اختلال پارانوئید چیست و چگونه درمان می شود؟ + علائم و دلایل
اختلال پارانوئید یا همان PPD به بیماری روانشناختی گفته می شود که فرد بدون داشتن دلیلی درست و منطقی به بقیه شک دارد. افرادی که به اختلال پارانوئید مبتلا هستند همواره تصور می کنند که بقیه قصد گول زدن، کوچک کردن و آزار رساندن به آنها را دارند. ما در این مطلب ضمن شرح کامل اختلال پارانوئید، قصد داریم علائم، دلایل و روش های درمانی این اختلال را نیز برای شما بیان کنیم.
مطالب پیشنهادی: درمان اختلال شخصیت خودشیفته
فهرست مطالب
از صفر تا صد اختلال پارانوئید یا PPD
اختلال پارانوئید (Paranoid) یک بیماری روان شناختی بلند مدت است که در آن فرد مبتلا علائمی مانند عدم اعتماد و شکاک شدن دارد. مشکوک بودن یا همان پارانویا یکی از اولین علائم افراد مبتلا به این بیماری بوده و بیماران دائما تصور می کنند که بقیه می خواهند تهدید یا علیه آنها توطئه کنند، به آنها آزار برسانند یا کوچک شان کنند.
افراد مبتلا به این اختلال عموما هیچ مشکلی در رفتارشان نمی بینند. در واقع تصور می کنند که این حالت مشکوک بودن شان کاملا طبیعی است.
PPD یکی از زیر شاخه های مجوعه بزرگی از اختلالات شخصیتی به نام کلاستر A است. به این گروه از اختلالات روان شناختی، اختلالات عجیب و غریب هم گفته می شود. چرا که بیماران رفتارها و اختلالات عجیبی از خودشان بروز می دهند.
نکته بسیار مهم در مورد این گروه از اختلال شخصیتی این است که بیماران همراه با شک و پارانویا، توهم و هذیان بروز نمی دهند. این در حالی است که سایر گرو های زیر مجموعه اختلالات روان شناختی مانند اسکیزوفرنی، اسکیزوافکتیو، مانیک و دو قطبی تمام این علائم از جمله پارانویا، هذیان و توهم را هم زمان با هم دارند.
مطالب پیشنهادی: میسوفونیا چیست؟
چه افرادی مستعد ابتلا به اختلال پارانوئید هستند؟
بر اساس تحقیقات انجام شده خانم ها بیشتر مستعد ابتلا به این بیماری هستند.با این حال تعداد بیشتر کسانی که به دلیل این اختلال بستری می شوند، آقایون هستند. افراد مبتلا به PPD معمولا :
- درآمد کمی دارند
- از اقلیت های جامعه هستند…
- بیوه، طلاق گرفته، جدا شده یا اینکه اصلا ازدواج نکرده اند.
در عین حال تحقیقات بیشتری در این زمینه لازم است تا مشخش شود نقش فاکتورهای ذکر شده در ابتلا به این بیماری چقدر است. مثلا باید مشخص شود نقش تروما و استرس در شروع علائم چقدر تاثیرگذار است.
علائم اختلال پارانوئید چیست؟
افراد مبتلا به این بیماری همیشه گارد دارند و فکر می کنند بقیه همیشه قصد آسیب رساندن و آزار رساندن به آنها را دارند. این ها فقط تصورات بیماران مبتلاست و اکثر اوقات هیچ دلیل و مدرکی برای مشکوک شدن وجود ندارد. همین تصورات و البته انداختن تقصیر هر چیزی گردن دیگران و سرزنش های دائمی شان موجب می شود نتوانند با کسی رابطه خوبی داشته باشند. افراد مبتلا به PPD به شدت از جامعه دور و منزوی هستند.
از نشانه های ابتلا به اختلال پارانوئید PPD می توان به موارد زیر اشاره کرد :
- به مسئولیت، وفاداری و قابل اعتماد بودن دیگران شک داشته باشند و به این نتیجه برسند که مردم در حال توطئه چینی علیه آنها هستند.
- این افراد بسیار درون گرا هستند و معمولا اطلاعات خود را در اختیار دیگران قرار نمی دهند چون فکر می کنند که روزی از این اطلاعات بر علیه آنها استفاده خواهد شد.
- خیلی سخت و خیلی دیر می بخشند.
- بسیار حساس بوده و انتقاد پذیر نیستند
- فکر می کنند همه به شخصیت آنها حمله می کنند. در حالیکه بقیه اصلا چنین رفتارهایی را نمی بینند.
- دائما مشکوک هستند که نامزد، همسر یا شریک زندگی شان با آنها صادق نیست.
- در رابطه هایشان بسیار سرد و خشک هستند و همواره در تلاشند رابطه شان را کنترل کنند تا به آنها خیانت نشود.
- هیچ وقت نقش خودشان را در مشکلات نمی بینند و فکر میکنند همیشه حق با آنهاست.
- ریلکس شدن و رسیدن به آرامش برای آنها سخت است.
- بسیار سخت گیر، کله شق و عصبی هستند.
دلیل اختلال پارانوئید چیست؟
محققان هنوز نمی دانند چه چیزی دقیقا باعث ابتلای به این بیماری است اما گفته شده که زمنیه ژنتیکی و عوامل محیطی و بی خوابی های مکرر، مصرف مواد مخدر، استرس و … دست به دست هم می دهند تا فردی به این بیماری دچار شود.
البته محققان اعلام کرده اند که بی توجهی فیزیکی و عاطفی در دوران کودکی و کمبود نظارت و توجه در این دوران منجر به بروز علائم در دوران بزرگسالی می شود. در گذشته این طور تصور می شد که بین ابتلا به زیر شاخه های بیماری های روانی اسکیزوفرنی و ppd ارتباطی وجود دارد اما با تکمیل شدن روند تحقیقات این داستان نقض شد.
1. بی خوابی مکرر
یک شب بی خوابی کشیدن قطعا موجب نمی شود به پارانوئید مبتلا شوید اما اگر این چرخه بی خوابی ها دائما تکرار شود داستان فرق می کند. در این صورت ممکن است نتوانید درست فکر کنید و دائما با بقیه درگیر می شوید و در موردشان افکار بد دارید. ممکن است به این نتیجه برسید که همه در حال نقشه چیدن بر علیه شما هستند.
این در حالی است که آدم های دور و بر شما فقط زندگی عادی و روزمره خود را می گذارنند. بی خوابی برای مدت طولانی ممکن است موجب شود چیزهایی ببینید و بشنوید که واقعی نیستند؛ در این صورت درگیر توهم شده اید. از نظر علم پزشکی هر بزرگسال به 7 تا 9 ساعت خواب در شبانه روز نیاز دارد تا سالم و سرحال بماند.
2. استرس
وقتی استرس و فشار در زندگی تان زیاد می شود ممکن است به همه بدبین شوید. شاید باورش کمی سخت باشد اما همیشه این موقعیت های بد و خبرهای ناخوشایند نیستند که موجب استرس می شوند. گاهی خبرهای خوب و اتفاقات شاد زندگی مانند مراسم ازدواج هم می توانند موجی از استرس را به بدن مان تزریق کنند. در این صورت در کنار شادی و لبخند افکار پارانوئیدی هم به سراغ شما خواهند آمد. برای خلاصی از شر این فشار و استرس: برای خودتان وقت بگذارید، ریلکس کنید و سعی کنید عوامل استرس زا را فراموش کنید
- با دوستان خود وقت بگذرانید
- چیزی پیدا کنید که موجب خنده و شادی تان شود
- ورزش کنید
- مدیتیشن و ذهن آگاهی را هم امتحان کنید
- مشکلات روان شناختی
3. سوء مصرف مواد مخدر
دراگ یا مواد روانگردانی مانند ماریجوانا، و هالوسیژن هایی مانند LSD و قارچ جادویی و همچنین محرک های مخدر داری مانند کوکائین و متان فتامین مواد شیمیایی دارند که موجب می شوند افراد برای بازه های زمانی کوتاه مدت به پارانوئید مبتلا شوند. پس وقتی که این مواد شیمیایی از بدن خارج شوند افکار پارانوئیدی هم از بین می روند. این را هم بگویم که مصرف الکل در یک بازه زمانی طولانی مدت هم منجر به پارانوئید کوتاه مدت خواهد شد. البته اگر الکل برای مدت طولانی تری مصرف شود پارانوئید و توهم ها هم ماندگار خواهند شد.
توجه داشته باشید که اگر افکار پارانوئیدی دارید و کمی هم افسردگی، مصرف دراگ می تواند حالتان را بدتر کند. ثابت شده که گاهی افراد به دلیل مصرف دراگ در طولانی مدت به پارانوئید دائمی مبتلا می شوند. الکل هم می تواند پارانوئید را بدتر کند. علاوه بر این مصرف مشروبات الکلی و خودِ الکل موجب می شود کنترل احساسات پارانوئیدی مشکل تر شود.
مطالب مرتبط: تفاوت مصرف مواد و سوء مصرف مواد
4. بیماری های فراموشی
از دست دادن حافظه، آلزایمر و سایر بیماری های فراموشی که در سنین بالا اتفاق می افتند موجب می شوند عملکرد مغز شما تحت تاثیر قرار گرفته و در نهایت نسبت به آدم ها بدبین شوید. ممکن است ببینید که یکی از عزیزانتان که با فراموشی درگیر است اشیا قیمتی مانند جواهرات را پنهان می کند، چون فکر می کند همه قصد دزدی از او را دارند. این بدبینی بخشی از بیماری شان است. در این شرایط پزشک می تواند کمک کند تا علائم بیماری بهبود پیدا کند.
اختلال پارانوئید چگونه تشخیص داده می شود؟
شخصیت یک انسان در طول دوران کودکی و بزرگسالی شکل گرفته می شود. به همین خاطر نمی توان قبل از سن 18 سالگی تشخیص داد که فرد یا افراد خاصی در جامعه به این بیماری مبتلا هستند.
این را هم بگویم که اختلالات شخصیتی این بیماری به سختی تشخیص داده می شوند. بدتر اینکه بیشتر افراد مبتلا تصور می کنند که هیچ مشکلی ندارند و مشکل شان فقط طرز فکرشان است.
وقتی هم که به روانشناس مراجعه می کنند مشکل شان استرس و اضطراب تشخیص داده می شود. چرا که با مشکلاتی مانند طلاق و از دست رفتن رابطه درگیرند و به همین خاطر علائم استرس و اضطراب را هم بروز می دهند.
وقتی روان شناس یا روان درمان گری مشکوک شود که کسی به این بیماری دچار است سوال های با موضوعات کلی می پرسد تا فرد متوجه نشود و در حالت دفاعی قرار نگیرد. این سوالات کلی سابقه زندگی فرد، روابط، تجربه های کاری گذشته، قدرت کنترل اعصاب و تشخیص درست از نادرست را در فرد مشخص می کنند!
سپس بر اساس نتایج به دست آمده و مقیاسی که برای تشخیص بیماری های روانی وجود دارد، Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders تشخیص می دنهد که فرد بیمار است یا خیر.
تفاوت اضطراب و افکار پارانوئیدی
افکار پارانوئیدی یکی از گونه های افکار اضطرابی هستند. اضطراب خود علتی برای پارانوئید به شمار رفته و ممکن است در چگونگی، شدت و زمان درگیری بیمار با افکار غیر واقعی تاثیر بسزایی داشته باشد. این را هم بگویم که افکار پارانوئیدی هم ممکن است موجب اضطراب شوند.
مطالب مرتبط: چگونه به افراد مضطرب کمک کنیم؟
همه ممکن است در برهه هایی از زندگی خود اضطراب داشته باشند و این خیلی هم طبیعی است. مثلا وقتی شغل خود را از دست می دهید یا به پایان رابطه ای می رسید. یا مثلا وقتی در میان گروه بزرگی از انسان های دور و برتان قرار می گیرید ممکن است مضطرب شوید که آنها در مورد شما و لباس هایتان و یا چگونگی رفتارتان چه نظری دارند. این موضوعات کاملا طبیعی هستند. ممکن است خودِ شما هم به این اضطراب دامن بزنید و با خود بگویید حالا همه فکر می کنند چرا من در این جمع تنها مانده ام.
خیلی ها فکر می کنند این افکار پارانوئیدی هستند. اما باید بدانیم که همه ما هر از چند گاهی با این مدل احساسات درگیر می شویم. اینکه شما نگرانید که مردم پشت سرتان حرف می زنند اصلا علت موجهی برای بیمار بودن شما و دیگران نیست. پارانوئید بیماری است که باید متخصصی 100% آنرا تایید کند. در این صورت حتی اگر علامت واضحی در زندگی فرد نباشد روان درمانگر یا روان شناس به این نتیجه می رسد که فرد درگیر اختلال شخصیت پارانوئید شده است. اگر شما هم از آن دسته کسانی هستید که نگرانند و فکر می کنند افکار پارانوئیدی دارند باید بگویم که اشتباه می کنید.
شما مشکل اضطراب دارید نه پارانوئید! اگر هم نمی دانید منشا حس شما چیست و چه چیزی باعث اضطراب شما شده باید در این مورد با پزشکی مشورت کنید. اگر حس ترس و اضطراب تمام طول روز با شما باشد و درعملکرد روزمره شما اختلال ایجاد کند، یعنی اگر در بازه های بلند مدت اذیت تان کند ممکن است اختلال اضطراب داشته باشید و از این به بعد باید با کمک روان درمانگر به مسیر خود ادامه دهید تا زندگی بهتری داشته و از شر افکار اضطرابی خلاص شوید. این در حالی است که علائم پارانوئید خیلی شدیدتر و غیر قابل کنترل تر از اضطراب هستند!
آیا بیماری های دیگر با پارانوئید (PPD) ارتباطی دارند؟
بله! تقریبا 75 درصد از کسانی از اختلال پارانوئید رنج می برند، مشکلات دیگر روان شناختی هم دارند. شایع ترین مشکلات روان شناختی که همزمان با PPD اتفاق می افتند شامل موارد زیر :
- اختلال شخصیت اجتنابی یا دوری گزین می شود:ی
- اختلال شخصیت مرزی
- اختلال شخصیت ضد اجتماعی / اختلال اضطراب اجتماعی
- البته دیده شده که افردا مبتلا بهPPD نشانه های بیماری هایی مانند اختلال پانیک و اختلال سو مصرف مواد هم بروز می دهند.
افکار پارانوئیدی موجب می شوند اعتماد کردن به دیگران سخت شود. در این صورت بیمار حس های منفی در مورد اطرافیانش دارد. مثلا با خودش فکر می کند، «هیچ کس مرا دوست ندارد»، «مرا مسخره می کنند»، یا حتی «بر علیه من توطئه می کنند». جالب است بدانید که بیشتر اوقات هیچ دلیل موجهی برای این حس ها وجود ندارد. و در نهایت می بینید که فرد به کیس تمام عیاری از یک اختلال شخصیت پارانوئید تبدیل شده است. البته خودِ بیمار خیلی از افکارش را باور ندارد اما به هر حال این افکار در سرش هستند و ناچارا به خیلی از آنها ایمان می آورد.
اسکیزوفرنی یکی دیگر از اختلال های شخصیتی شدید است که در آن فرد چیزهایی را می بیند و نمی تواند تشخیص دهد که آن چیزها واقعی بوده اند یا خیالی. بیشتر اوقات افراد مبتلا به پارانوئید نمی دانند که افکار پارانوئیدی کی به اسرغشان می آیند. به همین دلیل دوستان، اعضای خانواده و نزدیکان فرد هستند که باید او را برای درمان معرفی کنند.
اختلال شخصیت مرزی یکی از اختلال های شخصیتی است که فرد در آن در یک لحظه کسی را به حد پرستیدن دوست دارد و در لحظه ای دیگر از او متنفر می شود. این بیماری یکی از زمینه های لازم برای ابتلا به پارانوئید را هم فراهم می کند.
البته این را هم بگویم که فقط به این دلیل که گاهی افکار پارانوئیدی دارید دلیل نمی شود که بیمار روانی باشید. همین که می دانید این افکار پارانوئیدی هستند نشانه ای از سلامت روانی شماست. اما اگر این افکار پارانوئیدی راه خود را به صورت بلند مدت در زندگی، کار و روابط شما باز کنند باید موضوع را جدی گرفته و با متخصصی در این مورد صحبت کنید.
زندگی بلند مدت یک فرد مبتلا به پارانوئید چگونه خواهد بود؟
زندگی یک فرد مبتلا به پارانوئید به این بستگی دارد که خوِد شخص بیماری را پذیرفته باشد یا خیر! اگر پذیرش صورت بگیرد، درمان هم آغاز شده و در این صورت پارانویا محدود و زندگی روزمره به روال عادی اش بر می گردد.
اما درست آن روی سکه اگر پارانویا درمان نشود زندگی روزمره فرد و رابطه هایش تحت تاثیر قرار می گیرد. البته کارکردن و ارتباط با هر آدمی هم تحت تاثیر این بیماری تقریبا نابود شده و غیر ممکن می شود. افرادی که پارانویا دارند معمولا خیلی زودتر از آدم های عادی بازنشسته شده و کار کردن را کنار می گذارند.
علاوه بر این بیماران پارانویائیدی یکی از بیمارانی هستند که علائم خشونت آمیز زیادی برزو می دهند. پس مانند هر بیماری روانی دیگری به محض بروز علائم باید درمان را آغاز کرد. متخصصین روان درمانگر کمک می کنند تا افکار منفی کمتر شده و در این صورت زندگی برای فرد مبتلا آسان تر می شود.
افراد خانواده کسانی که به پارانوئید مبتلا هستند معمولا درگیر استرس، افسردگی، غم و انزوای اجتماعی می شوند. پس درمان و شروع پروسه درمانی برای فرد مبتلا و خانواده اش خیلی مهم است.
روش های درمانی اختلال پارانوئید
افراد مبتلا به این بیماری به ندرت به دنبال درمانی برای مشکل شان هستند. معمولا افراد خانواده، همکاران و دوستان هستند که این افراد را به درمان ترغیب می کنند. افراد مبتلا به این بیماری معمولا با گفتار درمانی هایی مانند تراپی های شناختی رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیکی درمان می شوند.
این تراپی ها بر بیشتر شدن یک سری توانایی ها در افراد مبتلا تمرکز دارند مانند توانایی دوست داشتن و اعتماد کردند. از آنجایی که افراد مبتلا به این اختلال معمولا به سایرین اعتماد نمی کنند ارتباط گرفتن روان درمان گر با آنها خیلی سخت است.
شاید به همین دلیل خیلی از افراد درمان خود را رها کرده و حتی انگیزه های روان درمانگر خود را زیر سوال می برند. روان شناسان معمولا برای درمان این بیماری دارویی تجویز نمی کنند. هر چند داروهایی مانند ضد اضطراب ها و ضد افسردگی ها برای افرادی که علائم شدیدی دارند گاها تجویز می شود.
اگر فکر می کنید که دیگر نمی توانید افکار خیالی را از واقعی تشخیص دهید یک پزشک می تواند در این راه کمک تان کند. همین که می توانید اقرار کنید گاهی افکار خیالی به سراغ تان می آیند یعنی راهی برای بهتر شدن تان هست.
برای شروع پروسه بهبودی از یک رژیم سالم غذایی شروع کنید. ورزش کنید و خواب کافی داشته باشید. تمام چیزهایی که گفتم بخش هایی از داشتن یک زندگی سالم روانی و فیزیکی هستند که کمک می کنند افکار پارانوئیدی از زندگی تان بیرون بروند.
پس از این توصیه می کنم با خودتان در مورد این افکار پارانوئیدی حرف بزنید. این استراتژی زمانی کارایی دارد که هنوز توانایی تشخیص افکار خیالی را داشته باشید. به جای اینکه با خودتان بگویید «من دیوانه ام» یا «پارانوئیدم» این طور تکرار کنید که «باید واقع بین باشم»، و «در مورد چیزهای کوچک اینقدر نگران نباشم».
حتی اگر از لحاظ روانی سالم هستید و فقط گه گاهی افکار پارانوئیدی به سراغ تان می آیند با روان درمانگری در این مورد صحبت کنید. تراپی های گفتار درمانی و میدیتشن و یوگا می توانند در این راه کمک تان کنند.
پیش از این هم اشاره کردم و باز هم تکرار می کنم که بیشتر افراد درگیر با اختلال شخصیت پارانوئید فکر می کنند هیچ مشکلی ندارند و از این رو اصلا سراغ درمان نمی روند. فقط این طور فکر می کنند که افکارشان غیر واقعی است. پس اگر از نزدیکان و دوستان تان کسی هست که این ویژگی ها را دارد کمکش کنید. پیگیری کنید تا با مراجعه به یک متخصص خوب زندگی اش بهبود بخشیده شود.
پاسخ به سوالات متداول درباره پارانوئید
افرادی که به این اختلال روان شناختی مبتلا می شوند معمولا در پایان دوران نوجوانی و یا اوایل سنین بزرگسالی علائم را از خود بروز می دهند.
به ندرت می توان فردی مبتلا به این بیماری در جامع پیدا کرد. میزان ابتلا به این اختلال روانی در جامعه آمریکا 5/0 تا 5/4 درصد است.
اگر بخواهیم خیلی رک و رو راست باشم نه! ممکن نیست بتوان جلوی ابتلا به این بیماری روان شناختی را گرفت. اما می توان با کمک روش های درمان یاد داد که چطور با افکار منفی و مشکوک شدن ها مبارزه کرده و کنترل را به دست گرفت.