Take a fresh look at your lifestyle.

متن شعر مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم از وحشی بافقی

متن کامل شعر چه ها با جان خود کردم وحشی بافقی

یکی از شاعران بزرگ ایران وحشی بافقی می باشد که در سال 939 هجری قمری در شهر یزد متولد شده است، او در طول زندگی خود به مکان های مختلف ایران و دنیا سفر کرده است. وحشی بافقی در سال 999 هجری قمری درگذشت، اما آثار فراوانی از خود به جا گذاشته است که عبارتند از دیوان اشعار، مثنوی خلد برین، مثنوی ناظر و منظور و مثنوی فرهاد و شیرین که به علت فوت ایشان ناتمام ماند و قرن ها پس از مرگ وحشی بافقی، وصال شیرازی آن را به اتمام رساند. در این پست متن شعر مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم به شما ارائه می گردد، با ما همراه باشید.

متن شعر مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم

چها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم
مگر دشمن کند اينها که من با جان خود کردم
طبيبم گفت درمانى ندارد درد مهجورى
غلط مى گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
مگو وقتى دل سد پاره اى بودت کجا بردى
کجا بردم ز راه ديده در دامان خود کردم
ز سر بگذشت آب ديده اش از سر گذشت من
به هر کس شرح آب ديده گريان خود کردم
ز حرف گرم وحشى آتشى در سينه افکندم
باو اظهار سوز سينه سوزان خود کردم

این شعر از وحشی بافقی می باشد و غزل شماره 308 است.

عکس نوشته شعر مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم

متن شعر بافقی

عکش نوشته شعر وحشی بافقی

عکس نوشته شعر بافقی

 

مگ تک

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.