مقاله درباره سلامت روان : آیا سلامت روان شما بدتر شده است؟
بعضی اوقات، فقط خودتان را روی هدایت خودکار قرار دهید و به خود بگویید که از پس آن برمی آیید. با این حال، ممکن است اینطور پیش نرود. در حقیقت، گاهی ممکن است سلامت روانی شما بدتر شود. زیرا احساسات، اضطراب و استرس همه آسیب می بینند. می توانید ۱۰ راه برای درمان کمالگرایی یا پرفکشنیسم، بدترین دشمن پیشرفت شما بخوانید.
مقاله درباره سلامت روان
آیا سلامت روان شما بدتر شده است؟ مردم معمولاً متوجه نمی شوند که مشکلی برای آنها پیش آمده است. به هر حال، ما در جامعه ای زندگی می کنیم که اضطراب و استرس را برای ما عادی کرده است. جامعه ای که به ما می گوید اگر افسرده باشیم، نمی دانیم چگونه از پس زندگی برآییم.
بسیاری از مردم دیدگاه تحریف شده ای در مورد سلامت روان دارند. در حقیقت، هرکسی می تواند در دوره ای از زندگی خود دچار مشکلات روانی شود. این واقعیت به شما نمی گوید که از توانایی کمتری برخوردار هستید، بلکه نشان می دهد شما یک انسان هستید.به عنوان مثال، تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO) از بهداشت روان:
“حالتی که در آن هر فردی به پتانسیل خود پی می برد، می تواند با فشارهای طبیعی زندگی کنار بیاید، می تواند به طور مثمر ثمر کار کند و می تواند به جامعه خود کمک کند.”
بپذیرید، شما همیشه مجبور به موفق شدن و رسیدن به همه اهدافتان نیستید. شما همیشه از نظر احساسی به اندازه کافی تعادل احساسی ندارید تا بتوانید با چالش های روزمره خود کنار بیایید. گاهی اوقات ، ممکن است کاملا ضعیف باشید. در حالی که در مواقع دیگر ممکن است اصلاً قسمت زیادی از آن حس را نداشته باشید. آن وقت است که صدمه می زند.
هیستری چیست و چگونه درمان می شود؟
مقاله درباره سلامت روان افراد
به راحتی می توان فراموش کرد که سلامت روان یکی از ارکانی است که زیربنای پیشرفت اجتماعی، انسانی و اقتصادی یک کشور است. بدون آن، همه چیز اشتباه پیش می رود و هیچ چیز منطقی نیست. سلامت روان به عوامل مختلفی بستگی دارد: حمایت عاطفی، فرصت های شغلی، مراقبت های بهداشتی و محیطی عاری از تعارض، تبعیض و خشونت.
می توانید بگویید که یک سیستم بازخورد مداوم بین شما و همه چیزهایی که شما را احاطه کرده اند وجود دارد. در واقع، تمام چیزهایی که شما را احاطه می کنند، بر شما تأثیر می گذارند. شما بسته به وضعیت روانی خود در آن زمان، تک تک آنها را الک می کنید. شما باید این واقعیت را درک کنید تا بتوانید کل موضوع سلامت روان را عادی کنید.
در صورتی که مشکلی ندارید عنوان کنید دیابت دارید یا مشکل قلبی دارید، در مورد بیماری هایی همچون افسردگی پس از زایمان ، اختلال دو قطبی یا اختلال اضطراب عمومی هم نباید مشکلی داشته باشید.
عادی سازی بیماری ها و اختلالات روانی به معنای پذیرش و جذب آنها است. مهمتر از همه، این بدان معنی است که شما باید به کسانی که از این بیماری ها رنج می برند احترام بگذارید. علاوه بر این، بسیار مهم است که شما بدانید چگونه این بیماری ها را زود تشخیص دهید و همچنین اینکه چه موقع می توانید از متخصص کمک بگیرید. برای یادگیری چگونگی شناخت علائم بدتر شدن سلامت روان ، ادامه مقاله درباره سلامت روان را بخوانید.
علائمی که نشان می دهد سلامت روان شما رو به وخامت است
- احساس عصبی، اضطراب و تحریک پذیری می کنید
نوسانات خلقی اغلب اولین علامتی است که ممکن است با آن روبرو شوید. احساس تحریک پذیری و عصبانیت بیشتر و دانستن این که صبر کافی ندارید و همه چیز شما را آزار می دهد، شاخص های خوبی هستند. با این حال،اگر بیش از سه هفته روی شما تأثیر گذاشته باشند می تواند کمی نگران کننده باشد. - فراموشی و مشکل در تمرکز
مواقعی وجود دارد که تمرکز، تصمیم گیری و حتی دنبال کردن موضوع مکالمه برای شما دشوار است. در این زمان ها، فراموش کردن چیزها کاملاً معمول است. ممکن است فراموش کنید که قصد ملاقات با کسی را داشته اید یا مجبور بوده اید کاری انجام دهید. با این حال، غالباً، نوعی اختلال اضطراب در پس این نوع اتفاقات است. - تغییر در خواب و عادات غذایی
یکی از راه های فهمیدن اینکه آیا سلامت روان شما بدتر شده است، تجزیه و تحلیل نحوه خوابیدن و غذا خوردن است. بعضی از افراد ممکن است به طور ناگهانی دچار بی خوابی شوند، در حالی که دیگران بیش از حد می خوابند، همیشه احساس خستگی می کنند و به چیز دیگری فکر می کنند اما چشمان خود را نمی بندند.
همچنین مهم است که به عادات غذایی خود فکر کنید. پرخوری یا از دست دادن اشتهای شما دو شاخص مهم یک اختلال احتمالی است.
- دیگر از زندگی و انزوا لذت نمی برم
اگر به تدریج از دنیای اطراف خود خارج شده اید، احساس بی انگیزگی کرده اید و تمام سرگرمی های خود را کنار گذاشته اید، ممکن است مشکلی پیش بیاید. از این گذشته، سلامت روان توسط توانایی شما در لذت بردن از اوقات فراغت و لذت بردن از معاشرت با دوستان و خانواده تعیین می شود.
بنابراین ، اگر علاقه خود را به این موارد از دست داده اید، باید به فکر کمک باشید.
- وسواس شدن
گاهی اوقات، می توانید راجع به چیزی وسواس فکری بگیرید. این فقط به معنای فکر غیرمنطقی یا منفی نیست، مانند اینکه همه چیز به اشتباه پیش می رود یا اینکه مثلاً شما بی ارزش هستید. این بیشتر شبیه قرار گرفتن در شرایط بسیار دشوار است. به عنوان مثال، ممکن است مداوم موارد آنلاین را جستجو کنید. یا تصور می کنید که مدام تحت مراقبت هستید. - می خواهم مدام گریه کنم
واقعاً مهم نیست که اتفاق بدی رخ داده باشد یا احساس می کنید دنیای شما از هم پاشیده است، گاهی اوقات فقط احساس غم می کنید و می خواهید گریه کنید. در حقیقت. شما غالباً کمی احساس می کنید و دوباره به حالت عادی برگردید.
با این حال ، برای اینکه بدانید سلامت روانی شما واقعاً بدتر شده است، باید کمی بیشتر در وضعیت روحی خود تامل کنید. اگر نمی توانید از احساس تاریکی فرار کنید و مدام می خواهید گریه کنید، باید با کسی صحبت کنید که می تواند به شما کمک کند.
معرفی ۸ غذای مفید برای مبارزه با افسردگی از زبان یک متخصص تغذیه
افکار خودکشی می تواند نشان دهنده بدتر شدن سلامت روان شما باشد
هیچ چیز نگران کننده تر از شخصی نیست که فکر می کند بدون حضورش در جهان، جهان چگونه خواهد بود. آنها فقط می خواهند از صدمه زدن دست بردارند و معتقدند که “مرگ” یک راه حل خوب است. افکار خودکشی را همیشه باید جدی گرفت. اگر اخیراً چنین احساسی دارید، نباید در درخواست کمک تخصصی تردید کنید.
سرانجام ، شما همیشه می توانید از اطرافیان خود بپرسید که آیا فکر می کنند سلامت روان شما بدتر شده است. در واقع، بعضی اوقات کسانی که به شما نزدیک هستند خیلی بیشتر از خودتان متوجه می شوند. به همان روشی که به سلامت جسمی خود می پردازید، با توجه به مقاله درباره سلامت روان سعی کنید به سلامت روان خود بپردازید زیرا هر دو جنبه برای کیفیت زندگی شما به یک اندازه مهم است.