داستان کوتاه درباره امام زمان برای کودکان
از جمله روش های کاربردی برای آموزش به کودکان، ارائه مطالب بصورت داستان است. با گوش دادن به قصه های کوتاه، براحتی همه چیز در ذهن کودکان ثبت می شود. بنابراین بهتر است آموزش موضوعات جدید به کودکان بصورت داستان و با بیان کودکانه باشد. در این مطلب چند داستان کوتاه درباره امام زمان برای کودکان را جمع آوری نموده ایم که برای آشنایی کودکان با امام زمان عج می توانید از این داستان های کوتاه استفاده کنید. تا انتهای مطلب همراه مینویسم باشد.
داستان کوتاه کودکانه درباره امام زمان
امام زمان (عج) دوزادهیمن امام شیعیان و آخرین منجی عالم بشریت هستند در روز جمعه نیمه ئشعبان سال 255 هجری قمری چشم به جهان گشودند و پدر ایشان، امام حسن عسگری (ع)، امام زمان را جانشین خود و نجات دهنده دنیا از ظلم و بی عدالتی معرفی کردند.
امام زمان عج آخرین فرستاده خداوند است که در غیبت کبری به سر می برد که از سال 329 هجری قمری شروع شده و همچنان از نظرها پنهان است. گرچه ما امام زمان را نمی بینیم اما او از حال همه شیعیان خود آگاه است و برای آنها دعا می کند. ما هم باید با دوری از گناه زمینه ظهور امام زمان را فراهم کنیم تا ظلم، بیماری و همه اتفاقات بد برای همیشه از روی کره زمین ناپدید شوند.
داستان کوتاه در مورد امام زمان کودکانه
در سال 255 هرجری در شهر سامرا کودکی بنام محمد از زنی با ایمان و مهربان به نام نرجس خاتون متولد شد که از همه زنان هم عصر خویش با ایمان تر بود. با وجود اینکه نرجس خاتون در خانواده ای مرفه بزرگ شده بود اما از مادیات و تجملات به دور بود و همواره با یاد خدا و ذکر به او زندگی می کرد و طرفدار ساده زیستی بود. امام زمان عج فرزند چنین زن با تقوا و فهمیده ای بود.
از ابتدا مشخص بود که فرزند امام حسن عسکری کسی خواهد بود که برای برپایی عدل و نابودی ظلم پا به جهان می گذارد، از اینرو به ایشان لقب مهدی یعنی هدایت گر داده شد. دستگاه خلافت عباسی که از این قضیه باخبر بودند و وجود چنین شخصی را خطری برای خود می دانستند، هنگام ولادت امام زمان ع در صدد بودند تا ایشان را در بدو تولد به شهادت برسانند. از اینرو تولد حضرت مهدی عج در شرایط متفاوتی بطور مخفیانه صورت گرفت.
هنگام تولد امام زمان عج نوری از او به سمت آسمان ساطع شد و پرنده های سفید رنگ از آسمان فرود امده و بال خود را با آن حضرت تبرک میکردند.
داستان خیلی کوتاه درباره امام زمان برای کودکان
امام زمان همواره به یاد شیعیان و پیروان خود می باشد. به همین دلیل درباره علاقه امام زمان عج به شیعیان روایات مختلفی وجود دارد. همانگونه امام رضا ع در مورد عالم بودن امام زمان به احوال شیعیان فرموده اند که: (هیچ یک از شیعیان ما مریض نمی شود مگر اینکه ما نیز در بیماری آنان بیمار می شویم و محزون نمی شوند مگر اینکه ما نیز در غم آنان محزون می شویم و شادمان نمی گردند مگر اینکه ما نیز به خاطر شادی آنان شادمانیم. و هیچ یک از آنان در مشرق و مغرب زمین از نظر ما دور نیستند و هریک از شیعیان ما که بدهی از او بماند ( و نتوانسته باشد بپردازد) بر عهده ی ماست..)
ایشان مظهر رحمت بی کران الهی هستند و همچون پدری مهربان دلسوز شیعیان هستند و در همه اوقات صلاح حال افراد را رعایت می کند.
بنابراین نباید تصور کنیم چون امام زمان غایب است، از حال ما خبر ندارد. او مانند ابر رحمتی است که پیوسته می بارد و به کویر خشکیده مردم زندگی می بخشد. پس همه ما مشمول دعای خیر امام زمان هستیم.
داستان کوتاه امام زمان برای کودکان
در داستان ها آمده که شب چهارده شعبان، عمه امام حسن عسکری برای افطار در منزل ایشان دعوت بودند و امام حسن عسکری از ایشان درخواست کردند تا شب پانزدهم شعبان را نیز در منزل ایشان بمانند و به عمه خود اطلاع دادند که قرار است فرزندی برای ایشان به دنیا بیاید. هنگام تولد امام زمان عج هیچ کس از باردار بودن مادر ایشان اطلاع نداشت و تولد حضرت مهدی در خانه بدون اطلاع و حضور دیگران صورت گرفت.
پس از تولد امام مهدی عج امام حسن عسکری ع با فرستادن گوشت قربانی به منازل شیعیان، همه را از این خبر مطلع کردند و سه روز بعد در بین یاران خود امام زمان را به عنوان جانشین خود معرفی نمودند و گفتند از این به بعد فرزند من را نخواهید دید زیرا او غیبت خواهد کرد اما باید به او وفادار باشید تا گمراه نشوید.
بنابراین، امام زمان در زمان کودکی غیبت کوتاهی داشتند تا مردم با این شیوه غیبت آشنا باشند و این غیبت همچنان ادامه دارد.