متن در مورد دل گرفته

این مطلب رو با دوستان خود به اشتراک بگذارید

گاهی بی دلیل دلمان می گیرد و دوست داریم این حس را با دیگران به اشتراک بگذاریم و یا حتی با خواندن یک متن کوتاه در مورد دلم گرفته احساس بهتری پیدا کنید. اگر به دنبال متن برای دل گرفته و دلتنگی هستید متن زیر را دنبال نمایید.

متن زیبا در مورد دل گرفته

دل گرفتن یکی از احساسات ناخوشایندی است که ممکن است برخی اقات به سراغ افراد بیاید که هر فردی برخوردی متفاوت از دیگری در این شرایط دارد. اگر شما از آن دسته از افرادی هستید که در این مواقع جملات احساسی را در صفحه اینستاگرام خود منتشر می کنید خواندن این مطب می تواند به شما در پیدا کردن زیباترین جملات در مورد دل گرفته شامل متن در مورد دلت که گرفته باشد، متن کوتاه در مورد دلم گرفته، متن در مورد دلم گرفته خدا و … کمک کند.

ﺩﻝ ﮐﻪ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ؟
ﺑﻪ ﺩﺭ ﻭ ﺩﺷﺖ ﻭ ﺩﻣﻦ؟
ﯾﺎ ﺑﻪ ﺑﺎﻍ ﻭ ﮔﻞ ﻭ ﮔﻠﺰﺍﺭ ﻭ ﭼﻤﻦ؟
ﯾﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺧﻠﻮﺕ ﻭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﻣﻦ
ﺩﻝ ﮐﻪ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ؟
ﭘﯿﺮﻓﺮﺯﺍﻧﻪ ﻣﻦ ﺑﺎﻧﮓ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ
ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻧﮑﻮﺳﺖ،
ﺩﻝ ﮐﻪ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﻭ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﻭﺳﺖ …
ﺷﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺟﺎﯾﮕﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺗﻮ
ﺳﺨﻨﺶ ﺭﺍﻩ ﮔﺸﺎ

گاهی دلم ميگــــــيره ازسخناني كه در شـأنم نيست…
گاه دلم ميگيره ازصداقتــــــم كه هيچكس لايــــــق آن نيست،….
گاه دلم تنگ ميشه براي وعــــــده هايي كه ميدانستم نيست اما براي دلخوشيم كافی بود..
گاه دلم ميگيرداز سادگی هايم…
گاه دلم ميسوزدبراي وفـــــــاداري هايم….
گاه دلم ميسوزدبراي اشكهايم..
گاه دلم ميگيردازروزگــــــــــاري كه درآنم…
☜اين نبـــــــــــــــودآنچه درانتظارش بــــــــــــــــودم.

نمیدانستم دلتنگی، دل نازکم میکند…
انقدر که به هر بهانه کوچکی چانه ام بلرزد و چشم هایم خیس اشک شود..!!
نمیدانستم دلتنگی،، ضعیفم میکند…
آنقدر که کوه استوار غرورم زیر بار ندیدنت کمر خم کند..!!
نمیدانستم دلتنگی،، کودکم میکند…
انقدر که در نبودنت ساعتها گوشه ای بنشینم و با همه
دنیا قهر کنم..!!
نمیدانستم………..!!

گاه گاهی که دلم میگیرد
پیش خود می گویم
آنکه جانم را سوخت
یاد می آرد از این بنده هنوزگاهی لازمه…. آدما گاهی لازمه چند وقت
کرکرشونو بکشن پایین یه پارچه سیاه بزنن درش
و بنویسن : کسی نمرده. فقط دلم گرفته

دلم یک بغل میخواهد

گرم باشد

و

صمیمی

نه زن باشد نه مرد

خدایا بغلم نمیکنی؟؟؟؟

دلم خیلی گرفته خدا جونم

متن در مورد دلم گرفته خدایا

دلم گرفته خدایا
تو دل گشایی کن
من آمده ام به امیدم
تو هم خدایی کن ..

دلتنگــي هايــــَم را زير بغـل زده اَم
نشسته اَم در انتظار ِ روز هاي ِ مبـادا !
سهم ِ من از تــو
همـين دلتنگـي ها ييست
که بي دعوت مي آينـد

متن دلتنگی عاشقانه

اگر وقت نداري حالم را بپرسي، درکت ميکنم!

اگر وقت نداري با من صحبت کني، درکت ميکنم!

اگر وقت نداري مرا ببيني، درکت ميکنم!

اما اگر بعد از تمام اينها، ديگر دوستت نداشتم

اينبار نوبت توست که درکم کني!

وقتي كســي كه دوستــش داري،
كسي كه در زندگــي‌ات نقشـي داشته،
مي‌رود،
مـي‌ميرد و ديگر نيــست،
همه چيز دگرگـون مي‌شود.
چه بخــواهي و چـه نخــواهي.
آن چـه به جا مي‌ماند،
كتـاب‌ها هستند و نـامه‌ها و عكـس‌ها.
يـادها و اندوهـي چاره‌ نـاپذير و گـاهي هم در گوشـه‌اي،
خيـاباني،
كسي را اشتبــاهي به جاي”او“مي‌گيري
و به دنبـالش مـي‌ دوی…

هنوز خیره شدن در چشمان تو
شبیه لذت بردن ازشمردن ستاره
در یک شب صحرای یست
و هنوز اسم تو تنها اسمی است
در زندگی من
که هیچ کسی نمی تواند چیزی در موردش بگوید

آرزو دارم
ناخواسته به دست آوری
آن چيزهايی را که خواسته هایت هستند…
آن گونه که با خود بياندیشی :
آيا کسی برايم آرزويی کرده است … ؟!
هی پاک می کنم…
هی می نويسم…
املايم بد نيست !
از تکرار اسمت لذت می برم…

یک نفر گاهی همه زندگیت است …
برای همین است که دلت
برای همان یک نفر تنگ می شود
این روزها بار عظیمی
بر شانه هایم نشسته
باری بیشتر از توان شانه هایم
مثل الان …
که تنها نشسته ام
نه اتفاق بدی افتاده …
نه از دستش ناراحتم …
نه بیمارم … و نه …
ولی از ته دل چیزی کم دارم
ببین …
دستانت را
حضورت را
خود خودت را کم دارم
نه صدایت را ، آن
هم از فاصله هزار کیلومتری

تو مرا نادیده بگیر …
و من …
بدنم روز به روز کبود تر می شود …
از بس …
خودم را میزنم ،
به نفهمی …!

متن در مورد دل گرفته

دلم که میگیرد به آسمان نگاه میکنم…

آنوقت با خود میگوییم این همان آسمانیست که بقیه ی آدم هایی که غمگینند به آن نگاه میکنند…

حس خوبیست… تازه میفهمی که تنها نیستی….

دیگر توان راه رفتن ندارم

اما

اگر همدم باشی تا آخر جاده پا به پایت می آیم

کسی بیاید پادرمیانی کند و
بگوید
جز خودم
پای کسی درمیان نیست …

من اگـر عاشقــانه می نویــسم

ن عـاشقــم، ن شکست خــورده ام!
فقـط می نـویـسـم تا عشق یاد قلبـــم بمـاند…
در ایـن ژرفــای دل کندن هــا و عـادت هـا و هوس هـا
فقــط تمرین آدم بودن می کنــم…!
همین…

چه زیبا حرف میزنی ؟ تو می گویی از زاویه ی من به مسئله نگاه کن

از زاویه تو … آها دیدم

از زاویه ی تو چه تنگ است کنار هم نشستن دو ضلع  من و تو …

روی من شرط ببنــد!
تمام ِدلها را رد کـــرده ام !
چشم بسته این قمــــار را می بَرم ..!
دوست داشتن “تـــو” بی دل است!!

ما دو پیراهن بودیم
بر یک بند… یکی را باد برد
دیگری را باران هر روز
خیس میکند……

حرفها سه دسته اند :
دسته اول : گفتنی ها
دسته دوم : نوشتنی ها
و دسته سوم : قورت دادنی ها
دو تای اول سبکت می کنند ، سومی سنگینت

نظرات