متن برای استوری حرم امام رضا (شعر و دلنوشته کوتاه و بلند) آپدیت 2024
حرم امام رضا (ع) به عنوان یکی از بزرگترین اماکن مذهبی جهان محلی امن و آرام برای زائران است که سرشار از انرژی مثبت است و گذر زمان در آنجا احساس نمی شود. در این مطلب مجموعه ای از متن برای استوری حرم امام رضا را جمع آوری نموده ایم که می توانید به عنوان متن واسه استوری در حرم امام رضا مورد استفاده قرار دهید.
جدول محتوا
متن استوری حرم امام رضا
برای به اشتراک گذاشتن متن برای حرم امام رضا، شعر برای استوری حرم امام رضا یا متن زیبا برای استوری حرم امام رضا تا انتهای مطلب همراه ما باشید.
همچنین می توانید از بیو کوتاه درباره امام رضا که در مینویسم وجود دارد، استفاده کنید.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ
صَلاَهً کَثِیرَهً تَامَّهً زَاکِیَهً مُتَوَاصِلَهً مُتَوَاتِرَهً مُتَرَادِفَهً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ
متن کوتاه برای استوری حرم امام رضا
در ادامه شما را به خواندن متن زیبا برای استوری حرم امام رضا دعوت می کنم:
“دل را به حرم سلطان سپردم، یا رضا…”
“در سایه‌ی لطف تو آرامم، یا امام رضا (ع)”
“هر نفسم به عشق حرم تو می‌تپد، یا ضامن آهو”
“آرامش دل، فقط در حریم رضوی”
“با دلی شکسته آمدم به درگاهت، ای شاه خراسان”
“قلبم در حرم تو شفا می‌یابد، یا رضا”
“هر قدم به سوی تو، نزدیک‌تر به بهشت”
“حرم تو، پناه دل بی‌قرار من”
“با هر دعا، امیدی در دلم زنده میشود”
“با دل شکسته و چشمان اشک‌بار به حرمت آمده‌ام، یا ضامن آهو”
“هر گامی به سوی حرمت، آرامش دل بی‌قرارم است”
“در سایه لطف تو، همه دردها تسکین می‌یابد”
“یا امام رضا، دل‌تنگ زیارتت هستم”
“در حرم تو، آرامش را در قلبم می‌یابم”
“حرم تو، بهشت دل‌های عاشق”
“به امید شفای دل، آمده‌ام به درگاهت”
“هر نفسی به یاد تو، یا ضامن آهو”
“حرم تو، مأمن دل‌های خسته”
“در پناه حرمت، هیچ غمی ندارم”
“هر بار که به حرمت می‌آیم، جان تازه می‌گیرم”
“یا رضا، در پناه تو، دلم آرام می‌گیرد”
“به حرمت که می‌رسم، تمام غم‌هایم را فراموش می‌کنم”
“دل‌تنگ لحظه‌های زیارتت، یا امام رضا”
“بهشت را در حرم تو می‌یابم، یا شاه خراسان”
“هر بار که به حرمت می‌آیم، آرامش را در دلم می‌یابم”
“در این دیار غربت، تنها امیدم به لطف توست”
“هر دعا در حرم تو، اجابت میشود”
“یا امام رضا، دل‌تنگی‌ام را با نگاهت درمان کن”
“حرم تو، پناه بی‌پناهان”
“در پناه لطف تو، هیچ غمی ندارم”
“هر بار که به حرمت می‌آیم، دلم آرام می‌گیرد”
“یا ضامن آهو، دل‌تنگ زیارتت هستم”
“در سایه حرمت، آرامش را می‌یابم”
“دل‌تنگ لحظه‌های زیارتت، یا امام رضا”
این متن‌ها می‌توانند به استوری‌های شما جلوه‌ای خاص و معنوی بدهند و احساسات قلبی و ارادت شما به امام رضا (ع) را به نمایش بگذارند.
“به یاد حرمت، دل آرام می‌گیرد”
مَشهَد کِه ميرَوَم دِلَم آرام ميشوَد
یا امام رضا علیه سلام: نظری کن به دلم، حال دلم خوب شود.
کاخ همه شاهان جهان را که بگردی
دربار کسی پنجره فولاد ندارد
پادشاه کشور عشقی و من از این به بعد
می‌گذارم روی مشهد نام عشق آباد را
«هر گز نمیرد آنکه دلش» جلد مشهد است
حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند
گشتم بر در دیوار حریمت
جایی ننوشتند گنهکار نیاید
السلام علیک یا سلطان عشق علی موسی الرضا (ع)
دو لنگه درب حرم باز ، مثل آغوشت
همیشه هست پذیرای بی پناهی ها
من پشت در حرم چنان می مانم
شاید که کبوتری ضمانت بکند
از کبوترهای روی گنبدت آموختیم
« عبد اگر بالا نشیند کسر شان شاه نیست»
اگر هر بار عهدم را شکستم با تو، می‌آیم
دلم گرم است پاسخ میدهی بی چشم وروها را
فقیر آمدم و دل شکسته پرسیدم:
“مگر که شاه خراسان گدا نمی خواهد؟”
به حلقه های ضریحت دلم گره خورده…
گره گشای من،این بار این گره مگشا
اگر شکسته دلی، مومیایِ رحمت او جو
که در خزانۀ او جسته‌ام کلید شفا را
در گوشه‌ای ز صحن و سرا جا بده مرا
آیا دلم کم از دل آهو شکسته است؟
از ماه زیباتر تویی، از نوح آقا تر تویی
با اینکه بدنامم ولی دادی پناهم یا رضا !
روی ﻓﺮش دل ﻣﻦ ﺟﻮﻫﺮی از ﻋﺸﻖ ﺗﻮ رﯾﺨﺖ
آﻣﺪم ﭘﺎک ﮐﻨﻢ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ را ، ﺑﺪﺗﺮ ﺷﺪ…
وقت وداع اینجا ضریحت را همیشه
شش گوشه میبینم دو چشمم‌تر که باشد
من غرق گناه آمده بودم به حضورت
مشمول عطایای تو گردیدم و رفتم
به غریبی تو و جدّ تو آقا سوگند
نتوان تا ابد از عشق تو هرگز دل کَند…
عکس ضریح امام رضا برای پروفایل
شعر استوری برای حرم امام رضا
شابد به دنبال متن برای استوری عکس حرم امام رضا باشید. پیشنهاد می کنم این بخش از مطلب را از دست ندهید و بهترین دلنوشته برای امام رضا را بخوانید.
یا امام رضا
به کوی تو هر جا که پا می گذارم
همان جا دل خویش جا می گذارم
مبادا برانی که با صد امید
قدم در حریم شما می گذارم …
دوش ما در حرم یار چه هوشیار شدیم
جرعه عشق به نوشیده و بیمار شدیماین کرم از سر رحمت بدهد شاه رضا
پرده عقل دریدیم و پدیدار شدیم
ولیِّ عهد دلم نه، تو شاه کشور قلبی
که با تو قصه جمشید، در فسانه بیفتد
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ع
با دل شیدا
سلطان دو عالم
زده ام پیش تو زانو
تا بگم آقا
تو دارو ندار منی ای ضامن آهو…
آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بدهای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده
دل من خاک ره کوی رضاست
بهره‌ام از حرمش عطر صفاستهر که دل بسته به این خاک درش
چون غلامی به حریمش بی‌ریاست
دلبرم ای شاه خوبان، یا رضا
پرتو نور دل و جان، یا رضاآمدم بر درگهت با قلب پاک
تا بگیری دست من، جان یا رضا
ای ضامن آهو، رضا جان
نور دو عین من، رضا جاندر دل شب‌ها، ناله‌های دل
هدیه به حرمت، رضا جان
ای شاه خراسان، ای امام رضا
تو نور امیدی در دل عاشقانبا یک نگاهت، دل‌ها روشن است
در سایه مهرت، جان و دل شادان
آمدم ای شاه، سوی حرمت
تا بگیرم از تو، فیض کرمتدل به درگاه تو بستم، یا رضا
با تمام دل، در پی مهرت
تو را دلبرم، در دل دارم
به سوی حرمت، رهسپارمیا امام رضا، ای مهر تو نور
به درگاه تو، دل بی‌قرارم
یا امام رضا
واحد گمشدگان حرمت بیکار است
گم شدن در حرم تو خود پیدا شدن است
دل بر سر کوی آشنا آوردم
بر درگه او دست دعا آوردم
آهوی رمیده‌ای که از بهر امید
رو بر حرم قدس امام رضا آوردم
با نام رضا به سینه ها گل بزنید
با اشک به بارگاه او پل بزنید
فرمود که هر زمان گرفتار شدید
بر دامن ما دست توسل بزنید
هزارجور آدم با هزار خُلق و خَلقِ مختلف می‌آیند و در صفای صحنت مقیم می‌شوند …
چه فرق دارد برای تو اما …
نازِ آن مست …
یا نیازِ این دست …
وقتی که از کبوترها هم نمی‌گذری …
باب الجواد…بارش باران… نگفتنی ست،
اذن دخول بر لب یاران، نگفتنی ست…
صدها هزار زائر و عاشق میان صحن،
عرض ادب به شاه خراسان… نگفتنی ست…
بساط شاه و گدا در كنار هم پهن است
كنار جایِ تو جایی كه داشتم دارم
همان گدای قدیمی كه داشتی داری
همان امام رضایی كه داشتم دارم
حرم نگو،عتبات است،تو حسین منی
هنوز كرب و بلایی كه داشتم دارم
یا امام رضا(ع)
دست ما نیست
اگر دست به دامان توییم
فاطمه خواسته که ،
بی سر و سامان توییم
به نگاهی،
به دعایی دل ما را دریاب ،
که اسیر کرم و
شیوه‌ی احسان توییم
هر چند حال و روز زمين و زمان بد است
يک تکه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی اگر به آخر خط هم رسيده ای
اینجا برای عشق شروعی مجدد است
اي همه ی دل‌ها حرمت یا رضا«ع»
خلق خدا و کرمت یا رضا«ع»جن و بشر، حور و ملک میبرند
سجده به خاک حرمت یا رضا«ع»
خوشم که جوهر عشق تو در سرشت من است
محبت تو همان خط سرنوشت من استگناهکارم و از آسـتان قدس شـما
کجا روم؟! به خدا مشهدت بهشت من است
برف سفید و گنبد زردت چه دلرباست …
عرش خدا به مشهدتان غبطه می خورد …♥اللهم صل علی علی بن موسی الرضا«ع»♥
با نام رضا دلت مصفا گردد
درد و غم سینه ات مداوا گردد
گر روی نهی به درگهش با اخلاص
هر عقده ز کار بسته ات وا گردد
در نزد ضعیف، یا معین الضعفاست
در نزد غریب، یا غریب الغرباست
اینجا همه حاجت از رضا می گیرند
این صحن و سرای طوس، حج فقراست
کبوتر وار می آیم به آب و دانه ای دل خوش
عطش دیده ، ترک خورده، به سقا خانه ای دل خوش
دلم خورشید می خواهد، هوای گنبدت کرده
دوباره برنگشته دل، هوای مشهدت کرده
کسی قدم به حرم بی مدد نخواهد زد
دم از صفات رضا بی احد نخواهد زد
گدای کوی رضا شو که آن امام رئوف
به سینه احدی دست رد نخواهد زد
السلام ای شمس! محتاج نگاهی مانده‌ایم
در شب تاریک و مرداب سیاهی مانده‌ایم
یک نظر کن تا که از دیوار ظلمت رد شویم
شاهد «نورٌ عَلی نورِ» تو در مشهد شویم
“یا امام رضـــــــــــا” اگر بناست که
لطف کسی به ما برسد …. .خدا کند فقط از جانب شما برسد….
نخواه منت بیگانه بر سرم باشد….. .
خوش است خیر همیشه از
آشنا برسد… .
هرچند شلوغ است حرم, دلهره ای نیست
وقتی که برای همگی حوصله داری
با دست خودت باز بکن این گره را هم
آقا خودمانیم,عجب مشغله داری!
میخواستم از خود گله ای…. نه….چه بگویم
آقا تو بفرما اگر از ما گله داری
یا امام رضا
به کوی تو هر جا که پا می گذارم
همان جا دل خویش جا می گذارم
مبادا برانی که با صد امید
قدم در حریم شما می‌گذارم….
دل من گم شده گر پیدا شد
بسپارید امانات رضا
واگر ازتپش افتاد دلم
ببریدش به ملاقات رضا
ازرضاخواسته بودم شاید
بگذارد که غلامش بشوم
همه گفتندمحال است ولی
دلخوشم من به محالات رضا
سلام شاه خراسان، شکسته است دلم
گرفته است دوچشمِ من از شما سو را
گِرِه زدم همه را من به پنجره فولاد
دلم، دو دیدۀ تر را، سفیدیِ مو را
اگرچه نوکرِ خوبی نبودهام آقا
ضمانتم بکن آنگونه ای که آهو را
در گوشه‌ای ز صحن تو قلبم نشسته است
دل، طوقِ الفتی به ضریح تو بسته است
چون دشت های تشنه در این آستان قدس
در انتظار ابر عنایت نشسته است
چون ذره بر ضریح خود ای روح آفتاب!
ما را قبول کن که دل ما شکسته است
ز درد کهنه ای که مداوا نمیشود
یا میشود گلایه کنم یا نمیشود
اینک سلام حضرت عیسی تر از مسیح
لطفت نگو که شامل ماها نمیشود
ای من فدای پنجره فولاد چشمهات
از بغض من چرا گرهی وا نمیشود؟
یوسف ترین عزیز !مرا تا خودت بخوان
هرچند این غریبه زلیخا نمیشود
امضا:کسی که با همه ی ریزنقشی اش
در بیکران چشم شما جا نمیشود