کپشن باران بهاری برای اینستاگرام عاشقانه، ادبی و کوتاه
باران بهاری یکی از زیباترین و قشنگ ترین لحظه هایی می باشد که می توان از دیدن آن لذت برد و آن حس طراوت و شادابی را احساس کرد. برای خواندن کپشن باران بهاری برای اینستاگرام عاشقانه، ادبی و کوتاه تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
کپشن باران بهاری برای اینستاگرام
کپشن باران بهاری برای اینستاگرام عاشقانه
آن جایی که هر لحظه اش یا بارانی است، یا قرار است باران ببارد یا تازه باران باریده
بی شک بهشت خداست!
هوای دل بارانی ست
کوچه ای می خواهم برای
قدم زدنهای دو نفره
پشت پرچین های مسکوت دل
در ماورای افق های نامتناهی
ببار باران تا زندگی کنم با قدم هایش
تو آفتاب بودی
که عاشق باران است
و من باران بودم
که تو را دوست داشتم، آفتاب من
گاهی ممکن است یادت برود دانه هایت را کجا کاشته ای
باران به تو خواهد گفت ، بگذار تا ببارد.
کپشن باران بهاری زیبا
هوای دونفره نه ابر می خواهد نه باران
فقط کافی ست حواسمان بهم باشد.
این همیشه ها و بیشه ها
این همه بهار و این همه بهشت
این همه بلوغ باغ و بذر و کشت
در نگاه من،
پر نمی کنند
جای خالی تـو را
بگذار باران تو را ببوسد
بگار با قطرات نقره ای رنگش بر سرت بنشیند…
بگذار باران با طنین آهنگینش برایت لالایی بخواند
کپشن باران بهاری
ای بهارِ دلنشین، ای روحِ زندگی
با آمدنت، جهان دوباره زنده شد…
در انتظار بهار باش
شکوفه اى،
مرا به تو خواهد رساند……
در این هوای بهاری،
شدم دوباره هوایی
بهار می‌رسد، اما …
بهار من! تو کجایی؟!
بهارِ من تویی ؛
آنگاه که لبخندت
گل‌های وجودم را می‌رویانَد…!
گنجشک کوچک من باش
تا در بهار تو
من درختی پرشکوفه باشم
همین باران آهسته …
همین نجوای گنجشکان …
همین عطری که می آید …
نگاه توست.
زیبای من
بهار فصل جوانی طبیعت است
به شوق تو قدم در خیابان میگذارم
درختان بهاری را تماشا می کنم و مست می شوم از بوی شکوفه و سبزه و باران
باران زیباترین ترانه خداست
که طنینش زندگی را برای ما تکرار می کند
نکند فقط به گل آلودگی کف کفش هایمان فکر کنیم.
کپشن درباره باران بهاری برای اینستاگرام
درست مثل وقتی که عاشقت شدم
باران می بارد
فکر کنم دوباره کسی عاشقت شده.
دستانم را کنار زد
چمدانش را برداشت
در را بست
و باران گرفت
چیک
چیک
چیک
پرستار در گوشم میگوید :
اگر آرام باشی سرمت که تمام شد
دستانت را باز می‌کنم !
کپشن باران بهاری برای اینستاگرام ادبی
باران تنها قطرات آب نیست بلکه عشق آسمان به زمین را نشان می دهد.
آن ها هرگز با یکدیگر دیدار نمی کنند بلکه با بارش باران عشق خود را به هم ابراز می کنند.
اگر مردم نیز از جنس باران بودند و می باریدند.
من بارانی نم نم و او طوفانی ویران کننده بود.
هنر واقعی
از آن ابر بود
اما همه برای باران
شعر نوشتند …
بیایید عهد ببندیم که مثل باران باشیم!
آسمانی شویم اما درد زمینی ها را فراموش نکنیم
حُسن باران این است
که زمینی ست،
ولی آسمانی شده است
و به امداد زمین می آید…
کپشن باران بهاری برای اینستاگرام
بزن باران که امشب مست مستم
حکایت نامه عشقم رو بستم
بزن سازی بر آن چشمان مستش
بزن تا قیامت با تو هستم.
برای قطره ی باران تکامل یعنی افتادن
پدر میگوید افتادن برای مرد چیزی نیست…
سفره‌ی دلِ مرا در باد کسی گشوده نخواهد یافت
من خوابِ یک ستاره‌ی صبور
زیر بالش ابرهای راحله دیده‌ام
یا باد می‌آید و آسمان را خواهد رُفت
یا شاید کرامتی شد
و باران آمد
زمین به من می آموزد خودم را فراموش کنم همچون برف ذوب شده ای که خودش را فراموش می کند.
زمین به من می آموزد تسلیم باشم همانند برگ هایی که در پاییز می میرند.
زمین به من می آموزد شجاعت داشته باشم همانند درختی که به تنهایی ایستاده است.
زمین به من آموزد دوباره رشد کنم همانند دانه ای که در بهار سر بر می آورد.
مثل باران خاطراتت ماندنیست
لحن پر مهر صدایت خواندنیست
گر چه ما اندک زمانی در کنارت بوده ایم
تا ابد مهر و وفایت ماندنیست
هر سقوطی پایان کار نیست
باران را ببین
سقوط باران
قشنگ ترین آغاز است.
می چسبد در این بهار
کنار این شکوفه ها
کنار باران های بی قرار و ناگهانی
یک فنجان چای بهار نارنج!
متن درباره باران بهاری دلنشین
زیر باران بیا قدم بزنیم
حرف نشنیده ای به هم بزنیم
نو بگوییم و نو بیندیشیم
عادت کهنه را به هم بزنیمو ز باران، کمی بیاموزیم
که بباریم و حرف کم بزنیم
کم بباریم اگر، ولی همه جا
عالمی را به چهره نم بزنیمسخن از عشق، خود به خود زیباست
سخن عاشقانه ای به هم بزنیم
قلم زندگی به دل است
زندگی را بیا رقم بزنیمسالکم قطره ها در انتظار تواند
زیر باران بیا قدم بزنیم
به خدا خواهم گفت جای باران بهار
دلمان تشنه ی احساس شده عشق ببار…
غصه می سوزد مرا، باران ببار
کوچه می‌خواند تو را، باران ببارابرها را دانه دانه جمع کن
بر زمین دامن گشا، باران ببارخاک اینجا تشنه دلتنگی است
آسمان را کن رها، باران ببارباغبان از کوچه باغان رفته است
ابر را جاری نما، باران ببار
کاش باران بگیرد …
کاش باران بگیرد و شیشه بخار کند…
و من همۀ ي دلتنگیهایم را رویش “ها” کنم…
و با گوشه ي آستینم همه ي را یکباره پاک کنم
کپشن باران بهاری برای اینستاگرام کوتاه
آمدی
عطر تنت پیچید
و ناگهان بهار شد …
هر بار که باران می بارد خاک هر قطره اش را می شمارد تا بداند دقیقا چند بار باید خداوند را شکر بگوید!
با آمدن بهار دوباره آرام هستم.
رفتنت کاری کرده
زیر چترم هم
باران می بارد …
کپشن باران بهاری عاشقانه و کوتاه
برای چشم هایم نماز باران بخوان !
بغض کرده ، ابری ست ، اما نمی بارد.
به بهار می‌مانی
که چون می‌آید،
درخت خشکیده
شکوفه می‌کند
آن جایی که هر لحظه اش یا بارانی است، یا قرار است باران ببارد یا تازه باران باریده
بی شک بهشت خداست!
باران همه ي وقت حادثه اي شاعرانه نیست
از انهایی که سقفشان شده هست آسمان، بپرس
انگار شکستن بغض های من فقط کار این باران هاست!
خدایا به باران بگو نبارد
برای شکستن این بغض ها دل می خواهم
نه دل گریه کردن ندارم ، نه دستی که اشک هایم را پاک کند.
هیچ گاه نباید به اجبار خندید. گاهی باید با نهایت آرامش گریه کرد. لبخند بعد از گریه از رنگین کمان بعد از باران هم زیباتر است.
چقدر این دوست داشتن های بی دلیل خوب است.
درست مثل همین باران که بی سوال فقط می بارد.