21 دلیل برای افزایش امید به زندگی و پیشگیری از خودکشی

+* 21 دلیل برای افزایش امید به زندگی و پیشگیری از خودکشی *+

دزرا ال. استیج فهرستی از مواردی که می تواند هر کسی را خوشحال کند و یا حس امید به زندگی را در فرد افزایش دهد تهیه نمود. این فهرست شامل انجام کارهایی همچون: تنها رفتن به سینما ، قدم زدن و نوشیدن یک فنجان بزرگ قهوه و سپری کردن اوقاتی آرام با همسر می باشد.

او مدت ها پیش پس از تلاش به خودکشی دریافت که دلایلی برای خوشحال بودن و داشتن زندگی شاد وجود دارد  یادآوری آنها بود که در لحظه ی بحران خودکشی او را نجات داد. در ادامه شما را با 21 دلیل برای زنده ماندن آشنا می نمایم. استیج با 186 نفر در 36 شهر ایالات متحده که یکبار تلاش به خودکشی ناموفق کرده اند، مصاحبه کرده است و نتیجه این مصاحبه را با این 21 دلیل با شما به اشتراک می گذارد.

نتایج تحقیقات دزرا ال. استیج درباره خودکشی

استیج می داند که حتی اگر فردی یکبار تلاش به خودکشی نماید، این بدان معنا نیست که زندگیش این چنین به پایان خواهد رسید. او این مطلب را می داند زیرا او خود یک مثال بارز از آن است. او همچنین خالق “از این طریق زندگی کن” است، ابتکاری که تصاویر و داستان های بازماندگان خودکشی را مستند می سازد

زمانی که فکر کذب خودکشی به ذهن فرد می رسد، غیرقابل توقف است منعکس کننده ی واقعیتی که استیج و بسیاری از بازماندگان دیگر از آن آگاه هستند، نمی باشد. در واقع، بر اساس این پژوهش 9 نفر از 12 نفری که تلاش به خودکشی می کنند و زنده می مانند، درنهایت با خودکشی نمی میرند.

“من فکر نمی کنم هیچ گاه بتوانم از افکار خودکشی رها شوم اما همچنین باور ندارم که قادر به پایان دادن به زندگی خود باشم” استیج می گوید جا برای رشد و حرکت پس از خودکشی بسیار است حتی اگر این اتفاق چندین مرتبه در طول زندگی رخ دهد.

همچنین می گوید که مواجه شدن با افکار خودکشی با گذر زمان می تواند آسان تر شود، به خصوص زمانی که فرد مهارت هایی بدست می آورد که به کمک آن ها قادر به مدیریت احساسات منفی یا گذرا است. برنامه ریزی ایمن و ایجاد یک شبکه ی حمایتی، تفاوت جدی ایجاد می کند.

همچنین دانست این موضوع مهم است که هر فردی که دست به خودکشی می زند، دارای یک بیماری روانی آشکار نیست. مراکز کنترل بیماری و پیشگیری از خودکشی دریافتند که بیش از نیمی از کسانی که به دلیل خودکشی بین سال های 1999 و 2016 مردند، از شرایط سلامت روانی مشخصی برخوردار نبودند. (افرادی که شرایط سلامت روانی مشخص نداشتند، بیشتر مرد بودند و با سلاح گرم خودکشی کردند).

استیج می گوید که ما تمایل داریم تا خودکشی را با بیماری روانی مرتبط سازیم و سایر فاکتورهای شناخته شده مرتبط با آسیب روانی و بدبختی یا مصیبت را نادیده بگیریم ازجمله مشکلات مربوط به رابطه، اعتیاد به مواد مخدر، مشکلات مالی ، مسائل سلامتی و بحران های ناگهانی. او می گوید، “این تنها مربوط به زندگی است نه بیماری روانی، حقیقت این است که هر یک از ما می تواند به چنین نقطه ای در زندگی برسد.”

خواسته استیج برای افزایش امید به زندگی و پیشگیری از خودکشی

استیج امیدوار است که “از این طریق زندگی کن” بتواند داستان هایی که ما درباره ی دلیل خودکشی افراد برای همدیگر و برای خود بازگو می کنیم را تغییر دهد. آن همچنین شامل جامعه ای از بازماندگانی است که همدیگر را به صورت خصوصی اغلب در گروه های فیسبوکی حمایت می کنند که صرفاً برای افرادی که در “از این طریق زندگی کن” مشارکت دارند، طراحی شده اند.

21 دلیل خوب برای زندگی کردن و افزایش امید به زندگی از زبان بزرگان

1) من زنده ماندم زیرا به این نتیجه رسیدم که آماده ی رفتن نیستم. ” لکس تابین ”

2) من زنده ماندم زیرا زندگی کردن و دوست داشتن با رفتن من امکان پذیر نیست. دل من برای تمام این زیبایی های به طرز احمقانه ای تنگ می شود. بهتر ساختن جهان برای نوه هایم ارزش هر دردی را دارد.” شرلی شارپ ”

3) من زنده ماندم زیرا در حال حاضر در یک موقعیت منحصر به فرد برای تحصیل، حمایت، امید بخشیدن و نجات زندگی افراد قرار دارم. ” لیز میشل ”

4) برادر دوست عزیزم چندین سال پیش به دلیل خودکشی درگذشت تصاویر مراسم خاکسپاری او را هیچ وقت از ذهن من پاک نخواهند شد. غم شدید از دست دادن عزیزی به واسطه ی خودکشی مرا از فکر خودکشی دوباره بازداشت.

مهم نیست که افسردگی من چقدر حاد باشد، من می دانم که افرادی وجود دارند که با از دست دادن من نابود خواهند شد و زمانی که برای من زندگی کردن بسیار دشوار شود، زمانی که تک تک سلول های بدنم تسلیم شوند، به خود می گویم که به خاطر اطرافیانم زنده خواهم ماند و چنین خواهم کرد و پاداش این کار در نهایت از بین رفتن افسردگی است زیرا با گذر زمان همیشه افسردگی از بین می رود و من دوباره قادر خواهم بود تا برای خودم زندگی کنم. ” ملودی موذی ”

5) من احساس می کنم که غلبه بر بسیاری از مسائل مرا در موقعیتی قرار داده است که قادر به کمک به دیگران باشم. در چنین موقعیتی، احساس می کنم که یکی از اهداف زندگیم، آموزش افرادی با افکار خودکشی از طریق چشم انداز تجربه ی زنده است چیزی که فکر می کنم را به اندازه ی کافی نمی بینیم. این مرا در روزهای سخت وادار به ادامه دادن می کند. ” کیتلین کولمن ”

6) لوگان درمورد افزایش امید به زندگی و پیشگیری از خودکشی می گوید: من به خاطر خانواده ام زنده می مانم، من به خاطر سگم زنده می مانم، من زنده می مانم تا ببینم چه چیزی را به وجود خواهم آورد.

7) من به خاطر خواهرانم، پدربزرگ و مادربزرگم زنده ماندم و در نهایت به این باور دست یافتم که به خاطر خودم زنده مانده ام. ” NP ”

8) من به خاطر خودم و به خاطر بچه هایم که مرا به عنوان مادرشان با وجود تمام نقص ها و استعدادم پذیرفته اند، زنده ماندم! ” نانسی نتلز ”

9) من زنده می مانم زیرا دانش آموزانم به فرد بزرگسالی نیاز دارند تا همواره به آن ها توجه کند و به نفع آن ها مبارزه نماید. ” ماری ”

10) من زنده می مانم زیرا اگر بمیرم، داستان زندگیم برای بازگو کردن چه خواهد بود؟ من می خواهم قوی تر از این باشم. من می خواهم در برابر دوستان و خانواده ی ارزشمندم آسیب پذیرتر باشم. من می خواهم افرادی که احساسی شبیه به احساس من دارند، آگاه باشند که همه چیر بهتر خواهد شد.

دانستن این که کمک گرفتن از دیگران حتی اگر احمقانه به نظر برسد، ایرادی ندارد. پی بردن به این که شاید روزی شما چیزی که به دنبالش هستید را بیابید، اما حتی اگر چنین نشود موجب بهتر شدن اوضاع خواهد شد. شما می توانید چندین بار اشتباه کنید و متوجه شوید که زندگی همچنان خوب است. من می خواهم داستانی برای گفتن داشته باشم. نه داستانی که با ناامیدی خیلی زود به پایان رسد. ” کایل ”

“من زنده می مانم زیرا ماجراجویی های بسیار و آتش امید زیادی در روح افراد وجود دارد که باید شعله ور شوند.”

11) من زنده می مانم زیرا این روند طبیعی است که من ترجیح می دهم دنبال کنم. وقتی که احساس متفاوتی دارم، از کسانی که از مشکل من مطلع هستند کمک می گیرم- MSB.

12) من زنده می مانم زیرا ماجراجویی های بسیار و آتش امید زیادی در روح افراد وجود دارد که باید شعله ور شوند. ” ریانا برند ”

13) من یک دلیل بزرگ برای زندگی کردن ندارم. در عوض، هزاران دلیل کوچک برای زنده ماند و افزایش امید به زندگی دارم از خانواده و دوستان گرفته تا قسمت های سریال همبرگرهای باب که فرصت دیدن آن را از دست خواهم داد. هر یک از این دلایل، مهم نیست که چقدر کوچک، دلیل مقاومت من در برابر افکار خودکشی است. این روشی برای سپری کردن زمان به منظور ادامه دادن است. ” آلیس رویانی ”

14) من زنده می مانم زیرا می دانم که در نهایت به خوشبختی بلند مدت خواهم رسید. در حالی که پی بردن به این مطلب که اکنون مجبور هستم دوباره زندگی کردن به عنوان یک فرد خوشحال را یاد بگیرم، ترسناک بود اما ارزش این کار را داشت.

من زنده می مانم زیرا می خواهم مردم از زندگی من باخبر شوند و ببینند که من صرفاً زندگی نمی کنم بلکه به واقع خوشحال و امیدوار هستم. من زنده ماندم تا امیدی برای افرادی باشم که شرایطی مشابه شرایط من را تجربه می کنند؛ برای افرادی که احساس فراموش شدن و تنها ماندن دارند. “سیسیلیا مارکوف”

15) به من شانس دوباره ای در زندگی داده شد، پس زنده می مانم زیرا :

• می خواهم قدردان افرادی که زندگیم را نجات دادند، باشم
• یک دنده و سمج باشم. “تینا آسپگرن”

16) من زنده می مانم زیرا زندگی پر از غافلگیری های زیبایی است که حتی قادر به درک آن نمی باشم. من می دانم که درد و رنج نیز وجود خواهد داشت اما یاد گرفته ام تا بهتر با آن ها مواجه شوم. من در مورد تمام چیزهایی که در صورت موفقیت آمیز بودن خودکشی از دست می دادم ، فکر می کنم؛ مهم تر از همه این که هیچ وقت فرصت عمه شدن(خاله شدن) و دیدن بزرگ شدن برادرزاده هایم(خواهرزاده) را نمی داشتم. من زنده می مانم تا از آن ها حمایت کنم- ملانی دیموری.

17) من با کمک سگ خدماتیم، هیرو، زنده می مانم. داروها کمکی نمی کردند و تسلیم شده بودم تا وقتی که او از راه رسید. “مگان اولدریج ”

18) من انتخاب کردم که زنده بمانم تا فرصت کمک کردن به دیگران برای انتخاب زندگی به جای خودکشی را داشته باشم. ” تیگان کمپ ”

“من می خواهم بگردم و کشف کنم که تبدیل به چه کسی شده ام.”

19) من به خاطر عشق های زندگیم (دوست پسر و سگ) و ماجراجویی نوشتن زنده می مانم. و چون وقتی که زنده بمانم می توانم به دیگران نیز کمک کنم تا زنده بمانند.” جن کارنر”

20) من زنده ماندن را به خاطر دو گربه ام، افرادی که دوست دارم و عزیزانم، طلوع زیبای خورشید و رعد وبرق باشکوه و کتاب خوب بعدی یا فنجان فوق العاده چایی انتخاب می کنم. بزرگ ترین دلیلی که من زنده ماندن را انتخاب می کنم این است که آماده ی رفتن نیستم. “اشلی شومیکر”

21) من کسی که فکر می کردم، نیستم. من می خواهم بگردم و کشف کنم که تبدیل به چه کسی شده ام. ” پل کورینگتون ”

وضیفه هر فردی در جامعه این است تا برای افزایش امید به زندگی و پیشگیری از خودکشی بکوشد و تا آنجا که می تواند با درک احساسات و عواطف نزدیکان خود در بهتر شدن روحیه آنها کمک کند.