دو بیت شعر زیبا در مورد امام زمان

این مطلب رو با دوستان خود به اشتراک بگذارید

امام زمان آینه تجلی و زیبایی های این جهان می باشد. همه جهان منتظر و چشم به راه ظهور ایشان هستند تا هر چه سریع تر بیایند و جهان را پر از عدل و داد کنند. ظلم و ستم را از بین ببرند و دنیا را به جای بهتر و زیباتری برای زندگی تبدیل کنند. برای خواندن دو بیت شعر زیبا در مورد امام زمان ادامه این مطلب را بخوانید.

دو بیت شعر زیبا در مورد امام زمان

خوب است ما هم مثل باران حس بگیریم
هر شب سراغی از گل نرگس بگیریم
اللّهم عجّل لولیک الفرج

خبر آمد ، خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید، شاید
پرده از چهره گشاید، شاید

ای برده دلم به غمزه جان نیز ببر
بردی دل و جان نام و نشان نیز ببر
گر هیچ اثر بماند از من به جهان
تاخیر روا مدار ان نیز ببر . . .
یا صاحب الزمان

شعر دو بیتی زیبا و احساسی در مورد امام زمان

به پای مهدی، همه ی سربازیم ز ارکان ابر قدرت قرار اندازیم
ما خمارانیم، عبد جانانیم تا ابد انصارالمهدی میمانیم
اللّهم عجّل لولیک الفرج

غیر از تو مرا دلبر و دلدار نباشد

دل نیست هر آندل که ترا یار نباشد

شادم که غم هجر تو گردیده نصیبم

بهتر ز غم هجر تو غمخوار نباشد

دارم یقین که روز وصال تو می‌رسد

ذکر لبم شده که الهی ببینمت

یک عمر میله های قفس را شمر ده ام
با شوق دستهای تو یا ایها العزیز
من سوگوار بر سر هر دار می روم
شاید شوم فدای تو یا ایها العزیز

شعر دوبیتی در وصف امام زمان

چشم من منتظر و بارانى
مانده پشت همه پنجره ها
راهى اندازه یک جمعه فقط
مانده تا زمزمه پنجره ها

آقا چقدر ضجه زنیم دعا کنیم
یا باز گرد یا دل ما را صبور کن
روزی اگر که آمدی و عاشقت نبود
یک فاتحه نوازش اهل قبور کن

تو همچو بوی محبت زپشت پنجره ها
درون ذهن شقایق خطور خواهی کرد
نگاه شوق وامیدم به آن دم صبحی است
که خاک رابه قدومت چو طور خواهی کرد

ای گل نرگس نگاهت آبی است  
جمکران با نام تو مهتابی است
ای گل نرگس هلا صاحب زمان
از فراقت از فراقت الامان

دو بیتی های امام زمان

همه ی گویند به امید ظهورش صلوات
کاش این جمعه بگویند به تبریک حضورش صلوات
اللهم عجل لولیک الفرج

روز ولادت خلاق سرمد است

او از تبار حیدر و از نسل احمد است

در آسمان و زمین میرسد به گوش

میلاد قائم آل محمد است

صدای آمدنت رابه گوش ما برسان
زمان غیبت خود رابه انتها برسان
کنار تربت زهرا به وقت نا فله ات
دعای خویش رابه یاری این گدا برسان

شعر در وصف امام زمان

اگر چه در هر جمعه ای، زیبا،

دعایت می کنند

این دعاها بر زبان است؛

جنسشان مرغوب نیست

ای جان جهان بسته به یک نیم نگاهت
دل گشته چو گل سبز به خاک سر راهت
هم بام فلک پایگه قدر و جلالت
هم چشم ملک خاک قدم های سپاهت

شعر دوبیتی در وصف امام زمان

منم و جمعه های بی سامان
 منو و این ندبه های بی پایان
در این کویر پر زسراب
کجاست آن باران . . . ؟

برخیز که حجت خدا می آید

رحمت ز حریم کبریا می آید

از گلشن عسگری گذر کن که سحر

بوی گل نرگس از فضا می آید

زیباترین دوبیتی های در مورد امام زمان

بیا دو باره پاک کن ز جاده ها غبار را
به عاشقان نوید ده رسیدن بهار را !
تمام لحظه های من فدای یک نگاه تو
بیا و پاک کن زدل حدیث انتظار را !

خدایا ! زنده کن شوق دعا را
شبی سرشار کن از خویش ما را
ببین چشم انتظاران بهاریم
 پر از آیینه کن تقویم ها را

این جشن‌ها برای من آقا نمی‌شود

شب با چراغ عاریه فردا نمی‌شود

شعر دوبیتی زیبا در وصف امام زمان

ای دل اگر عاشقی، در پی دلدار باش
بر در دل روز و شب منتظر یار باش
دلبر تو جاودان بر در دل حاظر است
روزن دل بر گشا، منتظر یار باش

ای طبیبا بسر بستر بیمار بیا بهر دلداری دلسوخته زار بیا
تو که دل رابه نگاهی بربودی زکفم بپرستاری بیمار دل افکار بیا
به امید ظهورش

جمعه یعنى یک غزل دلواپسى
جمعه یعنى گریه هاى بى کسى
جمعه یعنى روح سبز انتظار
جمعه یعنى لحظه هاى بى قرار

ای قلم در حرفهایت اثری نیست
 برای من از آشنا خبر نیست
ای خدا ، این جمعه هم آمد و رفت
 از یوسف فاطمه خبری نیست

دو بیت شعر احساسی در مورد امام زمان

ای سبز پوش کعبه دلها ظهور کن
از شیب تند قله غیبت عبور کن
درد فراق روی تو ما را زغصه کشت
چشم انتظار عاشق خود را صبور کن

بر مهدی و آن هاله نورش صلوات بر خال لب و جام ظهورش صلوات
بی پرده همه ی انس و ملک می گویند بر سال و مه و وقت ظهورش صلوات
ولادت حضرت صاحب الزمان«عج» مبارک

این عشق آتشین ز دلم پا نمی شود

مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود

بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند

هر یوسفی یوسف زهرا نمی شود.
یا اباصالح المهدی ادرکنی

یقین بدان که اثر می‌کند دعای فرج
 و از عنایت آن صاحب‌الزمان برسد
شروع دفتر باور به نام او زیباست
اگر که ختم غزل هم به پای آن برسد

ای جان جهان بسته به یک نیم نگاهت
دل گشته چو گل سبز به خاک سر راهت
هم بام فلک پایگه قدر و جلالت
هم چشم ملک خاک قدم های سپاهت

بنویسید شب تار که سحر می گردد

یک نفر مانده از این قوم که بر می گردد

نظرات