بیت زیبای شعر غربت آن است که با حمعی و جانانت نیست سروده سهراب عرب زاده می باشد و احتمالا زیاد این شعر را شنیده اید. در این مطلب می خواهیم به طور کامل معنی و متن کامل غربت آن است که با جمعی و جانانت نیست را بررسی خواهیم کرد.
معنی غربت آن است که با جمعی و جانانت نیست
شعر غربت آن است که با جمعی و جانانت نیست دارای معنی بسیار زیبایی می باشد. معنی این بیت یعنی زمانی که در بین افراد بسیاری هستی و دورت بسیار شلوغ است اما حالت است و حس می کنی بسیار تنهایی کسی که باید در آن لحظه در کنارت باشد در کنارت نیست.
در واقع این بیت به این معنی اشاره دارد که هر چقدر هم آدم های زیادی در اطرافت باشد و دورت شلوغ باشد شخصی که دلت می خواهد نباشد هیچ ارزشی ندارد و تو همیشه احساس تنهایی و غمگینی می کنی گویی که بین همه غریبه هستی.
متن کامل غربت آن است که با جمعی و جانانت نیست
غربت آن است که با جمعی و جانانت نیست
از تو هم با خبر آن سرو خرامانت نیست
خنده بر لب زده ام یک دل پر خون دارم
چه کنم با غم و تشویش که مهمانت نیست
هر که با خود بزند حرف،نه،دیوانه که نیست
با خودت حرف بزن تا مه تابانت نیست
محرمِ راز کسی نیست در این دور و زمان
سایه ای بر سر این بی سر و سامانت نیست
غربت آن است که باشد همه با او و تو نه
دل جامانده ببین باز نگهبانت نیست
