Take a fresh look at your lifestyle.

به مستوران مگو اسرار مستی (متن کامل شعر به همراه معنی)

یکی از اشعار زیبای حافظ غزل شماره 245 از غزلیات حافظ است که در بخشی از آن چنین آمده: “به مستوران مگو اسرار مستی حدیث جان مگو با نقش دیوار” در ادامه متن کامل شعر به مستوران مگو اسرار مستی همچنین معنی شعر به صورت بیت به بیت آورده شده است.

متن شعر به مستوران مگو اسرار مستی

الا ای طوطیِ گویایِ اسرار

مبادا خالیَت شِکَّر ز مِنقار

سَرَت سبز و دلت خوش باد جاوید

که خوش نقشی نمودی از خطِ یار

سخن سربسته گفتی با حریفان

خدا را زین معما پرده بردار

به رویِ ما زن از ساغر گلابی

که خواب آلوده‌ایم ای بختِ بیدار

چه رَه بود این که زد در پرده مطرب

که می‌رقصند با هم مست و هشیار

از آن افیون که ساقی در مِی افکند

حریفان را نه سَر مانَد نه دَستار

سِکَندَر را نمی‌ بخشند آبی

به زور و زر مُیَسَّر نیست این کار

بیا و حالِ اهلِ درد بشنو

به لفظِ اندک و معنی بسیار

بُتِ چینی عدویِ دین و دل‌هاست

خداوندا دل و دینم نگه دار

به مستوران مگو اسرارِ مستی

حدیثِ جان مگو با نقشِ دیوار

به یُمنِ دولتِ منصور شاهی

عَلَم شد حافظ اندر نظمِ اشعار

خداوندی به جایِ بندگان کرد

خداوندا ز آفاتش نگه دار

همچنین بخوانید: مستوران به چه معناست

معنی شعر به مستوران مگو اسرار مستی

الا ای طوطیِ گویایِ اسرار

مبادا خالیَت شِکَّر ز مِنقار

معنی: ای طوطی که برملا کننده رازها و اسرار هستی الهی که منقارت همیشه شیرین باشد و همیشه از اتفاقات خوب بگویی.

از کلمه طوطی 3 تفسیر متفاوت برداشت می شود: قلم، نفس ناطقه، و طبع شاعر

سَرَت سبز و دلت خوش باد جاوید

که خوش نقشی نمودی از خطِ یار

معنی: سرت سلامت و دل خوش باشی چون تو از یار سخن گفتی.

سخن سربسته گفتی با حریفان

خدا را زین معما پرده بردار

معنی: سخن سربسته و نامفهوم بیان کردی به خاطر خدا از این معما پرده بردار.

به رویِ ما زن از ساغر گلابی

که خواب آلوده‌ایم ای بختِ بیدار

معنی: به روی ما خواب آلودگان و بیخبران از پیاله شرابی بریز تا بیدار شویم.

چه رَه بود این که زد در پرده مطرب

که می‌رقصند با هم مست و هشیار

معنی: این چه نوایی بود که مطب نواخت که مست و هشیار با شنیدن آن با همدیگر می رقصند.

از آن افیون که ساقی در مِی افکند

حریفان را نه سَر مانَد نه دَستار

معنی: آن ماده مخدری که ساقی در شراب ریخت باعث شده همه به جوش و خروش بیایند به شکلی که نه سر برای آن ها باقی مانده نه دستار (پارچه ای که به دور سر می پیچند)

سِکَندَر را نمی‌ بخشند آبی

به زور و زر مُیَسَّر نیست این کار

معنی: به اسکندر (پادشاهی که همراه خضر به جستجوی آب حیات رفت) آب حیات نمی بخشند چون این کار با زور شدنی نیست.

بیا و حالِ اهلِ درد بشنو

به لفظِ اندک و معنی بسیار

معنی: بیا و شرح حال اهل معرفت را بشنو آن ها کم حرف می زنند اما معنی بسیاری در حرف های آن ها نهفته است.

بُتِ چینی عدویِ دین و دل‌هاست

خداوندا دل و دینم نگه دار

معنی: بت چینی استعاره از دلبر زیبا. آن دلبر زیبا دشمن دین و دل ماست خدایا دین و دیل ما را از خطر او در امان بدار.

به مستوران مگو اسرارِ مستی

حدیثِ جان مگو با نقشِ دیوار

معنی: حافظ به شاه منصور: به بیخبران درباره عالم مستی چیزی نگو، سخن گفتن با آن ها مثل این است که سخنی که از جان می آید را با دیوار مطرح کنی! همین قدر بیهوده

به یُمنِ دولتِ منصور شاهی

عَلَم شد حافظ اندر نظمِ اشعار

معنی: به مبارکی سلطنت شاه منصور حافظ به شعر سرودن مشهور شد.

خداوندی به جایِ بندگان کرد

خداوندا ز آفاتش نگه دار

او در حق بندگان بزرگی کرد خدایا او را از اتفاقات بد مصون بدار

همچنین بخوانید:

شعر تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند

شعر شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل

مگ تک

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.