چرا در هیچ کاری موفق نیستم؟
به طور معمول، فکر این که «من در هیچ کاری موفق نیستم»، نشان میدهد که شما در دورهای از اعتماد به نفس کم یا شک و تردید نسبت به خود هستید.
برخی از افراد میتوانند این افکار را از خود دور کنند و به زندگی خود ادامه دهند. اما غرق شدن در این طرز تفکر بسیار معمول است. اگر این نوع تفکر بر شما غلبه کند، پشت سر گذاشتن آن برای شما دشوار خواهد بود. با این وجود، حقیقت این است که هرکس در انجام کاری خوب است و معمولا چیزی که فرد را از انجام کاری بازمیدارد، گفتگوی درونی منفی و اعتماد به نفس کم است.
در ادامه بررسی میکنیم که «من در هیچ کاری موفق نیستم» چه احساسی دارد، چه چیزی موجب ایجاد این احساس میشود و چگونه باید با آن مقابله کرد.
احساس «من در هیچ کاری موفق نیستم» چگونه است؟
احساس این که من در انجام هیچ کاری موفق نیستم، نشانگر این است که شما اعتماد به نفس کم و تصویر ضعیفی از خود دارید. اغلب، احساس اعتماد به نفس کم با احساس اضطراب و افسردگی مرتبط است. افکار منفی میتواند تاثیر منفی بر عملکرد شما در مدرسه و محیط کار داشته باشد و حتی میتواند روابط بین فردی شما را تحت تاثیر قرار دهد.
بیایید نگاهی بیندازیم که این افکار منفی معمولاً چگونه تجربه میشوند:
انجام بازی مقایسه
ممکن است در پیدا کردن اهدف آینده خود در زندگی مشکل داشته باشید و احساس کنید که هیچ استعدادی ندارید. این فکر در اغلب موارد وقتی به ذهن شما خطور میکند که خود را با دیگران مقایسه کنید. شما ممکن است به شبکههای اجتماعی، تلویزیون، مجلات و اخبار نگاه کنید و فکر کنید که تمام افرادی که میبینید موفق و با اعتماد به نفس هستند و هدف خود را در زندگی پیدا کردهاند.
چنگ زدن به شکستهای گذشته
همچنین ممکن است فهرستی از راههایی که در آن خود را ناموفق میدانید، دنبال کنید. ممکن است به زمانی فکر کنید که تلاش کردید علاقهی خود را دنبال کنید یا برای شغلی درخواست دادید، اما به نحوی در آن ناموفق بودید و شکست خوردید. ممکن است به دورانی از مدرسه فکر کنید که نمرات پایینی میگرفتید، مواقعی که توسط دیگران نادیده گرفته میشدید و یا زمانی که از شما قدردانی نمیشد.
ناتوانی در امتحان کردن چیزهای جدید
ممکن است در نظر داشته باشید تا چیز جدید را امتحان کنید یا به دنبال سرگرمی بروید که فکر میکنید برای شما لذتبخش است، اما افکار منفی مانع شما از انجام این کار میشوند. ممکن است تصور کنید که برای بازه زمانی کوتاه در انجام کاری خوب هستید، اما بلافاصله به چیزهایی فکر میکنید که ممکن است موجب شکست شما شوند.
علاوه بر این که «من در انجام هیچ کاری موفق نیستم»، افکار دیگری نیز ممکن است به ذهن شما خطور کنند که عبارتند از:
- من هیچ استعدادی ندارم.
- من جذاب نیستم و هیچ کس به من علاقهای ندارد.
- هیچ فایدهای ندارد که تلاش کنم کاری را به خوبی انجام دهم.
- همه به غیر از من خوشحال و موفق هستند.
- عملکرد من هرگز در مدرسه و محیط کار خوب نخواهم بود.
- دلیلی وجود ندارد که چیزی را امتحان کنم زیرا در آن خوب نخواهم بود.
- من یک بازنده هستم.
درک این نکته مهم است که این نوع افکار همراه با این فکر که «من در انجام هیچ کاری موفق نیستم» فقط افکار هستند. آنها لزوما واقعیت زندگی شما را بازگو نمیکنند. آنها مثالهایی از گفتگوی درونی منفی هستند و به طور معمول چرخهای از افکار منفیتر را به وجود میآورند.
شناسایی دلایل چرا در هیچ کاری موفق نیستم
دلایل مختلفی برای این احساس شما وجود دارند. اغلب، دلیل این افکار به خاطر ترکیبی از خصوصیات شخصیتی، تربیت و تجربیات زندگی است. درک اینکه چه چیزی ممکن است باعث این افکار شود به شما کمک میکند تا بفهمید چگونه آن را پشت سر بگذارید.
اعتماد به نفس پایین
اعتماد به نفس پایین محرک اصلی افکار منفی مانند «من در انجام هیچ کاری موفق نیستم» است. همانطور که انجمن روانشناسی آمریکا (APA) آن را توصیف میکند، اعتماد به نفس پایین با نحوه درک شما از خود مرتبط است. این انجمن توضیح میدهد، تصویر ظاهری فرد از خود، دیدگاه او از دستاوردها و تواناییها، ارزشها و موفقیتهای به دست آمده و همچنین نحوهی دیدگاه دیگران نسبت به آن شخص را منعکس میکند.
درک این نکته بسیار مهم است که درک شما از خود و تواناییهایتان ثابت نیست. شما میتوانید دورههایی از افکار منفی و دورههایی از افکار مثبت را تجربه کنید. به عبارت دیگر، اعتماد به نفس چیزی است که میتوان آن را تقویت کرد.
مطالعات نشان دادهاند که اعتماد به نفس بالا و تصویر مثبت نسبت به خود میتواند تاثیر مثبتی بر تجربه زندگی شما داشته باشد.
گفتگوی درونی منفی
شاید اینطور نباشد، اما ما دائما در حال داستانسرایی از خود در ذهن خود هستیم. افکاری مانند «من در انجام هیچ کاری موفق نیستم» نمونهای از گفتگوی درونی منفی است و میتواند تاثیر واقعی بر نحوه درک ما از خود، ارتباطات و آنچه در زندگی به دنبالش هستیم، داشته باشد.
مطالعات نشان دادهاند که درگیری دائمی با گفتگوی درونی منفی میتواند تاثیر بسیار قوی بر سلامت ذهنی ما داشته باشد و اضطراب و افسردگی را افزایش دهد.
اما یک نکته مهم در اینجا نهفته است: افکار بسیار قدرتمند هستند، به همین دلیل است که تلاش برای تغییر افکار منفی به مثبت فواید و مزایای زیادی را به همراه خواهد داشت.
به عنوان مثال، افرادی که نگرش خوشبینانهتری نسبت به زندگی دارند، سلامت ذهنی و فیزیکی بیشتری را تجربه میکنند و همچنین کیفیت زندگی آنها نیز بالاتر است.
روابط
روابطی که میسازیم میتواند تاثیر بسیار بسزایی بر چگونگی تصویر ما از خود و درک نقاط ضعف و قوت ما داشته باشد. داشتن یک رابطه نزدیک با فردی که شما را کوچک میکند، بر این باور است که شما هیچ استعدادی ندارید یا به نوعی بی ارزش هستید، میتواند تاثیر منفی بر اعتماد به نفس شما داشته باشد.
در مقابل، مطالعات نشان دادهاند که برقراری روابط با افرادی که حامی، مشوق و پذیرا هستند میتواند منجر به تقویت اعتماد به نفس شود. به عنوان مثال، کودکانی که پیامهای مثبت در مورد ارزشهای خود دریافت میکنند، در دوران نوجوانی و همچنین در بزرگسالی بیشتر به دنبال روابط مثبت هستند.
آسیبهای دوران کودکی
متاسفانه، تجربه نامطلوب در دوران کودکی یا آسیبهای روحی میتواند تاثیر مادامالعمری بر اعتماد به نفس و تصویر ذهنی فرد از خود داشته باشد. مطالعات نشان دادهاند که این امر بهویژه در مورد اختلال در عملکرد خانواده و سوء استفاده صحیح است.
کودکانی که در خانههایی با سطح بالای اختلال در عملکرد زندگی میکردند یا تجربه آزار و اذیت داشتند، در بزرگسالی از اعتماد به نفس پایینتری برخوردار بودند.
نحوه مقابله با حس چرا در هیچ کاری موفق نیستم
خوشبختانه، اقدامات زیادی برای مقابله با چرخهی افکار منفی و این ایده که «من در انجام هیچ کاری موفق نیستم»، وجود دارد. در این مقاله ایدههایی برای شما آورده شده است.
از شبکههای اجتماعی فاصله بگیرید
بیشتر افراد برای برقراری ارتباط با دیگران و حتی به عنوان روشی برای دریافت اخبار جدید و همگام شدن با ترندهای روز به شبکههای اجتماعی وابسته هستند. اما یک جنبه تاریک برای شبکههای اجتماعی وجود دارد و آن این است که ممکن است بر اعتماد به نفس و حس ارزش خود تاثیر منفی داشته باشد.
افراد در شبکههای اجتماعی معمولا تصویری اصلاح شده از زندگی خود را با استفاده از فیلترهای عکس و انتخاب بخشهایی از زندگی خود به اشتراک میگذارند. به همین دلیل است که ممکن است به نظر رسد که همه افراد موفق و با استعدادی هستند.
فاصله گرفتن از شبکههای اجتماعی میتواند به شما فرصتی دهد تا درگیری در بازی مقایسهای که در شبکههای اجتماعی بسیار معمول هستند را فراموش کنید و بر بهبود تصویری که از خود دارید، سلامت ذهنی و تندرستی شما تاثیر مثبت داشته باشد.
تعاریف را بپذیرید
افرادی که فکر میکنند در انجام هیچ کاری خوب نیستند، اغلب وقتی افراد دیگر به چیزهای خوبی که در آنها میبینند اشاره میکنند، باور ندارند. به زبان ساده، افراد با اعتماد به نفس پایین در پذیرش تعریف و تمجید عملکرد خوبی ندارند.
اگر این موضوع در مورد شما نیز صدق میکند، ممکن است به کمی تلاش نیاز داشته باشید. هربار که فردی از شما تعریف و تمجید میکند را یادداشت کنید و ببینید که با پذیرش آن چه اتفاقی برای شما رخ خواهد داد. بله، در ابتدا ممکن است احساس کنید که همه چیز جعلی و ساختگی است. اما اگر به پذیرش این تعریف و تمجیدها ادامه دهید، ممکن است طرز فکر خود را در مورد نحوه درک دیگران از شما و توانایی خود در درک خود تغییر دهید. پیشنهاد ما این است که جملات زیبا درباره تغییر دادن زندگی را بخوانید.
یادداشتبرداری روزانه را تمرین کنید
یک روش بسیار موثر برای سازماندهی احساسات و درک افکار، یادداشت کردن آنهاست. اول از همه، یادداشت کردن احساسات و افکار به شما این امکان را میدهد تا با آنها بیشتر آشنا شوید. درک آنچه که با شما میگذرد اولین قدم در جهت داشتن احساس بهتر است.
روزانه چند دقیقه را صرف نوشتن افکار و احساسات خود کنید. اگر متوجه شدید که به نظر میرسد افکار شما تحت سلطه تفکر منفی و اعتماد به نفس پایین است، ممکن است بخواهید چیز دیگری را امتحان کنید: مثلا یک ژورنال قدردانی. یکی از بهترین روشهای برای تبدیل افکار منفی به مثبت، داشتن یک ژورنال قدردانی است زیرا مطالعات ارتباط بین قدردانی و بالا رفتن اعتماد به نفس را پیدا کردهاند.
داشتن یک ژورنال قدردانی کار پیچیدهای نیست: فقط کافی است روزانه یک مورد را که به خاطرش قدردان هستید، یادداشت کنید. این قدردانی میتواند به خاطر چیزی ساده مانند نوشیدن قهوه صبحگاهی یا خندهی فرزندتان باشد.فقط باید به نوشتن روزی یک قدردانی متعهد باشید.
تراپی یا درمان را امتحان کنید
تراپی یک روش عالی برای کار کردن بر روی اعتماد به نفس و تصویر از خود است. تراپی میتواند به شما کمک کند تا درک کنید چه چیزی باعث میشود این احساس را داشته باشید که «من در انجام هیچ کاری موفق نیستم». از همه مهمتر، روشهایی را برای مدیریت افکار منفی ارائه میدهد که بسیار موثر هستند.
درمان شناختی-رفتاری بر شناسایی افکار منفی و یادگیری تکنیکهایی برای بازآموزی الگوهای فکری و اتخاذ یک ذهنیت مثبتتر تمرکز دارد.
هدایای درونی خود را شناسایی کنید
یک روش تاثیرگذار برای مقابله با این فکر که «من در انجام هیچ کاری موفق نیستم»، این است که معنی واقعی خوب بودن در چیزی را مجدد چارچوببندی کنید. وقتی بیشتر ما به خوب بودن در انجام کاری فکر میکنیم، چیزهایی مانند داشتن یک شغل با موقعیت اجتماعی خوب، ورود به یک دانشگاه خوب و معتبر،داشتن استعدادهای تحسینبرانگیز و یا داشتن روابط و ازدواج موفق و شاد به ذهنمان میرسند.
هدایای شما ممکن است کمی نهفتهتر باشند و کمتر خودنمایی کنند، اما به همان اندازه باارزش میباشند. یک دوست خوب بودن، شنونده خوب بودن، یک انسان مهربان و صبور بودن همگی هدایای ویژهای هستند. به همین ترتیب، زندگی کردن در شرایط سخت و یادگیری استقامت با وجود چالشها، قطعاً یک موهبت و چیزی است که باید به آن افتخار کنید.
ببینید چه اتفاقی رخ میدهد وقتی استعدادهای درونی و ویژگیهای شخصیتی را فهرست میکنید که شما را به یک فرد خوب و مفید برای جامعه تبدیل میکنند که جهان پیرامون خود را به مکانی بهتر تبدیل میکنید.
کلام آخر
«من در انجام هیچ کاری موفق نیستم» یک جمله بسیار تاثیرگذار است و اگر آن را تکرار کنید، کم کم آن را باور خواهید کرد. چنین جملهای تنها از اعتماد به نفس پایین شما سرچشمه میگیرد و واقعیت وجود شما را منعکس نمیکند.
هر فرد در این جهان چیزی دارد که در آن با استعداد است؛ بیدار شدن در صبح و شروع روز به خودی خود یک موفقیت محسوب میشود. ممکن است مدتی طول بکشد تا استعدادها و نقاط قوت خود را شناسایی کنید، اما این نقاط قوت وجود دارند. کافی است کمی جستجو کنید و طرز فکر خود را تغییر دهید تا تفکر مثبتی نسبت به خود داشته باشید.