بهترین فیلم ها در مورد افسردگی و خودکشی
آمار رسمی نشان میدهد که 16.2 میلیون بزرگسال – حدود 7 درصد از جمعیت بزرگسالان ایالات متحده آمریکا – افسردگی را در مقطعی از زندگی خود تجربه کردهاند. هنوز باید مطالعات زیادی در این زمینه انجام شود اما آگاهی از این ارقام و انعکاس عمیقتر نقش افسردگی در زندگی روزانه، میتواند کمک بسیار زیادی در غلبه بر این بیماری روانی بکند. یک روش برای درگیر شدن در این موضوع از طریق تماشا کردن فیلم های سینمایی با موضوع افسردگی است.
بهترین فیلم ها در مورد افسردگی به ما کمک میکنند تا شخصیتها و سناریوهایی را بشناسیم که افسردگی را مدیریت میکنند و زندگی با این بیماری روانی را به تصویر میکشند. از آنجایی که فیلم یک وسیله برای نشان دادن دیدگاه هنرمند به شمار میرود، بهترین فیلم های بسیاری از کارگردانان و تهیهکنندگان، بازتابی از تجربیات شخصی خود آنها در زمینهی افسردگی است.
18 فیلم سینمایی با موضوع افسردگی
برخی از فیلمها باعث میشوند تا گفتگو در مورد افسردگی از طریق بازیگران کمدی مانند جیم کری در درخشش ابدی یک ذهن پاک یا ویل فارل در عجیبتر از داستان بیشتر شود. به نحوی که هیچکس در زندگی همیشه احساس خوشبختی نمیکند، حتی بازیگران بامزهی موردعلاقهی ما نیز گاهی خود را در مکانهای تاریک پیدا میکنند.
در ادامه، فهرستی از بهترین فیلم ها در مورد افسردگی آورده شده است که البته انحصاری نیست. با این وجود، تمامی این فیلمها از زمان اکران یا گذشت زمان با محبوبیت بسیار زیادی مواجه شدهاند و کار ارزشمندی در زمینهی آگاهیرسانی تجربهی زندگی با افسردگی انجام دادهاند.
خانواده اشرافی تننبام (2001)
وس اندرسون قبل و بعد از خانوادهی اشرافی تننبام هم چندین فیلم ساخته است. تمامی این فیلمها از خوب تا خیلی خوب و عالی رتبهبندی میشوند اما هیچیک از آنها مانند خانواده اشرافی تننبام نیست. این فیلم درام-کمدی، داستان خانوادهای است که توسط پدر اشرافی تننبام (جن هکمن) رهبری میشود و سه فرزند (بن استیلر، لوک ویلسون و گونت پترو) دارد. همگی آنها دوران جوانی درخشانی داشتهاند اما با ورود به بزرگسالی به نوعی دچار افسردگی شدهاند.
یکی از صحنهها با مرکزیت ریچی تننبام (ویلسون) بسیار دردآور است و در عین حال کمدی سیاهی دارد، کاری که تنها اندرسون قادر به انجامش است.
فیلم در مورد اختلال افسردگی: دفترچه امیدبخش (2013)
دفترچه امیدبخش یکی از بهترین فیلم ها در مورد افسردگی و بهترین همچنین کمدی عاشقانه در دههی اخیر به شمار میرود. دلایل بسیار زیادی برای این انتخاب وجود دارد اما مهمترین آنها، وجود کاراکترهای واقعی است که با مشکلات روانی دست و پنجه نرم میکنند.
بردلی کوپر نقش طرفدار فیلادلفیا ایگلز را بازی میکند که دارای اختلال افسردگی است در حالی که جنیفر لارنس برای به تصویر کشیدن شخصیت زنی که به دلیل از دست دادن همسرش دچار مشکلات روانی شده است، برندهی جایزهی اسکار شد. به نظر کمی برای یک فیلم کمدی رمانتیک سنگین میرسد اما دفترچه امیدبخش به خوبی نشان میدهد که مشکل روانی یک فرد، شخصیت او را تعریف نمیکند.
میس سان شاین کوچولو (2006)
میس سان شاین کوچولو یکی دیگر از بهترین فیلم ها در مورد افسردگی است. این فیلم نیز بر یک خانوادهی به شدت ناکارآمد تمرکز دارد اما دارای وجه تمایز مهمی با سایر فیلمهاست: چون یک فرد افسرده است، بدان معنی نیست که کاملاً از کار افتاده است. هم استیو کارل و هم پل دانو نقش کاراکترهایی را بازی میکنند که به نحوی با مشکلات روانی روبرو هستند. ما برخی از این مشکلات را در فیلم میبینیم و در مورد برخی دیگر نیز تنها میشنویم. این یک فیلم با فیلنامهی بسیار قوی است که به تک تک کاراکترهای درون ون VW زندگی میبخشد.
جاذبه (2013)
جاذبه، بهترین فیلم آکادمی اسکار به کارگردانی آلفونسو کوران، یک فیلم فضایی است؛ با صحنههای ترسناکی که گاهیاوقات به شما این حس را میدهد که انگار خودتان سوار سفینه فضایی در یونیورسال استودیو شدهاید. اما این فیلم علارقم صحنههای فضایی فوقالعادهای که دارد، فیلمی است در مورد احساس عدم تعلق پس از یک ضربهی روحی و مشکلات روانی که پس از آن برای فرد ایجاد میشود.
بهترین پدر دنیا (2009)
چه میتوان در مورد فیلم بهترین پدر دنیا گفت؟ تماشای این فیلم برای کسانی که قلبشان ضعیف است، توصیه نمیشود. این فیلم در مورد کشف بسیار تاریک اما معنادار افسردگی، بیماری روانی و نحوهی ایجاد طرز فکر است. فیلم بهترین پدر دنیا را میتوان یکی از بهترین نقشآفرینیهای رابین ویلیامز دانست.
پالم اسپرینگز (2020)
پالم اسپرینگز یک فیلم بسیار خندهدار است اما نظر مخاطبان و منتقدان در مورد جنبههای کمدی آن یکسان نیست؛ بازیگران فیلم، کریستین میلیوت و اندی سمبرگ (با نقشآفرینی جی کی سیمونز) تعادلی میان صحنههای خندهدار و برخی از احساسات واقعی که ناشی از درگیری فکری هستند، ایجاد میکنند. پالم اسپرینگز یک داستان پر مفهوم دارد که به صورت خندهدار، نقلکردنی و مهمتر از همه، واقعی روایت میشود.
پایان تور (2015)
جیسون سیگل هنوز هم برای نقش کمدیش در فیلم فراموش کردن سارا مارشال و برنامهی تلویزیونی آشنایی با مادر شناخته میشود. اما فیلم کمدی سال 2014 (با بازی کامرون دیاز)، نقطهی اتکایی برای این بازیگر بود؛ فیلم بعدی او پایان تور بود. او در این فیلم نقش نویسنده فقید، دیوید فاستر والاس را در حال مصاحبه با روزنامهنگار رولینگ ستون (جس آیزنبرگ) در پایان تورش بازی میکند.
این فیلم در واقع یک گفتگو بین دو بازیگر بسیار قوی است و سیگل به خوبی توانسته است درد و رنج والاس را به صورت دیالوگ درآورد. علیرغم داشتن یک کتاب پرفروش و موفق، سیگل کاری میکند تا با مشکلات والاس آشنا شوید. داستان این فیلم در سال 1996 رخ میدهد در حالی فاستر والاس در سال 2008 بر اثر خودکشی درگذشت.
درخشش ابدی یک ذهن پاک (2004)
درخشش ابدی یک ذهن پاک با بازی جیم کری اما نباید انتظار کمدی بزرنبکوب جیم کری در فیلمهای ماسک یا دروغگو را داشت. جیم کری در این فیلم، نقش مردی به نام جوئل را بازی میکند که تحت تاثیر جدایی بد از دوست دخترش (کیت وینسلت) است به طوری که سعی میکند برای پاک کردن تمام خاطراتش از آن رابطه، هر کاری که دوست دخترش در این زمینه کرده است را انجام دهد.
جیم کری به خوبی نقش یک فرد واقعی را به تصویر میکشد؛ او مردی است که مسیر طولانی را برای رسیدن به این نقطه طی کرده است و پس از جدایی، احساس میکند که دیگر راه بازگشتی وجود ندارد. این یکی از بهترین فیلم ها در مورد افسردگی به کارگردانی میشل گوندری و نویسندگی چارلی کوفمان به شمار میرود.
عجیبتر از داستان (2006)
عجیبتر از داستان یکی دیگر از بهترین فیلم ها در مورد افسردگی است که همیشه نباید انتظار خنده و شادی از محبوبترین بازیگران کمدی خود را داشته باشیم. در این فیلم، ویل فارل در نقش مردی به نام هارولد کریک نقشآفرینی میکند؛ هارولد حسابدار IRS است و آنقدر به زندگی روزانهی خود پایبند است که مشخص میشود زندگی بدون توقف در حال گذشتن است. با این وجود، کمی زمان میبرد تا متوجهی این واقعیت شود.
درک این موضوع بخشی به دلیل روایتی است که در سرش وجود دارد و مشخص میشود که در واقع داستان نویسندهای به نام کارن ایفل (اما تامسون) است. کارن فکر میکند که یک رمان جدید مینویسد اما در واقع در حال نوشتن زندگی هارولد است. عجیبتر از داستان، یک فیلم کمدی است که نقش افسردگی در زندگی را به شکل عمیق بررسی میکند.
ستارهای متولد شده است (2018)
ستارهای متولد شده است، فیلمی است که پیش از نسخهی سال 2018 بردلی کوپر و لیدی گاگا ساخته شده است اما بازی کوپر در نقش جکسون مین یکی از نقشآفرینیهایی است که در ذهنتان باقی میخواهد ماند. کوپر، نقش مین، ستارهی موسیقی الکلی را بازی میکند که دردسرساز اما دوستداشتنی است. او این نقش را واقعگرایانه بازی میکند: به عنوان فردی که به خوبی ننگ داشتن بیماری روانی را میبیند و نمیتواند بگوید که داشتن احساس بد هیچ مشکلی ندارد.
سقوط او مانند هر نسخه از این داستان تراژدی است و به خوبی یادآور میشود که مراقبت از خود به اندازهی هر چیز دیگری اهمیت دارد.
فیلم درباره افسردگی و خودکشی: این یک داستان خندهدار است (2010)
این یک داستان خندهدار است، یکی از مهمترین فیلمها در این فهرست به شمار میرود زیرا به طور خاص بر این موضوع تاکید دارد که افسردگی و بیماری روانی حتماً به دلیل خاصی به وجود نمیآید. همیشه به خاطر ضربه روحی یا سواستفاده نیست بلکه بیماری است که میتواند در هر فردی بروز کند.
زمانی که کودکی به نام گرگ (کیر گیلکریست) به فکر خودکشی میافتد، عقب میکشد و به بخش روانی بیمارستان مراجعه میکند به طوری که به مدت یک هفته در بیمارستان بستری میشود. در آنجا دوست و مربی (زک گالیفیاناکیس)، عشق زندگی خود (اما رابرتس) و مهمتر از همه، سیستم حمایتی برای آیندهی خود مییابد.
افسردگی چیزی نیست که درمان شود اما فیلم این داستان خندهدار است (بر اساس رمانی با همین نام از ند ویزینی که بر اساس تجربهی شخصی خود نوشته است) نشان میدهند که کاراکترهایش (و مخاطبان) تنها نیستند.
مزایای گوشهگیر بودن (2012)
داستانهایی در مورد سن بلوغ همیشه مخاطب خاص خود را دارند و فیلم مزایای گوشهگیر بودن یکی از این نمونههاست. این فیلم، داستان کودکی (با بازی لوگان لرمان) را دنبال میکند که در مورد شروع دبیرستان اضطراب دارد اما همچنان به خاطر از دست دادن بهترین دوستش که اخیراً خودکشی کرده، غمگین است.
او احساس عجیبی دارد اما دلیل این احساسش را نمیداند. فیلم، احساس اضطراب و افسردگی که بسیاری از افراد تجربه میکنند را نشان میدهد. این کاملاً طبیعی است و دیدن آن در قالب داستان یک فیلم از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
تو بدترینی (2019)
تو بدترینی، یک فیلم نیست بلکه یک برنامهی کمدی نیم ساعته خندهدار میباشد اما به خوبی نشان میدهد که چگونه یک بیماری روانی میتواند بر انسانها اثر بگذارد. در خط داستانی آن، گرچن (آیا کش) تشخیص افسردگی بالینی خود را به جیمی (کریس گیر) نشان میدهد. این برنامه به خوبی نشان میدهد که چگونه این دو نفر خودخواهی و غرور خود را قبول میکنند و در نهایت، یاد میگیرند همدیگر را درک کنند، به هم احترام بگذارند و یکدیگر را دوست داشته باشند.
واندا ویژن (2021)
بلکه یک مورد دیگر که از نظر فنی فیلم نیست بلکه یک برنامهی تلویزیونی است. واندا ویژن داستان قهرمانی است اما شاید شنیده باشید که قواعد متفاوتی در آن بکار گرفته شده است. واندا ویژن، داستان واندا ماکسیموف (الیزابت اولسن) است که به دلیل فقدان شش سال پیش در فیلمهای دنیای سینمایی مارول شناخته میشود اما مخاطبان از قرار گرفتن این شخصیت در یک دنیای کمدی بدون هیچ توضیح خاصی، کمی گیج میشوند.
او در این دنیا بدون هیچ توضیحی به عشق فقیدش به نام ویژن (پل بتانی) برمیگردد. واندا ویژن بر موضوعی فراتر و عمیقتر از داستانهای معمولی دنیای مارول دست گذاشته است و داستان مواجه به غم از دست دادن را بازگو میکند.
مالیخولیا (2011)
داستان آخرالزمانی لارس ون تریر به نام مالیخولیا در مورد واکنش مردم در یک جامعه زمانی است که ممکن است سیارهی دیگری با زمین برخورد کند و باعث مرگ همه شود. کریستین دانست، نقش کاراکتری را بازی میکند که در روز عروسیش دچار افسردگی میشود و احساس تعلق خود نسبت به دوستان و اعضای خانوادهاش را از دست میدهد. کل فیلم یک استعارهی از این موضوع است که افسردگی میتواند هر آنچه در مسیرش قرار میگیرد را نابود کند.
ملت پروزاک (2001)
ملت پروزاک یکی دیگر از بهترین فیلم ها در مورد افسردگی است که در آن، کریستینا ریچی در نقش کاراکتر اصلی فیلم یعنی الیزابت ورتزل بازی میکند. این فیلم، داستان واقعی خاطرات نویسندهی پرفروشی به نام الیزابت ورتزل را روایت میکند. ورتزل، دانشآموز فوقالعادهای است که با نوعی افسردگی استثنایی دست و پنجه نرم میکند و مادر تاثیرگذار (با بازی جسیکا لانج) دارد که همیشه در کنارش است.
منچستر کنار دریا (2016)
این فیلم یکی از غمگینترین و ناراحتکنندهترین فیلمهایی است که تاکنون دیدهاید. منچستر کنار دریا که شاهکار کنت لونرگان (نمایشنامهنویس و همچنین نویسندهی میتونی روی من حساب کنی یا مارگارت) محسوب میشود، شاهد بازی درخشانی از کیسی افلک (که برای این نقش برنده اسکار شد) است. کیسی افلک در نقش مردی ظاهر میشود که حضانت برادرزادهی 16 سالهاش را بر در حالی بر عهده میگیرد که خود در زندگی با مشکلاتی از قبیل غم و افسردگی دست و پنجه نرم میکند.
د راین فیلم، بازیگران دیگری از قبیل میشل ویلیامز، لوکاس هاجز و کایل چندلر به ایفای نقش میپردازند. منچستر کنار دریا یک فیلم فوقالعاده زیباست اما اگر قصد تماشای فیلمی برای لذت و تفریح دارید، قطعاً گزینهی خوبی محسوب نمیشود.
نابودی (2018)
فیلم نابودی از آن فیلمهای علمی-تخیلی است که همگی ما از الکس گارلند انتظار داریم. اما این فیلم پر از کاراکترهایی است که گم شدهاند و به دنبال چیزی میگردند. دلایل بسیار زیادی برای دیدن این فیلم وجود دارد اما مهمترین دلیل برای ما این است که نوعی گوشهنشینی و انزوایی که کاراکترهای این فیلم تجربه میکنند، به خصوص ناتالی پورتمن، زندگی کردن با غم و تمایل به خودتخریبی است.