مجموعه زیباترین متن ادبی درباره تابستان (کوتاه، طولانی، عاشقانه و شاد)

این مطلب رو با دوستان خود به اشتراک بگذارید

♬♫ فصل تابستان است      سایه ای می جویم ♬♫

♬♫ سایه ای پر الفت    کوچه ها گرم کلام ♬♫

متن ادبی در مورد فصل تابستان شامل متن ادبی در مورد گرمای تابستان، متن ادبی کوتاه درباره تابستان، متن ادبی درباره یک روز گرم تابستان و … در ادامه تقدیم شما می شود که می توانید از آن ها به عنوان کپشن اینستاگرام عکس های تابستانی خود استفاده کنید.

  • تابستان یعنی میوه های خوشمزه، آفتاب گرم، شب های پرستاره، شادی کنار ساحل و کلی زیبایی های دیگر، تابستان به کامتان

ما در این مطلب چند نمونه متن ادبی درباره تابستان برای شما انتخاب و همچنین عکس های زیبای تابستان که به عنوان عکس های تابستانی برای پروفایل استفاده می شود در این پست قرار داده ایم، پس همین حالا یک متن ادبی زیبا درباره تابستان انتخاب کرده و برای دوستانتان بفرستید و یادآور خاطرات خوش تابستانی خود شوید.

وقتی که از فصل تابستان سخن به میان می آید، همه فصل تابستان را با گرمای ویژه ی آن یاد می کنند، این فصل شامل تیر، مرداد و شهریور است. فصل تابستان برای بچه ها یک فصل دوست داشتنی و جذاب است زیرا که با تعطیلاتش فصلی مناسب برای تفریح و سفر است.

مجموعه ای زیبا از متون ادبی زیبا درباره بهار

متن ادبی در مورد فصل تابستان

 

متن ادبی درباره تمام شدن تابستان

آخرین ساعات فصل تابستان را نیز پشت سر گذاشتیم و
با این فصل گرم وداع کردیم.
امروز اما به مناظر رنگارنگ پائیزی سلام کرده و
باز هم مهمان یکی از زیباترین فصول سال خواهیم بود.
اما جا دارد در این آخرین لحظات،
با خداحافظی گرم این فصل را نیز بدرقه کرده و
دفتر خاطرات آن را ببندیم.

متن ادبی درباره تابستان

متن ادبی طولانی در مورد ایام کودکی در تابستان

خوشترین ایام من در دوران قدیم
بود فصل تعطیلی تابستانم
سیرروستای پدرمی رفتم
شاد و خندان اندر آن باغ بزرگ روستا همره با دوستان میگشتم
هرطرف سبزه وگل میدیدم
هر طرف گل به چمن میدیدم
گلای خوشبو را میچیدم
میان آن همه گل
من گل خویش رامی دیدم
مدتی قامت رعنای گلم کاویدم
گل اسیر من ومن دربغلم گل بوسیدم
لحظه ای نفسم هم نفس گل عشق بوییدم
گل چومی خندید من نیزبه گل خندیدم
کمی هم رقصیدم
بعد آن چند قدمی رفتن گل پاییدم
نرمی و گرمی آن شاخه ی گل همه را و همه را بر تن خویش مالیدم
هر طرف گل برفت در پی او چرخیدم
این گذشت و بعد ایام دگر نشان ازگل خود پرسیدم
گل به بستان ندیدم
ازغم و غصه به خود لرزیدم
همچو برگی به خزان پرزیدم

متن ادبی در مورد ایام کودکی در تابستان

شعر کوتاه درباره فصل تابستان

داغ آغوشت

شروع فصل تابستان من !

گرمی دستان تو

آرامش دستان من

تیر و مردادِ همیم‌ و

پشت هم می‌ ایستیم!

هم‌ قسم ما تا ابد

هم جان‌ تو هم جان من

شعر فصل تابستان کودکانه

متن ادبی درباره عصر تابستان

تابستان برای من نه روی

پشت‌ بام خانه‌‌ مادربزرگ زیباست

نه کنار سواحل دریایی

من تابستان، جایی امن و آرام می‌ خواهم

مثل یک آغوش با پیراهن چهارخانه‌ ای

توصیف ادبی فصل تابستان

در بهار شکوفه می دهی

ولی خوبی تابستان همین بس که به ثمر می رسی

تر و تازه می شوی مثل سیب های باغ پدربزرگ

همان قدر زیبا و همان قدر شیرین

توصیف ادبی دریا در تابستان 

ساحلی شنی

دریایی آرام که از تابش خورشید برق می‌زند،

درختان نخلی که همه جا دیده می‌شوند،

نسیمی دل انگیز

دو صندلی راحتی فلزی با روکش گل دار

چتر بزرگی که صندلی‌ها را زیر سایه خود گرفته است

در رویاهایم، خودم و تو را در این ساحل تصور می‌کنم

ای کاش رویایم این تابستان حقیقی شود

توصیف ادبی دریا در تابستان 

متن ادبی برای توصیف زیبای تابستان و باران

در بیابان، به فصل تابستان

چون ببارد به تشنه ای باران

گرچه یک لحظه زآن بیاساید

هم به آب اشتیاقش افزاید

می بیفزا ، چو شوقم افزودی

روی پنهان مکن ، چو بنمودی

متن ادبی زیبا برای توصیف تابستان و تنهایی

چه جایت خالی است اینجا

کنارِ بی‌ کسی‌ هایم

چه ظهرِ گرم تابستان

چه هر تاریخی از هفته

بدون تو هوا سرد

و تمام روزها جمعه

و من در جمع تنهایم

متن ادبی زیبا برای توصیف تابستان و تنهایی

متن زیبا در مورد تابستان

در حضور تابستان
خورشید صمیمانه زمین را به آغوش می کشد
و برایش از قصه ی پرواز پرستو ها و آواز گنجشگ ها می گوید

توصیف ادبی تابستان و رنج

ما که خودمان را پنهان می کنیم
در تابستان
در چمدانهای نقره ای
در سفرهایی به سمت شمال
در عکس های دسته جمعی
در باران
در شادی مرطوب دریایی در رامسر…
رنج
چگونه آدرس ها را پیدا می کند..؟!

متن ادبی درباره عصر تابستان

رها باش

در میانه عصر تابستان

که رنگ ها

زیر آفتاب می درخشند

و تو

آفتابی باش

به قامت تمام عصرهای تابستان

و به دل های مه گرفته ی سخت

بگو

بیایید

برایتان نور آورده ام

متن ادبی درباره عصر تابستان

شعر کوتاه درباره تابستان

یادش بخیر

بچه که بودیم

در ظهر های دم کرده تابستان

کنار حوض چه شیطنت ها

چه آب بازی ها که نکردیم

انگار همه اش خواب و رویا بود

شعر ادبی زیبا درباره تابستان

شعر ادبی در مورد تابستان

بگو ای فصل تابستان

که تا کی می نشینی بر سر بختم

و حاشا میکنی سردی

از آدمهای ظاهر گرم

با قلبی زمستانی

برو ای شرم گرمستان

که دل پاییز میخواهد

هوای تازه از سمت خزانستان

کمی سرما ، کمی زردی

و شاید هم برای پای دلخسته

کمی خشکی ز برگ و ساقه میخواهد

بر این دلتنگ دلخسته

کمی باران هم شاید

امید تازه ای باشد

در این خشکی تابستان، بگو شاید

متن ادبی درباره فصل تابستان

 

متن ادبی در مورد تابستان

فصل تابستان است

سایه ای می جویم

سایه ای پر الفت

کوچه ها گرم کلام

خانه ها گرم سخن

کودکی با شادی

روی خاک نمناک

کلبه ای می سازد

کلبه ای بی سرما

این طرف تر

در خیابان گنجشکی افتاده بی غذا

فصل تابستان است

می نویسم شعری

از زبان سهراب

و خدایی که در این نزدیکی است …

 

متن ادبی کوتاه درباره تابستان

تابستون و دل آسمون شب پر ازستاره

به آدم میدهد عمر دوباره

او زیباتر از هر زیبایی است

بهشت دنیا که می گویند همین است

متن ادبی درباره ی تابستان

در حضور تابستان
خورشید صمیمانه زمین را به آغوش می کشد
و برایش از قصه ی پرواز پرستو ها و آواز گنجشگ ها می گوید

 

متن ادبی درباره ظهر تابستان از سهراب سپهری

ظهر تابستان است
سایه ها می دانند که چه تابستانی است
سایه هایی بی لک
گوشه ای روشن و پاک
کودکان احساس! جای بازی اینجاست
زندگی خالی نیست
مهربانی هست ،
سیب هست ،
ایمان هست…
سهراب سپهری

متن قشنگ تابستانی ادبی

رها باش

در میانه عصر تابستان

که رنگ ها

زیر آفتاب می درخشند

و تو

آفتابی باش

به قامت تمام عصرهای تابستان

و به دل های مه گرفته ی سخت

بگو

بیایید

برایتان نور آورده ام

جمله ادبی کوتاه درباره تابستان 

تابستان و کودکی از یک جنس هستند، هنوز طعمش را خوب نچشیده ای تمام می شود اما همان اندک طعم آن نیز تا همیشه نوک زبانت خواهد ماند.

متن ادبی در مورد گرمای تابستان

تابستان یعنی گرمایی که بین خانواده‌هاست و شادی و نشاط در بین آن‌ها
تابستان یعنی از سردی زمستان خبری نیست
و از زردی پاییز نشانه‌ ای وجود ندارد
همه چیز سبز است و زیبا
تابستان هدیه بهار است

متن ادبی تابستانی زیبا

چه با شکوه است،
آن هنگام که دختر تابستان
دامن لباس قرمز پرچینش را جمع می‌کند و مانند یک رویا محو می‌شود.

متن زیبا در مورد شروع تابستان

تابستان آمده تا با همه زیبای هایش

قشنگ ترین چیزها را به ما نشان دهد

قدم زدن کنار دریا و زیر نور آفتاب نسبتا سوزان

آنقدر لذت بخش است که نمی توان آن را توصیف کرد

متن زیبا درباره تابستان یعنی

تابستان … یعنی
پوست تیره تر
آب گرم تر
نوشیدنی ها خنک تر
صدای موسیقی بلندتر
شب ها طولانی تر
عشق زیباتر
بی شک
زندگی بهتر می شود
با تابستان

متن ادبی تابستان یعنی

تابستان یعنی شادی پرواز قاصدک ها و رقص پروانه ها در بعد از ظهر های تنبل و کش دار

متن ادبی قشنگ در مورد تابستان و تابش آفتاب داغ

تابش آفتاب
و رشد سریع برگهای تازه روی شاخه‌های درخت، گویی که فیلمی را روی دور تند گذاشته باشند؛
همه باعث می‌شود تا اعتقاد قوی پیدا کنم،
با آمدن تابستان، زندگی بار دیگر از نو آغاز می‌شود.

متن ادبی در مورد تابستان

 

متن ادبی کوتاه در مورد تابستان

تابستان فصل رقصیدن با خورشید است
در حالی که لباسی از جنس گل های وحشی پوشیده ای
و دو گیلاس از لاله گوشت آویزان است

متن ادبی درباره یک روز گرم تابستان

تابستان از راه رسیده است
اما به راستی گرمای تابستان چه لطفی داشت اگر،
سرمای زمستان را حس نکرده بودیم

 

فصل تابستان همان فصلی است که دیگر

خبری از برف و باران های شدید و هوای سرد نیست

در عوض بادخ نک و گاهی گرما مهمانت می شود

متن ادبي درباره تابستان

خوب است انسان قطعه ای هرچند کوچک از تابستان را در وجود خود حفظ کند،
حتی در میان سردترین روزهای زمستان.

متن ادبی درباره یک روز گرم تابستانی

زمانی که گرما را در بدن حس کنیم، درمیابیم که تابستان فرا رسیده و گاه کوله باری را اماده می کنیم تا مثل پرندگان به جای سرسبز و زیبا کوچ کنیم. تابستان آمده تا با همه ی زیبای هایش را به ما نشان دهد. قدم زدن کنار دریا و زیر نور آفتاب نسبتا سوزان آنقدر لذت بخش است که نمی توان آن را توصیف کرد.

متن ادبی قشنگ درباره ساحل دریا در فصل تابستان

ساحلی شنی،
دریایی آرام که از تابش خورشید برق می‌زند،
درختان نخلی که همه جا دیده می‌شوند،
نسیمی دل انگیز،
دو صندلی راحتی فلزی با روکش گلدار،
چتر بزرگی که صندلی‌ها را زیر سایه خود گرفته است،
در رویاهایم، خودم و تو را در این ساحل تصور می‌کنم.
ای کاش رویایم این تابستان حقیقی شود.

متن ادبی درباره آفتاب تابستان

تابش آفتاب
و رشد سریع برگهای تازه روی شاخه‌های درخت، گویی که فیلمی را روی دور تند گذاشته باشند؛
همه باعث می‌شود تا اعتقاد قوی پیدا کنم،
با آمدن تابستان، زندگی بار دیگر از نو آغاز می‌شود.

متن ادبی درباره عصر تابستان

برای خوشبختی

دو فنجان چای کافی‌ ست

عصرهای تابستان عجیب

بوی عشق می‌ دهند …

متن ادبی در مورد نعطیلات تابستان و تفریحات تابستانی

تابستان که میشود دلم لک میزند برای خواب های تا لنگ ظهر

و عصر های پرسه زنان در کوچه ها .

برای آن دوچرخه های رنگ و رو رفته با ساچمه های رنگی رنگی که هرسال تابستان نو می شدند.

تابستان که میشود دلم لک میزند برای آن توپ های پلاستیکی راه راهی که آویزان شده بود روبروی بقالی سر کوچه ها.

متن ادبی درباره یک روز گرم تابستانی – متن ادبی کوتاه درباره گرمای تابستان

 

روزهای گرم تابستانی را بسیار دوست دارم.
تنها چیزی که به من نیرو می‌دهد تا سرمای زمستان را تاب بیاورم، امید به از راه رسیدن تابستان است.

متن ادبی زیبا و کوتاه برای توصیف تابستان

در فصل تابستان دیگر درختان بار سنگین خود را به زمین گذاشته اند

و گویی شبیه به انسان ها

در حال استراحت کردن و تفریح اند

متن زیبا در مورد تبدیل بهار به تابستان

انسان به کندی تغییر می‌کند…
به همان کندی ای که بهار تبدیل به تابستان و تابستان تبدیل به پاییز و پاییز تبدیل به زمستان می‌شود؛
هرگز کسی نمی‌فهمد در کدام لحظه بهار تبدیل به تابستان می‌شود.

یک روز صبح از خواب بیدار می‌شویم و حس می‌کنیم هوا گرم است. تابستان وقتی ما در “خواب” بودیم فرارسیده است.

متن ادبی درباره تابستان عاشقانه

بی اختیار دوستت دارم…
مثلِ مُسری بودنِ خمیازه،
هوسِ بستنی در تابستان و چُرت زدن با صدای لالایی

متن ادبی زیبا درباره زندگی در تابستان – متن کوتاه ادبی درباره آغاز تابستان

امروز
چقدر بوی زندگی می دهی
در این صبحی که
تازه تر از عطر بهار نارنج است!!!
از اتاقک شیشه ای عبور کن
بیا این سوی تر
آسمان به تو چشم دوخته است
آغاز تابستان است
دلت را پیوند بزن به بلندای البرز
بگذار ریشه هایت
در جشن آب و خاک برقصند
و دستهایت تا دل خورشید پیش برود
من به نور چیدنت را به تماشا نشسته ام..

متن ادبی درباره عصر تابستان

متن زیبای ادبی در مورد تابستان

‌خورشید که طلوع می‌کند
پنجره دستان من
رو به تو باز می‌‌گردد
باغ سینه من
تنها یک گل سرخ دارد
که هر بامداد
به یاد تو باز و بسته می‌شود
یادت باشد
اینجا تابستان را هر روز تو آغاز می‌کنی …

متن ادبی قشنگ درباره فصل تابستان

تابستان آمده است
تا دلگرم تر بمانیم
فصل آب تنی در علاقه هایمان
و خنکای لیموناد خوشمزه اونم با نعناع
در حوالی پنکه های سرگردان…

متن ادبی زیبا درباره تابستان – متن در مورد تابستان عاشقانه

میشود آقا
صورتت را آنقدر نزدیک بیاوری
که لبخندت بیافتد
روی روسری ام
یا نگاهت
شُره کند از گوشواره هایم
فکر می کنی فرصت هست
موهایم را ببافم به انگشتت
شاید عطرت گره خورد
به گیره ی گیسویم…

متن عاشقانه ادبی درباره تابستان

میشود تو آسمان من پرواز
تو آسمان من ابر
تو آسمان…
من فقط ببارم.

حالا هر چه تابستان
میخواهد در بزند
من و تو در فروردین مانده ایم..

متن ادبی در مورد پایان تابستان

بدرود تابستان…

پشت خرمن‌های گندم ،
لای بازوهای بید
آفتابِ زرد کم کم رو نهفت
بر سر گیسوی گندم زارها ،
بوسه‌ی بدرود تابستان شکفت …

از تو بود ،
ای چشمه‌ی جوشان تابستانِ گرم
گر به هر سو
خوشه‌ها جوشید و خرمن‌ها رسید
از تو بود ،
از گرمی آغوش تو
هر گلی خندید و هر برگی دمید ..

این همه شهد و شکر ،
از سینه‌ی پر شور توست
در دل ذرات هستی نور توست
مستی ما از طلایی خوشه‌ی انگور توست ،
راستی را
بوسه‌ی تو
بوسه ی بدرود بود. ..؟

بسته شد آغوش تابستان
خدایا ،
زود بود ….

متن ادبی درباره تابستان داغ

تابستان از راه رسیده است….
رفیق اصلا فکر خوبی نیست که بنشینی گوشه ای و به روزهای گذشته و تابستان پارسال و آدم یا آدم هایی که دیگر با تو نیستند فکر کنی.
یا بگویی اگر فلانی بود یا فلانی میماند این تابستان خیلی خوش میگذشت.
تو دوستانی داری که پایه ی دیوانه بازی هایت هستند…پایه ی شبگردی ها و سینما رفتن هایت.
پایه ی پیاده روی کردن های بی هدف و یخمک خوردن در خیابان!
تو خودت را داری و میتوانی بی وقفه لذت ببری از زندگی.
خوشحال بودنت را وابسته ندان به افرادی که نیستند.
از بودن با آدم هایی که هستند و تو را دوست دارند لذت ببر.
تابستان ،فصل شل و ول بودن است!
وا بده از غم و غصه هایت…
خورشید آنقدر رقصیده که داغ کرده! تو چرا نشسته ای؟!
شاید این تابستان ، فصل بازگشت به روزهای خوبت باشد.

متن ادبی در مورد تعطیلات تابستان

مردم همه هفته را برای جمعه منتظر می مانند
همه سال را برای تابستان
و همه ی زندگی را برای خوشبختی
تو مثل آنها نباش
همین الان خوشحال باش

متن ادبی کوتاه درباره تابستان

تابستان گرم و داغ من!

مرا سخت و محکم در آغوش بگیر !

من سرد و زمستانیم . .

 

متن ادبی برای تابستان

متن زیبا درباره میوه های تابستانی

تابستان پر از میوه های خوشمزه است و این میوه ها بسیار متنوع می باشد. اگر چه ممکن است گرمای تابستان برخی از مردم را آزار بدهد اما این فصل طرفداران خودش را دارد، آن هایی که عاشق سفر و تعطیلات هستند و برای هر روز تابستان برنامه ریزی کرده اند.

نظرات