا
با لبی شاد و خندون
میگیم به تو بابا جون
روزت مبارک باشه
ای پدر مهربون
می رسد به گوش من یک صدای آشنا
زنگ آشنای در می زند مرا صدا
شادمانه می کشم چفت را ز پشت در
شاد و مهربان پدر ایستاده پشت در
می کنم تبسمی پشت در به روی او
داد می زنم پدر می دوم به سوی او
جشن گل و ستاره
میاد دوباره روز
جشن گل و ستاره
چه روز خوب و شادی
وای چه صفایی داره
روز پدر می رسه
شاد می شه بابای من
برای او می خرم
یه شاخه گل، یه پیرهن!
می گم مبارک باشه
روز پدر بابا جون
الهی زنده باشی
ای پدر مهربون
روز پدر مبارک
دکلمه روز پدر کودکانه پیش دبستانی و مهد کودک
ای فدای روی همچون ماه تو
گشته ام من واله و شیدای توتکیه گاه من تویی هان ای پدر
ای پدر کی می شوم همتای تو؟گر تو می بینی که شعری گفته ام
دوست دارم پا گذارم جای توگرچه می نتوان که جا پایت گذاشت
لیک رسوا می شود بدخواه توآب دریا را اگر نتوان کشید
می توان نوشید از دریای توای پدر با من بگو درد دلت
تا که من مرهم نهم غمهای توای پدر پشت و پناه من تویی
پشت من گرم است از گرمای توای پدر خونی که در پود من است
قطره قطره می کنم اهدای توروشنی بخش چراغ خانه ای
می ستایم روح استغنای توکودکانت چون نهالی رسته اند
هست مادر مامن و ماوای توای پدر روزت مبارک ای پدر
من چه دارم تا بریزم پای تو؟
میاد دوباره روز
جشن گل و ستاره
چه روز خوب و شادی
وای چه صفایی داره
روز پدر می رسه
شاد می شه بابای من
برای او می خرم
یه شاخه گل، یه پیرهن!
می گم مبارک باشه
روز پدر باباجون
الهی زنده باشی
ای پدر مهربونروز پدر مبارک
تا می شود خورشید بیدار
عکسش می افتد روی دیوار
سر می کشد در خانه ما
از لابه لای یک سپیدار
مانند بابا پرتلاش است
هر صبح می آید سرکار
بابای من هم اول وقت
مثل همیشه هست بیدار
خورشید و بابا دوره گردند
از صبح تا شب توی بازار
روز پدر بابا جون، بازم رسیده از راه
روز قشنگ بابا، بزرگ مرد دنیا
سیزده ماه رجب، امام اول ما
آمده است به دنیا، امام و دوست خدا