زیباترین شعرهای شب یلدا از شاعران معروف؛ عاشقانههای یلدایی که هنوز دل را میلرزاند
ناشر: مینویسم (minevisam.ir)
نویسنده: رضا روزبه
تاریخ انتشار: 20 دسامبر 2025
تماس با ما: ارسال پیام
شب یلدا، بلندترین شب سال، همیشه در شعر شاعران بزرگ فارسی جایگاه ویژهای داشته. این شب با نمادهای عشق، هجران و امید به روشنایی، الهامبخش غزلهای عاشقانه و عارفانه بوده.
از حافظ و سعدی گرفته تا خاقانی و صائب، هر کدام به زیبایی از طولانی بودن شب یلدا و مقایسهاش با زلف معشوق یا درد فراق سخن گفتهاند. این اشعار نه تنها زیبایی ادبی دارند، بلکه حس عمیق ایرانی بودن رو زنده میکنن و در شب چله، بهترین همراه برای دورهمیهای خانوادگی هستن.
غزل معروف حافظ در وصف شب یلدا
حافظ شیرازی، شاعر بزرگ غزل فارسی، یکی از زیباترین اشارهها رو به شب یلدا کرده. این غزل معروف، همیشه در شب چله خوانده میشه و نماد امید به پایان تاریکیه.
بر سر آنم که گر ز دست برآید دست به کاری زنم که غصه سر آید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد دیو چو بیرون رود فرشته درآید
صحبت حکام، ظلمت شب یلداست نور ز خورشید جوی بو که برآید
بر در ارباب بیمروت دنیا چند نشینی که خواجه کی به درآید
ترک گدایی مکن که گنج بیابی از نظر ره روی که در گذر آید
صالح و طالح متاع خویش نمودند تا که قبول افتد و که در نظر آید
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست هر که به میخانه رفت بیخبر آید
این غزل با اشاره به تاریکی شب یلدا و جستجوی نور، پیام امید و توکل رو میرسونه و یکی از محبوبترین اشعار برای فال حافظ در شب یلداست.
اشعار عاشقانه سعدی درباره شب یلدا
سعدی، استاد غزل عاشقانه، شب یلدا رو اغلب با فراق و دیدار مقایسه کرده. بیتهای او پر از حس دلتنگی و شادی وصله.
نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست شب فراق تو هر شب که هست یلداییست
هنوز با همه دردم امید درمانست که آخری بود آخر شبان یلدا را
روز رویش چو برانداخت نقاب شب زلف گویی از روز قیامت شب یلدا برخاست
این بیتها نشون میدن که سعدی چطور طولانی بودن شب فراق رو به یلدا تشبیه کرده و امید به صبح دیدار رو زنده نگه داشته.
بیتهای خاقانی و نماد شب یلدا
خاقانی شروانی، شاعر پرآوازه قرن ششم، شب یلدا رو نماد تاریکی و سختی میدونه و در اشعارش به پیروزی نور اشاره داره.
هست چون صبح آشکارا کاین صباحی چند را بیم صبح رستخیز است از شب یلدای من
همه شبهای غم آبستن روز طرب است یوسف روز، به چاه شب یلدا بینند
این ابیات، عمق فلسفی دارن و شب یلدا رو به عنوان نماد غمهای طولانی نشون میدن که در نهایت به شادی میرسه.
عاشقانههای وحشی بافقی در شب چله
وحشی بافقی، غزلسرای عاشق قرن دهم، درد هجران رو با شب یلدا مقایسه کرده و بیتهای پراحساسی سروده.
عمر ابد ز عهده نمیآیدش برون نازم عقوبت شب یلدای خویش را
شام هجران تو تشریف به هر جا ببرد در پس و پیش هزاران شب یلدا ببرد
روز عیشی خواستم زاید چه دانستم که چرخ حامله دارد به سد ماتم شب یلدای من
این اشعار، حس عمیق تنهایی و آرزوی وصل رو منتقل میکنن.
اشارههای صائب تبریزی به طولانی شب یلدا
صائب تبریزی، استاد شعر قرن یازدهم، با ظرافت خاصی از شب یلدا در مقایسه با زلف معشوق و درد دل سخن گفته.
زلف ماتم دیدگان را شانه ای در کار نیست دست کوته دار ای مهر از شب یلدای من
کوته نمی شود شب یلدای غربتم گر دست من به دامن صبح وطن رسد
بیدار شو که در شب یلدای نیستی در پرده است چشم ترا طرفه خوابها
این بیتها، پر از تصویرسازی زیباست و طولانی بودن شب رو با غم غربت پیوند میزنه.
غزل عاشقانه اوحدی مراغهای برای یلدا
اوحدی مراغهای، شاعر عاشقپیشه، یکی از معروفترین غزلهای یلدایی رو سروده که پر از حس دلتنگیه.
شب هجرانت، ای دلبر، شب یلداست پنداری رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری
قدم بالای چون سرو تو خم کردست و این مشکل که بالای تو گر گوید: نکردم، راست پنداری
دمی نزدیک مهجوران نیایی هیچ و ننشینی طریق دلنوازی از جهان برخاست پنداری
دلت سختست و مژگان تیر، در کار من مسکین بدان نسبت که مژگان خار و دل برجاست پنداری
این غزل کامل، یکی از عاشقانهترین اشعار کلاسیک درباره شب یلداست و همیشه دل رو میلرزونه.
یلدا؛ شبی که شعر را جاودانه میکند
شب یلدا در ادب فارسی، بیشتر از یک شب طولانی، نماد عشق، فراق و امید به روشناییه. شاعرانی مثل حافظ، سعدی، خاقانی، وحشی بافقی، صائب و اوحدی با بیتهای جاودانشون، این شب رو به بخشی از فرهنگ عاشقانه ما تبدیل کردن.
خواندن این اشعار در دورهمی یلدا، نه تنها حس سنتی رو زنده میکنه، بلکه دلها رو به هم نزدیکتر میکنه. امیدوارم این عاشقانههای یلدایی، شب چلهتون رو پر از احساس و زیبایی کنه.