معنی شعر ستایش فارسی هفتم + متن کامل و معنی کلمات
شعر ستایش فارسی هفتم یکی از شعرهای زیبای نظامی گنجوی می باشد. شعر ستایش دارای معنی و مفهوم بسیار خاصی است. در ادامه این مطلب می خواهیم معنی شعر ستایش فارسی هفتم را به همراه متن کامل و معنی کلمات بررسی کنیم.
معنی شعر ستایش فارسی هفتم
ای نام تو بهترین سرآغاز
معنی: خدایا نام تو بهترین است برای آغاز و شروع هر کاری
بی نام تو نام کی کنم باز
معنی: به جز نا تو با نام چه کسی می توان کاری را شروع کرد.
ای نام تو مونس روانم
معنی: خدایا نام تو همدم روح و جسم من است.
جز نام تو نیست بر زبانم
معنی: نام تو همیشه بر زبان من جاری است.
ای کار گشای هر چه هستند
معنی: خدایا نام و یاد تو گره از همه کارها باز می کند.
نام تو کلید هر چه بستند
معنی: نام خداوند مانند کلیدی است که همه درها را می تواند باز کند.
ای هست کن اساس هستی
معنی: ای خداوندی که پایه و اساس همه دنیا را به وجود آورده ای
کوته ز درت دراز دستی
معنی: هر کسی که قرار است به درگاه تو ستم کند با شکست مواجه می شود.
هم قصه نانموده دانی
معنی: خدایا تو از تمام داستان و قصه هایی که گفته نشده هم خبر داری.
هم نامه نانوشته خوانی
معنی: کتاب و نامه هایی را که هنوز نوشته نشده هم از آن باخبر هستی.
هم تو به عنایت الهی
معنی: خدایا با بزرگی و لطف پروردگاری ات
آنجا قدمم رسان که خواهی
معنی: مرا به جایی برسان که صلاح و مصلحت باشد.
با ظلمت خود رهایی ام ده
معنی: از تاریکی ها و راه های اشتباه من را دور کن
با نور خود آشنایی ام ده
معنی: مرا به سمت نور و روشنایی ات هدایت کن.
معنی کلمات شعر ستایش فارسی هفتم
سرآغاز: شروع | نانموده: آشکارنشده |
نامه: کتاب | عنایت: توجه |
مونس: همدم | ظلمت: تاریکی |
روان: روح و جان | دِه: بده |
کارگشا: حلّال، برطرف کننده | دانایی: خردمندی، آگاهی |
هست کن: پدیدآورنده | بینایی: بصیرت |
اساس: بنیان، پایه | دست آویز: به دست آوردن |
هستی: عالم | توفیق: لیاقت |
کوته: مخفف کوتاه | استوار: محکم و پابرجا |
درازدستی: ستمگری، زورگویی | پریشان: آشفته و نگران |