معنی ضرب المثل دشمن دانا بلندت می کند و بر زمین میزنتت نادان دوست + داستان
ضرب المثل دارای معنی و داستان های بسیار زیبایی هستند که همیشه ما را به فکر فرو میبرند. در واقع در خیلی از مواقع همین ضرب المثل ها می تواند راه و رسم درست زندگی را مانند یک استاد باسواد و دانا به ما انسان ها نشان بدهند. برای خواندن معنی ضرب المثل دشمن دانا بلندت می کند و بر زمین میزنتت نادان دوست را به همراه داستان آن بخوانید.
معنی ضرب المثل دشمن دانا بلندت می کند و بر زمین میزنتت نادان دوست
از قدیم گفته اند که حسادت در برخی از شرایط سبب پیشرفت می شود. شما زمانی که با کسی دشمنی داشته باشید و یا از شخصی خوشتان نیاید و آن شخص فرد موفقی باشد ناخودآگاه شما را مجبور به حرکت می کند. یعنی دشمن موفق و دانا باعث پیشرفت و موفقیت هر فردی می شود به همین خاطر می گویند دشمن دانا بلندت می کند.
در مقابل اگر انسان با کسانی دوستی کند که اصلا هدفی در زندگی ندارند و به فکر پیشرفت و موفقیت نیستند و در واقع افراد نادانی هستند که فقط خوابیدن و خوردن بلدند باعث می شود که آن فرد نیز مانند آنها شود و هیچ دستاوردی در زندگی نداشته باشد. در واقع داشتن رقیب دانا چه دوست باشد و چه دشمن باعث حرکت انسان به سمت موفقیت است.
داستان ضرب المثل دشمن دانا بلندت می کند و بر زمین میزنتت نادان دوست
در زمان های قدیم مردی زندگی می کرد که کاری جز دزدین اموال دیگران بلد نبود. آن شخص در شهر خود به دزدی معروف شده بود و تصمیم گرفت به یک مکان دیگری برود. به یک شهر دیگر رفت و متوجه شد که در قصر پادشاه شهر اموال و اشیای قیمتی بسیار زیادی وجود دارد. تصمیم گرفت وقتی همه خوابیدند به قصر پادشاه برود و از آنجا چیزهای با ارزشی را سرقت کند.
او توانست با زیرکی های خودش را به اتاق پادشاه برساند. زمانی که به اتاق وارد شد دید که همه چیز چقدر زیبا و با ارزش است، در همین هنگام میمونی را دید که گوشه ای از اتاق در حال بازی است. پادشاه وارد اتاق شد تا بخوابد. مرد دزد پشت یکی از پرده های ابریشمی پنهان شد تا زمانی که پادشاه خوابید بتواند اشیای با ارزش را بردارد.
زمانی که پادشاه خوابش برد همین که مرد از پشت پرده بیرون آمد دید که مارمولک بسیار بزرگی به سمت سینه پادشاه راه می رود، میمون نیز چاقو را برداشت تا بر روی آن بزند. همان لحظه مرد چاقو را گرفت و فریاد زد.
پادشاه که از خواب بیدار شد گفت چه خبر شده است؟ تو کیستی؟ او گفت من دشمن دانای تو هستم ای پادشاه و این میمون دوست نادان تو است.
مرد ماجرا را برای پادشاه تعریف کرد و گفت برای دزدی آمده بوده است و زمانی که دید میمون ممکن است به جان شما آسیبی وارد کند برای نجات شما دست بکار شده است.
پادشاه که از ماجرا مطلع شد گفت دشمن دانا به از دوست نادان (دشمن دانا بلندت می کند و بر زمین میزنتت نادان دوست)
شعر ضرب المثل دشمن دانا بلندت می کند و بر زمین میزنتت نادان دوست
کودکی از جمله آزادگان
رفت برون با دو سه همزادگانپایش از آن پویه درآمد ز دست
مهر دل و مهره پشتش شکستشد نفس آن دو سه همسال او
تنگتر از حادثه حال اوآنکه ورا دوستترین بود گفت
در بن چاهیش بباید نهفتتا نشود راز چو روز آشکار
تا نشویم از پدرش شرمسارعاقبتاندیشترین کودکی
دشمن او بود در ایشان یکیگفت همانا که در این همرهان
صورت این حال نماند نهانچونکه مرا زین همه دشمن نهند
تهمت این واقعه بر من نهندزی پدرش رفت و خبردار کرد
تا پدرش چاره آن کار کردهرکه در او جوهر دانایی است
بر همه چیزیش توانایی استدشمن دانا که غم جان بود
بهتر از آن دوست که نادان بودبند فلک را که تواند گشاد؟
آنکه بر او پای تواند نهادچون ز کم و بیش فلک درگذشت
کار نظامی ز فلک برگذشتدشمن دانا که غم جان بود
بهتر از آن دوست که نادان بود!
کاربرد ضرب المثل دشمن دانا بلندت می کند و بر زمین میزنتت نادان دوست
ضرب المثل دشمن دانا بلندت می کند و بر زمین میزنتت نادان دوست زمانی به کار می رود که شخصی دوست مناسب و درستی را برای خود انتخاب نکرده باشد. دوست نادان ممکن است هر بلایی را بر سر زندگی بیارود. در مقابل در بعضی از شرایط دیده ایم که داشتن دشمن دانا و عاقل چقدر برای افراد مفید بوده است.